ابعاد مغفول مانده و مهم اصلاح طلبی، اصلاح طلبی اجتماعی، فرهنگی در ایران
سرشت و ذات انسانی، ذاتی اصلاح طلبانه و رسیدن به وضعیت مطلوب است به همین دلیل اصلاحات همیشه زنده است ولی …
با کمال تاسف برخی از تحلیل گران و کنش گران چون جریان اصلاح طلبی را صرفا در بعد سیاسی آن مورد توجه قرار می دهند و با توجه به فضای سیاسی سالهای اخیر، معتقدند بدلیل عدم تحقق مطالبات متنوع مطرح شده در سالهای گذشته و ائتلاف های حرف و حدیث دار و … فضا برای جریان اصلاح طلبی تنگ تر و حداقلی شده است و دیگر ابراز موجودیت برای این جریان دچار نقصانهای جدی شده است.
در پاسخ به این چنین تحلیل های غیر همه جانبه باید متذکر شد که اگر فرآیند اصلاح طلبی را یک جریان سیاسی صرف در نظر بگیریم شاید نظر این دسته از باورمندان برای تمام شدن اصلاحات به نظر خودشان درست باشد. ولی باید توجه جدی داشت جریان دیرپا و پویای اصلاح طلبی در ایران هنوز فرآیندی نا تمام است و این قلم باور دارد که از کمال و موجودیت واقعی خود بسیار فاصله دارد. در فضای سرد و پاییزی جریان اصلاح طلبی سیاسی در سالهای گذشته و حتی زمان حال که به نظر می رسد باور به عملیاتی شدن اصلاحات سیاسی رنگ باخته است، هنوز هم می توان با طرح ابعاد فراموش شده و مغفول مانده اصلاح طلبی در ابعاد اجتماعی، فرهنگی و … به بهار اصلاحات چشم امید فراوان داشت . ابعادی که عملیاتی شدن بخش مهمی از آنها به فیلتر نهادهای مختلف وابسته نیستند. جریان اصلاح طلبی برای خروج از وضعیت سرد و پاییزی بعد سیاسی خود می تواند بر ابعاد اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و … تاکید کند.
باید اعتراف کنیم، ما در پرورش نسلی که خود را مقید به رعایت حقوق خود، حقوق دیگران، حقوق طبیعت و حقوق خداوند بزرگ بداند ناموفق بوده ایم. نسلی که برخود ظلم می کند و در مراقبت جسمی و روحی خود بی انگیزه است، ورزش را از خود دریغ می کند، همچنان که خنده را برخود حرام می کند، سبک زندگی غلطی که نیازمند اصلاحات جدی است. نسلی که به جای رعایت حقوق دیگران در غرور های کاذب غوطه ور است، با نگارش دهها کتاب حقوق و منشور شهروندی نمی تواند اصلاحات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را اجرایی کند. نسلی که به راحتی زباله در شهر و روستا می ریزد، کمر بند ایمنی را از ترس جریمه پلیس می بندد و مالیات را بخاطر موانع قانونی آن می پردازد، با عدم رعایت قوانین راهنمایی ـ رانندگی ترافیک کلافه کننده خلق می کند، درنزاع های خیابانی تماشاگر صرف است و با موبایل تصویر به گروه های تلگرامی مخابره می کند، حتی اگر موفق شود با رای خود اصلاح طلب ترین دولت را سرکار بیاورد، خود مانع اصلی تحقق اهداف اصلاح طلبان خواهد بود؟!
اگر اصلاح طلبان واقعی، انرژی خود را در پرورش نسلی به کار گیرند که به رعایت حقوق خود، دیگران، طبیعت و خداوند سبحان اصرار داشته باشند، یقین داشته باشید که بسترهای لازم برای اصلاح طلبی سیاسی نیز فراهم خواهد شد. کسانی که دغدغه ی اصلاحات را دارند باید لذت اجرای ابعاد مغفول مانده و فراموش شده ی اصلاحات را به دیگران گوشزد کنند. تصور مردم کوچه و خیابان از جریان اصلاح طلبی نباید به پیام های ویدئوئی رهبر یا رهبران اصلاح طلبی محدود شود، بلکه آنها باید تاثیر گذاری مستقیم این جریان را روی زندگی عادی و سبک زندگی خود لمس کنند. آنها باید شاهد باشند که رهبران اصلاح طلبی چه تفاوتی با دیگر افراد می توانند داشته باشند.
بنابراین ضرورت دارد اصلاح طلبان، اصلاحات را از خودشان شروع کنند. هزاران متخصص، پزشک، استاد دانشگاه، مهندس،مدیر، حقوق دان، وکیل، تاجر، روزنامه نگار، پژوهشگر، دانشجو، معلم و … ) عضو احزاب و یا جبهه های اصلاح طلب هستند، آنها می توانند نشان بدهند که در امور اجتماعی و فرهنگی اصلاحی و خیریه اصلاحی و … پیشگام هستند. آنها پیشگامی خود در امور خیریه، مراقبت از طبیعت و اصلاح سبک زندگی با رویکرد حمایت از طبیعت و محیط زیست را در قبال نهادهای مردمی (NGO) به دیگران نشان بدهند. نشان بدهند که تنها متخصص کت و شلوار پوشیدن و ریش پروفسوری گذاشتن یا آنکارد کردن ریش نیستند، بلکه در خشکاندن ریشه های فقر و بیکاری در جامعه نیز پیشگام هستند! نشان بدهند کار آفرین هستند و می توانند با کار آفرینی جوانان بیکار را یاری گری کنند. نشان بدهند خود زباله در شهر و روستا نمی ریزند و دیگران را نیز به این کار دعوت می کنند. نشان بدهند بدقول و بد عهد نیستند و به قول و قرار های خود اهمیت می دهند و اعتماد را سرمایه اجتماعی بزرگ می دانند. نشان بدهند طرح هایی برای احیای تالاب ها،رودخانه ها و دریاچه های در خطر خشکی ارائه می دهند.
اصلاح طلبان باید نشان بدهند که به حقوق دیگر انسانها احترام قائل هستند. نشان بدهند حقوق دیگر اقوام ایرانی را به اندازه فارس زبانهای شیعه مذهب پیگیری می کنند. نشان بدهند در بین خود و دیگر افراد جامعه، رابطه خودی و غیر خودی برقرار نمی کنند. نشان بدهند که خود عامل به اصلاحات پیشنهادی هستند. نشان بدهند با رانت جویی، رانت خواهی و رانت خواری رابطه ای ندارند. نشان بدهند که اصل شایسته سالاری را که از اصول اساسی اصلاحات و اصلاح طلبی است به راحتی برای مصالح حزبی و گروهی زیر پا نمی گذارند.
و مخلص کلام، فضای سرد و پاییزی حاکم بر اصلاح طلبی سیاسی و حزبی را نباید به پای اصلاح طلبی اجتماعی، فرهنگی و … نوشت جریان اصلاح طلبی اجتماعی و فرهنگی و … توقف بردار نیست حتی اصلاح طلبی سیاسی هم توقف بردار نیست، چرا که ذات انسانی در جستجوی عدالت و شرایط مطلوب و اصلاح امور است. جریان اصلاح طلبی یک حرکت فطری است ولی هنوز در ایران، طرحی نا تمام است برای کمال واقعی اصلاح طلبی باید تلاش ها و فداکاریها خیلی بیش از پیش باشد.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0