آیا «زنده به گوری» برای کسی مهم نیست!؟
سامان بدر: بعد از خبر خودکشی عجیب زنده یاد کیومرث پوراحمد حال اخبار حاکی از آن است که یک جوان گیلانی نیز به همان شیوه خود را حلق آویز کرده است. منابع خبری به ما میگویند در روزی که در بیمارستان رازی رشت بودند، دو مورد خودکشی دیگر با قرص برنج نیز اتفاق افتاده بود. آمار […]
سامان بدر: بعد از خبر خودکشی عجیب زنده یاد کیومرث پوراحمد حال اخبار حاکی از آن است که یک جوان گیلانی نیز به همان شیوه خود را حلق آویز کرده است. منابع خبری به ما میگویند در روزی که در بیمارستان رازی رشت بودند، دو مورد خودکشی دیگر با قرص برنج نیز اتفاق افتاده بود.
آمار خودکشی در استان گیلان بنا به گفته مراکز آماری رو به افزایش است. این نکته ای است که سال گذشته مدیرکل بهزیستی استان بر آن تاکید کرده بود و کمتر کسی نسبت به آن پرداخته است. بسیاری از مدیران دوست دارند از آمار خودکشی بگذرند و این مسائل چندان رسانه ای نشود. ولی خانواده ها درگیر آن هستند و هرازچندگاهی شاهد حجله «جوان ناکام» در خیابانها هستیم! بهزیستی میگوید به هفت میلیون نفر برای خودکشی مشاوره داده ایم! از سال ۱۳۹۹ برنامه جامع پیشگیری از خودکشی در کل کشور طراحی و اجرا شده است، ولی نتیجه آن نباید چنین اخباری باشد که شیوه های سخت و جانفرسایی برای «زنده به گوری» هم اضافه شود.
وقتی امید به زندگی کاهشی میشود، آمار خودکشی هم افزایش پیدا میکند. این بخشی از معادله تعریف ساز آمار خودکشی است. در همین خودکشی فوق که صحبت آن به میان کشیده شد نامه ای به خانواده رسیده با این مضمون که «هیچ کس مقصر نیست» وقتی صحبت این میکنیم یعنی «همه مقصرند» و تنها نباید «خانواده» را مسئول دانست. چه کسانی در این رابطه تمهیداتی می اندیشند؟ آیا اصلا فکر میکنند؟ بنا به آمار هر خودکشی تا ۱۳۵ نفر را تحت تاثیر قرار میدهد. آن کس که انتحار کرده دیگر زیر خاک مدفون شده است. ولی برای زندگان تحت تاثیر قرار گرفته از آن چه باید کرد. کتمان واقعیت یا تلاش برای بهبود زندگی؟
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0