آسیب هایی که ائتلاف اصلاح طلبان و اعتدالگرایان را تهدید می کند

نگرانی از تغییراتی رویکرد مردم در انتخابات ۱۴۰۰ موضوعی نیست که بتوان به سادگی از کنار آن عبور کرد، اتفاقی که معنای آن رخ دادن بهترین اتفاق برای دلواپسان و مخالفان روند میانه روی و ائتلاف اصلاح طلبان و اعتدال گرایان و اصولگرایان میانه رو خواهد بود. درک دلیل این نگرانی هم چندان مشکل نیست […]

نگرانی از تغییراتی رویکرد مردم در انتخابات ۱۴۰۰ موضوعی نیست که بتوان به سادگی از کنار آن عبور کرد، اتفاقی که معنای آن رخ دادن بهترین اتفاق برای دلواپسان و مخالفان روند میانه روی و ائتلاف اصلاح طلبان و اعتدال گرایان و اصولگرایان میانه رو خواهد بود. درک دلیل این نگرانی هم چندان مشکل نیست و با مرور تاریخ معاصر به خوبی می توان به دلیل احتمالی چنین تغییر رویکردی پی برد. بزرگترین تغییر انتخاباتی جامعه ایران در سال ۱۳۷۶ رقم خورد، سالی که جامعه احساس کرد باید مدتی با جریان راست سنتی خداحافظی کند. بنابراین به تفکری برای اصلاح رای داد. دلیل این تغییر رویکرد را شاید بتوان عدم چرخش مدیریت در کشور و خواسته های جدیدی دانست که جامعه پس از دوران دفاع مقدس نیازمند آن بود. دولت آیت ا… هاشمی رفسنجانی با شعار« سازندگی» روی کار آمد و توانست بسیاری از خرابی های پس از جنگ را باز سازی کند و پیشرفت قابل توجهی در وضعیت کشور به وجود آورد. در سال ۱۳۷۶ این نیاز ایجاد شد که گام بعدی سازندگی باید برداشته شود، بنابراین به کاندیدای چپ آن دوره رای دادند. دولت اصلاحات ۸ سال بر سر کار بود و درسال ۸۴ بار دیگر چرخشی شکل گرفت که البته نارضایتی از عملکرد دولت اصلاحات در این تغییر آن چنان مشهود نبود، بلکه اشتباه استراتژیک اصلاح طلبان سبب شد آراء میان کاندیداهای مختلف این جریان تقسیم و در نهایت کاندیدای جریان اصولگرا به عنوان فرد پیروز معرفی شود.
در سال ۱۳۹۲ چرخش دیگر صورت گرفت و این بار جامعه به آرمان های سال ۱۳۷۶ با شرایط و فرمی جدید تر و متنوع تر بازگشت، یعنی اعتماد خود به جریان اصلاحات و همچنین ایجاد شرایط جدید جهت همگرایی بین اصلاح طلبان، اعتدالیون و اصولگرایان میانه رو نشان داد و به کاندیدایی به نام حسن روحانی رای داد که مورد حمایت اصلاح و اعتدالگرایان و اصولگرایان میانه رو بود. طبیعی است رای به روحانی رای به جریان اصلاحات و هم پیمانان این جریان بود. بنابراین اشتباهات و نارسایی ها و کمبودها در زمینه های مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی این دولت بدون تردید به حساب ائتلاف بزرگ اصلاح طلبان، اعتدالگریان و اصولگرایان میانه رو وبویژه اصلاح طلبان نوشته می شود و همین مولفه خطری جدی برای انتخابات سال ۱۴۰۰ است و در صورت عدم اقناع رای دهندگان در سال ۱۴۰۰ باید منتظر چرخش چهارم بود.
ائتلاف اولیه
باید اذعان کرد روند پیروزی بخش در سه انتخابات گذشته نه وادادگی و نه میان مایگی اصلاح طلبان و نیروهای پیشرو بود، بلکه ثمره ائتلاف نانوشته ولی ضروری و خود جوش متشکل ازاصلاح طلبان، اعتدال گرایان و اصولگرایان میانه رو در عرصه سیاست رسمی ایران با ابتکار اصلاح طلبان و همراهی خوب اعتدالگرایان و میانه روهای اصولگرا بوده است یا در گذشته ائتلاف های نانوشته رییس دولت اصلاحات ، آیت ا… هاشمی رفسنجانی و حجت الاسلام ناطق نوری و هم اکنون نیز ائتلاف رییس دولت اصلاحات، دکتر روحانی و جناب آقای ناطق نوری است. با این خروجی ها، باید باورمند بود که ائتلاف، سهم بسیار بزرگی در ۳ پیروزی اخیر داشته است.
حرکت آهسته
در ارتباط با بحث خروج از ائتلاف که از سوی دکتر عارف و بخشی از جریان اصلاح طلب بر آن تاکید شد و یا تداوم حضور در ائتلاف هم باید از هم اکنون وضعیت آن مشخص شود، یعنی اگر قرار بر حضور در ائتلاف است که باید مولفه ها و پیش شرط های این حضور به تدریج و از هم اکنون مشخص شود و اگر هم تصمیم جمعی بر خروج از ائتلاف است باید در اندیشه تعیین گزینه رای آور برای معرفی در انتخابات ۱۴۰۰ بود. صاحب نظران معتقدند، باید روند ائتلاف همگرایی بین اصلاح طلبان، اعتدالگرایان و اصولگرایان میانه رو همچنان حفظ شود و صد البته بر سر سازو کارائتلاف همه جانبه هم اندیشی و همگرایی بیشتر از قبل صورت گیرد. تدبیر سیاسی می گوید، ائتلاف بین نیروهای اصلاحات، اعتدال و اصولگرایان میانه رو حتی می تواند تا سالیان بسیار متمادی جهت بستر سازی یک روند عقلانی سیاسی همچنان ادامه داشته باشد، زیرا در ارزیابی توازن قوا در صحنه رسمی سیاسی، قدرت به نفع تندروها و دولت موازی است و واقع نگری ایجاب می کند که برآورد دقیق از وضعیت توازن قوا را جدی تر گرفته شود و خیلی سریع غیر طبیعی و غیر واقعی فکر نکنیم و فیلمان یاد هندوستان نکند.
باید این موضوع را در نظر داشت که عدم تعیین استراتژی حضور در انتخابات سال ۱۴۰۰ سبب دلسردی حامیان اصلاحات و اعتدال می شود و نتیجه آن پاره شدن زنجیر پیروزی هاست بر این اساس حرکت آهسته و لاک پشت وار در سیاست معنایی ندارد و قطعا منتج به شکست خواهد شد.
اصلاح طلبی و اعتدال گرایی مسئوولانه
در این بحث، این قلم معتقد است که کنشگران سیاسی اصلاح طلب و اعتدال گرا و میانه روها بایستی مسئوولانه برخورد کنند یعنی اصلاح طلبان، اعتدالگرایان باید بدانند تا رسیدن به نقطه لازم در عرصه سیاست ایران که «بار شیشه» دارند و ائتلاف بزرگ میانه روها که شامل اصلاح طلبان، اعتدالگرایان و اصولگرایان میانه رو است سه دشمن بالقوه و بالفعل دارند که عبارتند؛ ۱ـ تندروهای داخلی و رادیکالیسم ۲ـ تندروهای امریکایی و اسراییلی و عربی ۳ـ آنانی که اصلاح طلبان و اعتدالگرایان را بی عرضه می دانند که اصطلاح آنان اصقلابیون یعنی انقلابیون اصلاح طلب .
علی ایحال، قطعا تداوم حضور مسئوولانه اصلاح طلبان، اعتدالگرایان و تقویت ائتلاف میانه روها، کابوس تندروها در دولت موازی است و تندروها آرزو داشته و دارند که اصلاح طلبان مسئوولانه نماینده با تدبیری همانند رییس دولت اصلاح نداشتند.

علی کریمی پاشاکی