یک سوال ساده از نامزدهای محترم ریاست جمهوری چهاردهم ؛

آیا می‌توانید برای مردم زندگی عادی و شرافتمندانه ای فراهم کنید؟

علی کریمی پاشاکی_ روزنامه نگار__«در ابتدای این یادداشت اعلام می دارم که بیشتر سخنم با نامزدهای محترم اصولگرایان است که چند سال عملاً اداره ی کشور در اختیار شان بوده و ماحصل آن تورم دو رقمی ، گرانی لجام گسیخته ، افزایش بیکاری و کوچکتر شدن سفره های مردم بوده است.» می‌خواهم در این نوشتار […]

علی کریمی پاشاکی_ روزنامه نگار__«در ابتدای این یادداشت اعلام می دارم که بیشتر سخنم با نامزدهای محترم اصولگرایان است که چند سال عملاً اداره ی کشور در اختیار شان بوده و ماحصل آن تورم دو رقمی ، گرانی لجام گسیخته ، افزایش بیکاری و کوچکتر شدن سفره های مردم بوده است.»

می‌خواهم در این نوشتار از نامزدهای محترم انتخابات ریاست جمهوری دوره ی چهاردهم یک سوال واضح و ساده بپرسم.

«آیا می‌توانید برای مردم، یک زندگی عادی بسازید؟»

شاید بپرسید منظورتان از زندگی عادی چیست؟
توضیح می‌دهم. منظور از روزگار عادی، زندگی است که بشود در آن برنامه ریزی کرد. الان که سال ۱۴۰۳ است، تقریبا هیچکس نمی‌تواند برای فردای خود و حتی چند ساعت پیش رو ی خود یک برنامه ی اقتصادی یا اجتماعی بریزد و مطمئن باشد که می‌تواند فردا آن را اجرا کند.

برای نمونه ،یک ایرانی تصمیم می‌گیرد خودرو بخرد. منظور از خودرو، بنز، تویوتا، لندکروز و امثالهم نیست، بلکه پراید، تیبا، پژوه یا حداکثر یکی از این ماشین‌های چینی، مقداری پول کنار گذاشته‌ است و با لبخندی به لب به بازار می‌رود که خودرو بخرد.
قیمت‌‎ها را هم روز قبل چک کرده‌است. صبح که بیدار می‌شود، برای آخرین بار به سراغ قیمت‌ها می‌رود و می‌بیند که ای داد و بیداد، خودروی مورد نظرش چندین میلیون گران شده است.

پدر خانواده ای ، مقداری پولی کنار گذاشته است که برای دخترش جهیزیه و یا برای پسرش واحد مسکونی برای آینده اش بخرد. او از وضعیت قیمت ها اطلاعات کسب کرده ، اما ناگهان در روز خرید، با چند برابر شدن قیمت‌ها روبرو می‌شود!؟.
آیا این وضعیت بازار معمولی و نشان از توجه مسئولان به مردم دارد ؟!

به نظر شما کدام یک از ما می‌توانیم مطمئن باشیم با پس‌اندازی که امروز کرده‌ایم،می‌توانیم در پایان سال یک واحد مسکونی معمولی بخریم؟

خانه‌ای که چندسال پیش می‌شد آن را با ۵۰۰ میلیون تومان خرید در حال حاضر رسیده است به بالای چندین میلیارد تومان!!.

این‌ها مثال‌های کوچکی است از وضعیت غیرعادی جامعه ی ست.
برنامه ریزی در ایران تبدیل به واژه‌ای «بدون معنا »شده است. شرایط به گونه‌ای است که صبح امروز برای بعدازظهر امروز هم نمی‌شود برنامه ریزی کرد چه برسد، به فردا، هفته ،ماه و سال بعد!
کاش یکی از این نامزدهای محترم ، مدعی و همه چیز دان که در طی چند سال دولت مورد حمایت شان این همه مشکلات را دامن زده است، در مورد شیوه برنامه ریزی در ایران صحبت می‌کردند. کاش به جوانان می‌گفتند چگونه برای خود برنامه ریزی کنند!.
فکر می‌کنم، بزرگ‌ترین شرکت‌های برنامه‌ریز جهان با شرایط امروز ایران، هنگ می‌کنند چه برسد به مردمانی که هیچگاه برنامه‌ریزی را خوب یاد نگرفته‌اند!.
هیچگاه در سیستم آموزشی کشور به دانش آموزان و دانشجویان گفته نشده است که چگونه برای زندگی خود برنامه بریزند و آینده خود را بسازند!.
ما ایرانی‌ها با «آینده »غریبه هستیم و شرایط بد فعلی کشور هم کمک بسیاری به این مسئله کرده است.
واقعا مردم از مسؤولان انتظارات عجیب و غریب ندارند. آنها از دولت، مجلس ودیگر نهادها نمی‌خواهند که فیل هوا کنند.
آنها فقط یک شرایط عادی و زندگی شرافتمندانه می‌خواهند.
شرایط عادی و زندگی شرافتمندانه هم چیز عجیب و غریبی نیست. همین که مردم نگران ارزش کاهش پول ملی خود نباشند!.
همین که نگران عدم توانایی خرید گوشت نباشند!.
همین که حریص خرید خودرو نباشند!.
همین که جوانان تحصیلکرده عالی و عادی شان بیکار و در مانده نباشند!.
همین که تبعیض ، ویژه خواری و رانت خواری نباشد!.
همین که برخی ایرانی تر از دیگران نباشند!. و…، بس است.
مردم آنقدر نگران زندگی خود هستند، که لذتی از این روزها نمی‌برند. همه به فکر پول در آوردن هستند تا بتوانند کمی شرایط خود را بهتر کنند. کار کردن در دو شیفت برای تامین مخارج روزانه را نمی‌شود «زندگی کردن» نامید!؟.
شاید همین سبک زندگی باعث شده است که فضای مجازی تبدیل به جایی شود که مردم هم در آنجا تفریح می‌کنند و هم در آنجا عقده‌های خود را خالی می‌کنند .
چون در دنیای واقعی وقت ندارند و مشغول کار و تلاش مضاعف هستند، برای یک لقمه نان ساده!!.
آقایان کاندیداهای محترم کرسی ریاست جمهوری ,
لطفاً به سؤال ساده اما مهم زیر پاسخ دهید که چگونه می توانید کشتی این اقتصاد به گل نشسته و تقریباً منزوی با دنیای خارج را به نفع زندگی عادی و ساده مردم به حرکت در آورید؟!

چگونه می خواهید با این وضعیت پولی کشور که کسری بودجه وحشتناک دارد در دوران ریاست جمهوری خود حقوق کارمندان را به موقع بدهید و روابط اقتصادی داخلی بدون اوج گیری تورم را تنظیم نماییدو معیشت شرافتمندانه ای برای مردم فراهم کنید؟!
وجود تورم به هر اندازه مانع توسعه و پیشرفت است ، اگر این تورم دو رقمی هم باشد ، توسعه ، پیشرفت و فتح تپه هم ممکن نیست ، چه برسد به فتح قله ها!؟
چگونه می خواهید با خطوط تولید غیر اقتصادی بسیاری از کارخانجات تعطیل شده ،آنها را به تولید اقتصادی و سود آور برسانید؟
چگونه می خواهید با روابط بشدت صدمه دیده با برخی کشورها و محافل بین‌المللی ،روابط اعتماد آمیزی برای رونق اقتصادی، ایجاد اشتغال و ثروت در کشور بوجود آورید؟!

تکلیف تان را با برجام و لوایح مالی مرتبط با محافل و بانک های بین المللی چیست؟
چگونه می خواهید این موانع بزرگ را از پیش پای توسعه ی کشور بردارید؟

علی ایحال،باتوجه به مشکلات،مسائل و سؤالات مطرح شده در این یادداشت،بازهم از نامزدهای محترم ریاست جمهوری دوره ی چهاردهم می پرسم،آیا
می توانید به شکل واقعی،علمی و عقلانی و بدور از شعارهای پوپولیستی و عوام فریبانه،یک زندگی عادی و شرافتمندانه برای مردم ایران فراهم کنید ؟