آیا با یکدست شدن قوای سه‌گانه مشکلات متنوع کشور و مردم حل خواهد شد؟// دولت سیزدهم آخرین فرصت برای هماهنگی خواهان

 

دولت سیزدهم با رأی اعتماد مجلس به ۱۸ وزیر پیشنهادی آقای رئیسی، کار خود را آغاز کرد. این شکل حکمرانی حداقل بعد از سالهای جنگ عراق علیه ایران در ارتباط با هماهنگ بودن قوای سه گانه در کشور تا به امروز در حاکمیت ایران تقریباً کم نظیر است. چون در دولت‌های مختلف به علت هماهنگ نبودن قوا با یکدیگر مشکلات موجود فرافکنی می شد و ریشه مشکلات و گرفتاریهای موجود شفاف برای افکار عمومی تشریح نمی شد.همچنین
تاکنون اختلافات درون حکومتی مانع از شفاف شدن ریشه‌های مشکلات جامعۀ ایران شده بود. مسئولان اجرایی خود را فاقد اختیار لازم می‌دانستند و انواع نابسامانی‌ها را به افراد و محافل و نهادهای موازی و یا مصون از هر پاسخگویی نسبت می‌دادند. در مقابل برخی نهادها و سازمان‌ها و افراد ذی نفوذ و غیر پاسخگو نیز مقام‌های اجرایی را مسئول حل مشکلات کشور و مردم می‌دانستند و نسبت دادن نابسامانی‌ها به خود (یعنی نهادهای موازی و غیر پاسخگو) را فراکنی مجریان به منظور گریز از مسئولیت و کتمان ناکارآمدی‌شان قلمداد می‌کردند. در آن شرایط، اقشار مختلف جامعه مانده بودند که در گرفتاری‌های خود یقۀ چه کسی را بگیرند! اگر هم یقۀ کسی را می‌گرفتند طرف بانگ برمی‌آورد که تقصیری متوجه او نیست. آن دیگرانند که کارشکنی می‌کنند و یا ناکارآمد و ضعیف هستند.
به نظر می‌رسد با شروع به کار دولت سیزدهم این داستان تکراری که جامعه را حیران و سرگردان کرده بود و انرژی آن را تلف می‌کرد، به آخر رسید و دیگر توجیه و پاسگاری مشکلات و معضلات بی معنی خواهد شد.
اینک دولتی بر سر کار آمده است که برایند مجموعۀ قوای حاکم و مورد تأیید و حمایت آنهاست. دولتی که شعار “ما می‌توانیم” را سرلوحۀ برنامۀ خود قرار داده و متعهد به رفع معضلات اجتماعی و ایجاد رونق اقتصادی و حفظ محیط زیست و مبارزه با رانت و فساد و دفاع از حقوق عمومی بخصوص صیانت از آزادی‌های مشروع شهروندان شده است.
اکنون جامعه در انتظار تحقق این وعده‌هاست و هیچ عذری هم بخصوص از نوع کارشکنی رقیبان، قابل پذیرش نیست. روشن است که جامعه انتظار معجزه ندارد؛ اما مسیر درست و نادرست را به سرعت از هم بازمی‌شناسد. بر اساس تجربۀ بیش از ۴ دهه ای گذشته مسیر درست و نادرست عیان شده است و افزون بر آن، وضع زندگی روزمرۀ مردم و حال و هوای کلی کشور نیز ترازوی تشخیص سریع مسیر درست از نادرست است.
افکار عمومی در ایران قدرتِ بزرگی شده است. پرسشگر و مطالبه گراست. روند امور را دنبال می‌کند وگرچه از پاره‌ای آفت‌های تاریخی بر کنار نیست، اما معدل رفتار آن واقع‌‌بینانه و منصفانه است.
اگر دولت جدید افکار عمومی را قدرتی جدی بگیرد و تعاملی منطقی و مدنی و اقناعی با آن برقرار کند، راه درست را پیدا خواهد کرد و مسیری برای گذر از بحران‌های کنونی خواهد یافت.
دولت اما اگر افکار عمومی را محدود به محافل حامی خود کند و صرفاً در جهت کسب رضایت آنها بکوشد و بدین ترتیب، چون جزیره‌ای از وسعت جغرافیای مردم دور افتد، روزگار بسیار بسیار سخت و دشواری پیش رو خواهد داشت.

علی کریمی پاشاکی __روزنامه‌نگار