نگاهی به طرح تندروهای مجلس در ارتباط با محدود سازی و یا مسدود کردن اینترنت و فضای مجازی؛

فیلترینگ و طرح محدودیت و یا مسدود کردن فضای مجازی و اینترنت، تقابل دو گفتمان// طرحی از پیش شکست خورده//طرحی برای مبارزه با شفافیت و پاسخگوبودن در حکمرانی

 

شبکه های اجتماعی،اینترنت ،فضای مجازی و موبایلی از جمله تلگرام واتساپ،توئیتر،اینستا گرام و…در سال های اخیر بار دیگر یکی از مهم ترین مساله تاریخی معاصر ایران را برای همگان آشکار کرد، «مساله ی جایگاه و نقش ارتباطات در زندگی روزمره ی انسان و جامعه ی مدنی» از همان ابتدای شکل گیری جامعه ی معاصر در ایران یعنی در ایران دوران قاجار، با شکل گیری و گسترش صنعت چاپ در تبریز و تهران رشت با ورود ماشین چاپ و پیدایش روزنامه، ما درگیر شکل تازه ای از ارتباطات همگانی در حوزه ی عمومی ایران شدیم. بعد از آن با ورود تلگراف ، مجدداً ارتباطات در جامعه معاصر ایران ابعاد تازه ای پیدا کرد. تلگراف ،کمک کرد تا انسان ایرانی بتواند مسافت و جغرافیا را فشرده کندو از طریق ارسال پیام به سراسر ایران در زمانی کوتاه، اقوام، گروهها و مردم را به یکدیگر، پیوند دهد.
از این رو، این ارتباط همگانی و سریع می توانست برای شیوه ی مدیریت و شکل پذیری جامعه معاصر ایران وضعیتی مساله مند ایجاد کند، چرا که نهاد حکومت در آن زمان با پیوستن گروهها، اقوام و افراد به یکدیگر در معرض نوعی تهدید قرار می گرفت. زیرا افراد و اقوام و گروهها می توانستند تا حدودی مستقل از اراده ی حاکمیت و در زمانی کوتاه یکدیگر را آگاه کنند و صدای خود را به گوش هم برسانند.
بعد از آن با پیدایش دوربین عکاسی و گسترش آن، به ویژه با ورود دوربین فیلمبرداری و رواج آن در ایران، ارتباط همگانی و سریع، بیش از پیش سیاست ورزی در ایران را مساله مند می ساخت، مساله این بود که گروه های مختلف مردم می توانستند نوعی فکر یا ایده که برخاسته از آرزوها و خواسته ها و تجربیات زیست شان بود به صورت پدیده ای به نام« افکار عمومی» در آورند. پیدایش رادیو و گسترش روز افزون صنعت چاپ، روزنامه ها و مطبوعات، تلویزیون و پیدایش اینترنت و فن آوری های ارتباطی مدرن دیگر و دیجیتالی به طور تصاعدی ارتباطات همگانی در جامعه ایران را گسترش داد و کلیت جامعه در سیطره ی امر ارتباطات درآمد و این روند گسترش ارتباطات چنان فراگیر و پیوسته شد، تو گویی زندگی در ایران را نمی توان بدون مجموعه های فنآوری های ارتباطی در نظر گرفت، در این شرایط، با ورود و گسترش همگانی شبکه های موبایلی مانند تلگرام ،واتساپ ،اینستا گرام ،توئیتر‌و…که از قابلیت های چند رسانه ای برخوردار است، انقلابی همه جانبه در فرآیند ارتباطی انسان و جامعه ایرانی به وجود آمد و انسان ایرانی توانست از تمام امکانات ارتباطی از طریق شبکه های اجتماعی و موبایلی به نوعی تجربه ای تازه از زندگی را به دست آورد.
در این موقعیت جدید توسط شبکه های اجتماعی و ارتباطات موبایلی از طریق تلگرام ،‌واتساپ،اینستا و …نوع «تجربه جهان وطنی» شکل داده شده است. اکنون «انسان ایران ارتباطی شده » به شیوه ی کاملا جهان وطنانه به فردیت خود شکل می دهد. این در شرایطی است که گفتمان سیاسی جامعه ما میل شدیدی به برجسته کردن امر ملی و محلی دارد. صاحب نظران معتقدند، تقابل میان گفتمان جهان وطنانه و با گرایش شدید گفتمان انضباطی سیاسی دولت ـ ملت به عنوان مرجع کنش های اجتماعی و سیاسی، بار دیگر ارتباط را به حادترین مسله امروز ما تبدیل کرده است.
باید تاکید شود که جامعه معاصر ایران همواره در کش و قوس این دو گفتمان در تقابل زیسته است. در ایران همیشه ارتباط و یا تقابل دو گفتمان آزادی خواه و انضباطی همواره مساله جامعه در دوره ی معاصر بوده است و در شرایط کنونی این تقابل بین این دو گفتمان در حال رویارویی قرار دارد و باید دید که در نهایت کدام گفتمان بر دیگری غلبه خواهد کرد.
در این فرآیند تقابل دو گفتمان در ایران معاصر،همواره بین هواداران این دو گفتمان مبارزه ای سخت در جریان بوده است .در این مبارزه ی آشکار، گفتمان انظباطی و حاکمیتی همیشه خواسته از اهرم های قدرت و قانون سازی غیر استاندارد و فشار های گوناگون بر گفتمان جهان وطنانه و آزادی‌خواهانه غلبه کند ولی هر بار در تاریخ معاصر به طریقی صحنه را به گفتمان آزادی‌خواهانه و جهان وطنی واگذار کرده است و یا حداقل در رفتارهای خود پیروز مطلق نبوده است. در ماجرای دستگاههای ویدیو و فیلم های سینمایی ویدئویی_در ماجرای ماهواره و دیش های ماهواره‌ای _در ماجرای ترک تلگرام و محدودیت و مسدود کردن آن و دیگر سیاست های حداقلی در عرصه ی ارتباطات عملاً گفتمان تندرو ها در میان اکثریت جامعه با شکست مواجه شده است.اصرار برای آزمودن آزموده ها در واقع نوعی اتلاف و هدر دادن منابع ملی می باشد،منابعی که در شرایط خطیر کنونی باید به حل مشکلات اساسی معیشتی،رفاهی،درمانی و رونق

بخشیدن به اقتصاد ورشکسته ی ایران و تولید اشتغال و کار و تامین زندگی شرافتمندانه برای تک تک ایرانیان بکارگرفته شود و همچنین چنان برنامه ریزی و سیاست گذاری خردمندانه ای طراحی و عملیاتی شود که با حفظ عزت،حکمت و مصلحت در ارتباط با دنیا،ایران بتواند از پتانسیل و ظرفیت های اقتصاد بین‌الملل بخوبی در این شرایط حساس برخوردار شود.
طرح به اصطلاح صیانت از فضای مجازی در هیچ شرایطی بدلیل غیر مرتبط بودن آن با نیاز های واقعی جامعه ایران ،نمی تواند کوچکترین تأثیر مثبتی داشته باشد.
باید به نمایندگان حامی این طرح غیر کارشناسانه و غیر ضروری تاکید کرد که ایران در شرایط کنونی به طرح های صیانت از زندگی شرافتمندانه،رفاه نسبی مردم،مبارزه با بیکاری لجام گسیخته،تامین واکسن برای تمام ایرانیان،صیانت از منابع آبی و طرح صیانت از هوای پاک و محیط زیست،طرح مبارزه با رانت خواری و ویژه خواری نزدیکان به قدرت و حاکمان ،طرح صیانت جامعه از اختلاس گران،رشوه خوران و غارتگران اموال عمومی، خیلی خیلی بیشتر از طرح هایی همچون صیانت از فضای مجازی ،نیاز دارد. طرح تندروها در ارتباط با به اصطلاح صیانت از فضای مجازی باعث خواهد شد تا شفافیت و کنشگری فعالان شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی به حداقل برسد و یا از بین برود و در این حالت همیشه پشت صحنه ی مدیران و حاکمان در پرده ای از ابهام و غیر شفاف بماند.

علی کریمی پاشاکی_روزنامه نگار