آقای رئیسجمهور! اصرار بر انحصار و انسداد؛ راه به جایی نمیبرد
رئیسجمهوری دیروز به مناسبت روز خبرنگار و البته یک روز جلوتر به سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران رفت و ۵ ساعت در آنجا بود. ذوق و شوق برخی به لحاظ سیاسی چنان بود که انگار جایی فتح شده و یکی هم فریاد زد: بچهها ابراهیم آمده! هیچکس از نظر و پسند مخاطبان نگفت در این […]
هیچکس از نظر و پسند مخاطبان نگفت
در این دیدار مدیران و کارکنان بیش از هر امر دیگر بر کمیت و بزرگی صداوسیما و تعداد تأکید داشتند. صحبت از ۱۵۸ کانال رادیویی و تلویزیونی به میان آمد که واقعاً حیرتآور است و دیگری آمار تعداد ساعات محتواهای تولید شده را ارائه داد و البته هیچکس از نظر و پسند مخاطبان نگفت.
ما هیچگاه منتقد خود را بیشناسنامه و بیهویت نمیخوانیم
آقای رئیسی دقایقی هم در استودیو خبر نشست و به روش مألوف به سلف خود حسن روحانی طعنه زد و گفت: «ما هیچگاه منتقد خود را بیشناسنامه و بیهویت نمیخوانیم.»
معاون اول رییس جمهوری هم به خبرگزاری جمهوری اسلامی رفت زیرا محمود صارمی که در سال ۱۳۷۷ در مزار شریف همراه با دیپلماتها به دست طالبان به شهادت رسید خبرنگار این خبرگزاری بود.
صداوسیما دیگر بر ارتکاب جنایت به دست طالبان تأکید ندارد!
در دو سال اخیر البته صداوسیما دیگر بر ارتکاب جنایت به دست طالبان تأکید ندارد و بعید نیست امروز بگویند کار طالبان نبود! هر چند دیدار رئیسجمهوری و معاون اول ایشان از هر مجموعه حکومتی و دولتی حق مسلم آنهاست اما آیا مصداق خبرنگار تنها کارکنان رسانه انحصاری رسمی و خبرگزاری رسمی دولتیاند و خبرنگاران بخش خصوصی مخاطب این روز نیستند؟
نگاه دولت فعلی به مقوله خبر، مدرن نیست
بازدید رئیسجمهوری از صداوسیما و نه یک رسانه مستقل – با هر گرایش – و حتی غیرمستقل اما متفاوت با صداوسیما مثل کیهان و اطلاعات نشان میدهد نگاه دولت فعلی به مقوله خبر، مدرن نیست تا دریابیم استفاده از تجهیزات مدرن و پیشرفته و صرف بودجههای هنگفت به منزله نگاه مدرن در این مقوله نیست.
بازدید از صداوسیما در روز خبرنگار مثل حضور در وزارت آموزشوپرورش به مناسبت روز معلم است و نه میان معلمان رفتن!
نگاه مدرن به معنی ضدیت با سنت نیست. خوانش انتقادی سنت و فراتر از کلیشههاست. بازدید از صداوسیما در روز خبرنگار و نه در جمع خبرنگاران بودن مثل حضور در وزارت آموزشوپرورش به مناسبت روز معلم است و نه میان معلمان رفتن!
شماری از ۴۰ هزار تن از کارکنان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران را میتوان خبرنگار یا گزارشگر دانست
درست است که شماری از ۴۰ هزار تن از کارکنان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران را میتوان خبرنگار یا گزارشگر دانست؛ ولی دیگران تنها کارمند سازمان صداوسیما هستند و ارتباطی با مقوله رسانه در تعریف مدرن و جهانشمول آن ندارند مثل کارمند هر اداره دیگر دولتی. یعنی هویت و شهرت مستقل ژورنالیستی ندارند و این سخن نه در مقام تخفیف که تنها در بیان توصیف است. کما این که بخش قابلتوجهی از محتوا هم از بیرون تأمین میشود.
چرا کارکنان صداوسیما با خبرنگاران بیرون از این سازمان از یک جنس نیستند؟
اما چرا کارکنان صداوسیما با خبرنگاران بیرون از این سازمان و حتی خبرنگاران خبرگزاریهای دولتی یا برخوردار از بودجه دولت یکسان و از یک جنس نیستند و چرا بازدید رئیسجمهوری از صداوسیما را نمیتوان از حیث مناسبت ۱۷ مرداد کامل دانست و در انتظار اقدام دیگر آقای رئیسی هم باید بود؟
کارمند صداوسیما اگر هم خبرنگار باشد حقوقبگیر سازمان است
۱. رابطه خبرنگار واقعی باقدرت رابطه رئیس و مرئوس نیست. به همین خاطر روزنامهنگاران مشهور در مصاحبهها درست روبهروی شخصیتهای برجسته سیاسی مینشینند. این در حالی است که کارمند صداوسیما اگر هم خبرنگار باشد حقوقبگیر سازمان است و اگر چه صداوسیما ذیل دولت نیست؛ ولی رئیسجمهوری بهعنوان عالیترین مقام رسمی پس از رهبری رئیس هر کارمندی بهحساب میآید. در تصویر بالا رئیسجمهوری به یکی از استودیوها رفته نه آن که خبرنگاری سیاسی را روبهروی بنشانند. مانند برنامههای دیگر که مجری و میهمان دارد.
خبرنگار کارمند با خبرنگار کارگر تفاوت دارد
۲. کارمندان صداوسیما و خبرگزاری جمهوری اسلامی در استخدام دولت هستند. خبرنگاران مستقل و بخش خصوصی اما در چارچوب قانون کار استخدام میشوند. خبرنگار کارمند با خبرنگار کارگر تفاوت دارد. به همین خاطر بیکار شدن یک خبرنگار در فلان روزنامه هرگز از جنس بیکار شدن احتمالی خبرنگار صداوسیما نیست.
رسانه حکومتی یا دولتی بیشتر بنگاه تبلیغاتی است
۳. صداوسیما در ایران رسانه کاملاً انحصاری است و هیچ رقیبی ندارد یا برنمیتابد و حتی تازگی قصد بلعیدن شبکه نمایش خانگی را هم کرده است. گر در کشورهای توسعهیافته از گزارشگران رادیو و تلویزیون بهعنوان روزنامهنگار یاد میشود بهخاطر خصوصی و غیردولتی بودن آنهاست و گرنه رسانه حکومتی یا دولتی بیشتر بنگاه تبلیغاتی است. این توصیف به معنی منفی دانستن تبلیغ یا آنچه اخیراً تلاش برای تبیین وصف میشود یا مقابله با برنامههای فرهنگی سامانیافته در بیرون مرزها نیست. اما خبرنگاری چیزی دیگر است. تلاش برای کشف واقعیت و گزارش آن به مردم است نه تشریح دیدگاههای رسمی در قالب هاب مختلف.
کدام خبرنگار صداوسیما خارج از اراده رئیس خود میتواند گزارشی تهیه و پخش کند؟
۴. ویژگی روزنامهنگار مستقل، استقلال حرفهای اوست. کدام خبرنگار صداوسیما خارج از اراده رئیس خود میتواند گزارشی تهیه و پخش کند؟ درست است که در مطبوعات چاپی هم مدیرمسئول کنترل میکند؛ اما او از بیم تبعات حقوقی میگوید فلان کلمه یا تیتر را تغییر دهید؛ ولی خطمشی روزنامه را تعیین نمیکند؛ بلکه سردبیر است که مشخص میکند. رادیو و تلویزیون ایران چند سردبیر حرفهای به معنی جهانی کلمه دارد؟ امثال اسماعیل میرفخرایی آیا روند کنونی را تأیید میکنند و حرفهای میدانند؟ اگر میدانست که مانده بود.
تیم آقای وحید جلیلی نگاه بسیار غلیظ سیاسی دارند و همین بسیاری از مخاطبان را زده کرده است
۵. مدیران کنونی صداوسیما به لحاظ تعلقات سیاسی و اجتماعی بدنه خود سازمان را هم نمایندگی نمیکنند چه رسد به افکار عمومی را. جدای این ترجیح کارکنان و کارشناسان و برنامهسازان غنیسازی اوقات فراغت است؛ اما تیم آقای وحید جلیلی نگاه بسیار غلیظ سیاسی دارند و همین بسیاری از مخاطبان را زده کرده است. خبرنگار واقعی اما صدای افکار عمومی است.
کاش وزیر ارشاد بهجای همراهی با رئیسجمهوری یا بعد از آن سرزده به دفتر یک نشریه مستقل هم میرفت و مثلاً میپرسید چگونه با چندرغاز یارانه ما سرپا ماندهاید؟
۶. هدف از نامگذاری روزها مراقبت از بخش ضعیفتر است. مثلاً روز کارگر داریم؛ اما روز کارفرما نداریم! یا روز مادر پررنگ است؛ اما روز پدر در حاشیه. چون مادران بیشتر به تکریم و حمایت نیاز دارند. مادام که پزشک بیکار نداشتیم هم روز پزشک هم نداشتیم! گمان نمیکنم غرض از تعیین روز خبرنگار نیز دیدار رئیسجمهوری با کارکنان و مدیران صداوسیما بوده باشد. اعلام برنامههای حمایتی از یک قشر مظلوم است و کاش وزیر ارشاد بهجای همراهی با رئیسجمهوری یا بعد از آن سرزده به دفتر یک نشریه مستقل هم میرفت و مثلاً میپرسید چگونه با چندرغاز یارانه ما و این همه مشکل و تغییر ذائقه مخاطب سرپا ماندهاید؟
دو همکار خانم ما بعد از ماجرای مهسا قریب یک سال است در زنداناند
۷. اگر در بین آن همه خانم که با آقای رئیسی در صداوسیما عکس یادگاری گرفتند یکی در گوش او گفته باشد دو همکار خانم ما بعد از ماجرای مهسا قریب یک سال است در زنداناند و قولی و وعدهای میگرفت این حس درمیگرفت که خبرنگاران صداوسیما همان دغدغههای بیرونیان را دارند. نمیدانیم گفتهاند یا نه. اما بعید است این اتفاق افتاده باشد و شاید دلیل ترجیح کارکنان صداوسیما برای ملاقات نیز همین بوده باشد.
مشکل از انحصاری بودن رادیو و تلویزیون است
۸. مشکل البته از کارکنان صداوسیما نیست چرا که میدانیم بخش عظیمی از آنان مثل دیگر کارمندان دولت زندگی و فکر میکنند. نویسنده خود سابقه اجرا و کارشناسی در رادیو و دوستانی در آنجا دارد که اگر بال پرواز داشته باشند کم از بیرونیها نیستند. مشکل اما از انحصاری بودن رادیو و تلویزیون و این تصور است که راه مقابله با شبکههای ماهوارهای و اینترنتی فربه کردن صداوسیما و انحصاری ماندن آن است.
چرا پس از ۱۲ سال خانه روزنامهنگاران ایران بازگشایی نمیشود؟
۹. اگر قرار بر این است که روز خبرنگار روز تجلیل از صداوسیما شود یک روز را به همین مناسبت اختصاص دهند و مدام از هم تعریف کنند و تنها قید این باشد که در پایان دولت هوس نکنند مثل آخر دولت احمدینژاد زمینهای نمایشگاه بینالمللی را به صداوسیما ببخشند. اما یک روز هم به خبرنگاران و روزنامهنگاران اختصاص یابد تا با رئیسجمهوری گفتوگو کنند و مثلاً بپرسند چرا پس از ۱۲ سال خانه روزنامهنگاران ایران بازگشایی نمیشود؟
اصرار بر انحصار و انسداد راه به جایی نمیبرد
۱۰. درست است که ایدهآل مردان دولت رئیسی بازگشت به دهۀ ۶۰ است؛ اما زمانه تغییر کرده و امروز هر گوشی هوشمند یک رسانه است و کاش صداوسیما کوچک اما چابک شود. چند شبکه برای انعکاس رخدادهای رسمی لازم و معمول است؛ ولی اصرار بر انحصار و انسداد ره به جایی نمیبرد مگر آن که ابراهیم رئیسی نه به جامعه که به جماعت و تنها به گروههای خاص فکر کند.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0