آشنایی با جشن‌های ایرانی

      آبانگان؛ جشن پاسداشت آب

هرودت نوشته است که ایرانیان درهیچ رودی پیشاب(ادرار) نمی‌کنند، آب دهان و بینی نمی‌اندازند و دست‌هایشان را در آن نمی‌شویند. آن‌ها دست شستن دیگران را هم در آب روان نمی‌پذیرند و به رودخانه ارج می‌نهند. استرابون نیز نوشته ایرانیان تن خود را در چارچوبی به نام آبزن می‌شویند تا آب بیهوده از دست نرود. آن‌ها […]

هرودت نوشته است که ایرانیان درهیچ رودی پیشاب(ادرار) نمی‌کنند، آب دهان و بینی نمی‌اندازند و دست‌هایشان را در آن نمی‌شویند. آن‌ها دست شستن دیگران را هم در آب روان نمی‌پذیرند و به رودخانه ارج می‌نهند. استرابون نیز نوشته ایرانیان تن خود را در چارچوبی به نام آبزن می‌شویند تا آب بیهوده از دست نرود. آن‌ها در آب روان مردار و هرچه ناپاک است، نمی‌اندازند!

ایرانیان، هزاران سال پیش از این، ارزش آب را دریافته بودند و جشن‌هایی چون آبانگان، خوردادگان، تیرگان، آبریزگان، آبسالان و… که دستکم بیش از ۱۰ جشن بود، به بهانه‌ی پاسداشت آب برگزار می‌شد. جشن آبان‌گان نیز جشن ارج نهادن و پاسداری از آب، آناهیتا (ایزدبانوی آب) و آب‌های پاک زمین بود. واژه‌ی “آبان” نماد آب‌های پاک و به چم آب‌های پاک و هنگام آب و باران است.

این ارزشمندی تا جایی بود که گفته می‌شود تیرداد اشکانی برای جنگ با رومیان، به‌جای راه آبی، راه دشوار زمینی را برگزید تا آب را نیالاید.

ایرانیان در جشن آبانگان برای نکوداشت آب، در کنار رودها و دریاها شادی، پایکوبی و نیایش می‌کردند. پس از پیدایش کیش زرتشتی، خواندن سروده‌ی “آبان‌یشت” یا “آب‌زور” برای ارج نهادن به آب به آیین‌های این جشن افزوده شد.

در باور ایرانیان باستان، آب دومین پیشکش خداوند به زمین است و “آناهیتا” نگهبان آن. از این‌رو آب و آناهیتا نمادهای پاکی تن و روان بودند و جشن آبانگان، جشن بزرگداشت پالایش تن و روان از زشتی و پلشتی بود. برپایه‌ی نوشته‌های نسک پهلوی بندهش، گل نیلوفر آبی یا سوسن خورآیی(شرقی) نشان ماه آبان و آناهیتا است.

یکی از پایه‌های پیدایش جشن آبانگان این است که در پی جنگ‌های دراز ایران و توران، افراسیاب تورانی دستور داد تا کاریزها و نهرهای ایران را ویران کنند. پس از پایان جنگ، پسر تهماسب که “زو” نام داشت پیشنهاد کرد تا کاریزها و نهرهای ویران را لایروبی کنند. پس از این کار، بار دیگر آب در نهرها روان شد و مردم بالندگی آب‌ها را جشن گرفتند.
همچنین گفته می‌شود پس از هشت سال خشکسالی در ایران، در ماه آبان باران بارید و خرمی و سرسبزی بازآمد. بیماری و نداری مردم به پایان رسید و از آن زمان جشن آبانگان با شادی بیشتری برپا شد.

ایرانیان با ساختن کاریزها، آب‌انبار، پالایشگر آب زیگورات چغازنبیل و ده‌ها آب‌بند(سد)، کوشش خود را برای نگهداشت و بهره‌برداری بهینه از آب به کار بستند.

جشن آپانگان (آبانگان) از جشن‌های
یکی شدن روز و ماه در ایران باستان می‌باشد، برای ستایش ایزدبانوی آب‌های روان و چنگ‌نواز آسمان‌ها،اناهیتَ (آناهیتا:پاک و بی‌آلایش) برگزار می‌شده است.
این جشن چهارم آبان ماه برابر دهم آبان ماه از گاهشمار ایران باستان می‌باشد.
ایرانیان در جشن آبانگان برای پاسداشت آب به پیرامون چشمه‌ها می‌رفتند و بخشی از نیایش اَوستا به نام آپزور (آبزور) را می‌خواندند. در افسانه‌های ایرانی آمده است که در این روز زَو پادشاه بر افراسیاب پیروز می‌شود و او را از سرزمین خویش می‌راند و همچنین در این روز پس از گذشت پنج خواه هفت سال خشکی باران آمده است.
بایست یاداور شد که ایزدبانو آناهیتَ در باور ایرانیان باستان مادر ایزد میترَ (مهر، دلدادگی، دوستی و خوش پیمانی) بوده است و میترَ نیز نماد خورشید، روشنایی و نیرومندی بوده است.

در فرهنگ سرزمین ما، در جشن‌های گوناگون، مردم بر پاسداشت زیست‌‌بوم گواهی می‌دادند؛ ارزش و جایگاه آب (این پیشکش بی‌مانند هستی) را می‌دانستند؛ سرسبزی، زندگی، پاره‌های پرهام (عناصر طبیعت) و پیشکش‌های گیتی را می‌ستودند و برای بالندگی خاک ایران می‌کوشیدند و نام‌های فراوانی که برگرفته از سرسبزی و آبادنی زمین بود، برای فرزندان خود برمی‌گزیدند.

برگرفته از:
۱- از نوروز تا نوروز #کورش_نیکنام
۲- اساتیر و فرهنگ ایران #رحیم_عفیفی
۳- جشن‌های ایران باستان #هاشم_رضی
۴- هفته نامه‌ی “امرداد”