علی کریمی پاشاکی / نگرانی از تغییراتی رویکرد مردم در انتخابات ۱۴۰۰ موضوعی نیست که بتوان به سادگی از کنار آن عبور کرد، اتفاقی که معنای آن رخ دادن بهترین اتفاق برای دلواپسان و مخالفان روند میانه روی و ائتلاف اصلاح طلبان و اعتدال گرایان و اصولگرایان میانه رو خواهد بود. درک دلیل این نگرانی هم چندان مشکل نیست و با مرور تاریخ معاصر به خوبی می توان به دلیل احتمالی چنین تغییر رویکردی پی برد. بزرگترین تغییر انتخاباتی جامعه ایران در سال ۱۳۷۶ رقم خورد، سالی که جامعه احساس کرد باید مدتی با جریان راست سنتی خداحافظی کند. بنابراین به تفکری برای اصلاح رای داد. دلیل این تغییر رویکرد را شاید بتوان عدم چرخش مدیریت در کشور و خواسته های جدیدی دانست که جامعه پس از دوران دفاع مقدس نیازمند آن بود. دولت آیت ا… هاشمی رفسنجانی با شعار« سازندگی» روی کار آمد و توانست بسیاری از خرابی های پس از جنگ را باز سازی کند و پیشرفت قابل توجهی در وضعیت کشور به وجود آورد. در سال ۱۳۷۶ این نیاز ایجاد شد که گام بعدی سازندگی باید برداشته شود، بنابراین به کاندیدای چپ آن دوره رای دادند. دولت اصلاحات ۸ سال بر سر کار بود و درسال ۸۴ بار دیگر چرخشی شکل گرفت که البته نارضایتی از عملکرد دولت اصلاحات در این تغییر آن چنان مشهود نبود، بلکه اشتباه استراتژیک اصلاح طلبان سبب شد آراء میان کاندیداهای مختلف این جریان تقسیم و در نهایت کاندیدای جریان اصولگرا به عنوان فرد پیروز معرفی شود.
در سال ۱۳۹۲ چرخش دیگر صورت گرفت و این بار جامعه به آرمان های سال ۱۳۷۶ با شرایط و فرمی جدید تر و متنوع تر بازگشت، یعنی اعتماد خود به جریان اصلاحات و همچنین ایجاد شرایط جدید جهت همگرایی بین اصلاح طلبان، اعتدالیون و اصولگرایان میانه رو نشان داد و به کاندیدایی به نام حسن روحانی رای داد که مورد حمایت اصلاح و اعتدالگرایان و اصولگرایان میانه رو بود. طبیعی است رای به روحانی رای به جریان اصلاحات و هم پیمانان این جریان بود. بنابراین اشتباهات و نارسایی ها و کمبودها در زمینه های مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی این دولت بدون تردید به حساب ائتلاف بزرگ اصلاح طلبان، اعتدالگریان و اصولگرایان میانه رو وبویژه اصلاح طلبان نوشته می شود و همین مولفه خطری جدی برای انتخابات سال ۱۴۰۰ است و در صورت عدم اقناع رای دهندگان در سال ۱۴۰۰ باید منتظر چرخش چهارم بود.
ائتلاف اولیه
باید اذعان کرد روند پیروزی بخش در سه انتخابات گذشته نه وادادگی و نه میان مایگی اصلاح طلبان و نیروهای پیشرو بود، بلکه ثمره ائتلاف نانوشته ولی ضروری و خود جوش متشکل ازاصلاح طلبان، اعتدال گرایان و اصولگرایان میانه رو در عرصه سیاست رسمی ایران با ابتکار اصلاح طلبان و همراهی خوب اعتدالگرایان و میانه روهای اصولگرا بوده است یا در گذشته ائتلاف های نانوشته رییس دولت اصلاحات ، آیت ا… هاشمی رفسنجانی و حجت الاسلام ناطق نوری و هم اکنون نیز ائتلاف رییس دولت اصلاحات، دکتر روحانی و جناب آقای ناطق نوری است. با این خروجی ها، باید باورمند بود که ائتلاف، سهم بسیار بزرگی در ۳ پیروزی اخیر داشته است.
اصلاح طلبی و اعتدال گرایی مسئوولانه
در این بحث، این قلم معتقد است که کنشگران سیاسی اصلاح طلب و اعتدال گرا و میانه روها بایستی مسئوولانه برخورد کنند یعنی اصلاح طلبان، اعتدالگرایان باید بدانند تا رسیدن به نقطه لازم در عرصه سیاست ایران که «بار شیشه» دارند و ائتلاف بزرگ میانه روها که شامل اصلاح طلبان، اعتدالگرایان و اصولگرایان میانه رو است سه دشمن بالقوه و بالفعل دارند که عبارتند؛ ۱ـ تندروهای داخلی و رادیکالیسم ۲ـ تندروهای امریکایی و اسراییلی و عربی ۳ـ آنانی که اصلاح طلبان و اعتدالگرایان را بی عرضه می دانند که اصطلاح آنان اصقلابیون یعنی انقلابیون اصلاح طلب .
علی ایحال، قطعا تداوم حضور مسئوولانه اصلاح طلبان، اعتدالگرایان و تقویت ائتلاف میانه روها، کابوس تندروها در دولت موازی است و تندروها آرزو داشته و دارند که اصلاح طلبان مسئوولانه نماینده با تدبیری همانند رییس دولت اصلاح نداشتند.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0