ایجاد رونق اقتصادی،اشتغال و نشاط اجتماعی، راههای مهار آسیب های اجتماعی و خشونت های متنوع/ با پاک کردن صورت مسئله، مسئله و مشکل حل نخواهد شد

لازم میدانم تأکید نمایم در همه‌ی موارد و بویژه در ارتباط با امر اجتماعی و پدیده‌های اجتماعی و آسیب ها و ناهنجاری های متنوع اجتماعی ، پاک کردن صورت مسئله ، تاکنون به حل هیچ آسیب ها و ناهنجاری های نه تنها کمک نکرده است بلکه باعث افزایش و رشد آنان تا به امروز شده است.
چندین سال پیش به رسانه های گروهی و مطبوعات اعلام کردند که در موضوع طلاق به علت افزایش آن در جامعه ، آمار طلاق را منتشر نکنید! آیا با عدم انتشار آمار طلاق ، روند افزایشی طلاق در ایران پایین آمد ؟
خیر نه تنها پایین نیامد بلکه بنا به هزاران دلیل اعم از اقتصادی ، معیشتی ، بیکاری و مشکلات عدیده ی دیگر با کمال تأسف افزایش یافته است و همچنان ادامه دارد.
پس گزارش نکردن تعداد طلاق ، تر واقع پاک کردن صورت مسئله بود و هست که نتوانست جلوی این آسیب اجتماعی مخرب را بگیرد ؟!.

در بحث خشونت های فیزیکی آمارهای رسمی پزشکی قانونی حاکی از تشکیل روزانه حدود سه هزار پرونده نزاع در کشور است.
بر این اساسا در هر ساعت حدوأ ۸۰ نفر در هر ساعت از مردم با هم درگیر شده و کارشان به دادگاه و بیمارستان کشیده می شود یعنی روزانه چیزی حدود ۳ هزار نفر در کشور.
همچنین آمار پزشکی قانونی نشان می‌دهددر نزاع ها و درگیری ها، سهم زنان کمتر از ۳۰ درصد و سهم مردان بیشتر از ۷۰ درصد بوده و استانهای تهران، خراسان رضوی و اصفهان رتبه های اول تا سوم و استانهای خراسان جنوبی، ایلام و بوشهر کمترین مراجعه را در خصوص نزاع و درگیری را به پزشکی قانونی داشته اند.
حال این سوال اصلی که بعد ازخواندن این آمارها و دیدن چهره خشن نزاع ها درخیابان و محله و خانه ها و … مطرح می شود، که چرا شاهد این میزان خشونت و رشد آن در جامعه هستیم؟

آیا زندگی مدرن و رشد آن در شهرهای کشور باعث این مشکلات است؟
یا مشکلات اقتصادی و معیشتی،بیکاری،حاشیه نشینی، رشد آسیب های اجتماعی و … باعث بروز خشم و نزاع و .. می شود؟

آسیب شناسان و صاحب نظران اجتماعی و علوم رفتاری با اشاره به اینکه پرخاشگری نوعی واکنش فیزیکی بر اثر خشم و نابردباری است، معتقدند:
« با کمال تأسف خشونت و پرخاشگری به صورت های کلامی و درگیرهای فیزیکی در جامعه در حال رشد است و چند دسته از عوامل موجب بالا رفتن آمار این پرخاشگری و ضعف در کنترل خشم می شود.
به نظر می رسد از جمله یکی از علل خشونت و پرخاشگری را باید در مشکلات محیطی مثل آلودگی هوا، آلودگی صوتی که آثار مستقیمی بر اعصاب داشته و باعث از دست رفتن صبر وشکیبایی می شوند، جست و جو کرد.»
همچنین مشکلات اقتصادی، همچون بیکاری، گرانی، تورم بالا ،عدم رونق کسب و کار و مشکلات معیشتی و شغلی نیز دیگر عوامل بسیار مهم پرخاشگری و ایجاد خشونت در جامعه هستند.
همچنین بالا رفتن درجه ی خشونت و پایین آمدن آستانه ی تحمل به دلیل پایین بودن سطح نشاط اجتماعی ،نگرانی نسبت به آینده و تنش های سیاسی جامعه از دیگر بسترهای آشکار ساز خشونت و پرخاشگری می باشد.

در ضمن با کمال تاسف نه در خانواده ها و نه در مدارس مهارت های رفتاری مثل مدیریت هیجان و کنترل خشم آموزش داده نمی شود. کم رنگ شدن معیارهای اخلاقی و انسانی همراه با فقدان فرهنگ عذر خواهی در جامعه و فراموش شدن گذشت، موجب بسیاری از مشکلات رفتاری در جامعه شده است و می شود.
گاهی یک نگاه بی منظور یا تنه زدن به دیگران از روی غفلت اگر با عذر خواهی پایان یابد، درگیری به وجود نمی آید.
نقش مثبت رسانه ها و مطبوعات در بالا بردن سطح آگاهی عمومی و سطح نشاط اجتماعی موضوع دیگری که صاحب نظران علوم اجتماعی به آن تاکید دارند و معتقدند؛ رسانه ها باید ضمن بالا بردن سطح نشاط اجتماعی، فرهنگ عذر خواهی و گذشت را در جامعه تبلیغ و توسعه دهند و دولتمردان کنشگران سیاسی هم برای جلوگیری از انتقال تنش های سیاسی به جامعه و بروز اضطراب اجتماعی، باید مسائل فی مابین و مشکلات موجود را در بین خود حل و فصل کرده و اجازه ندهند اینگونه مسائل به سطح جامعه کشیده شود، چرا که در این صورت و در حضور رسانه های مجازی و شبکه های گسترده ی اطلاع رسانی و عدم تبیین مباحث به صورت منطقی و پایین بودن آستانه ی تحمل، باعث ایجاد خشونت و تنش های فکری و عصبی در جامعه می‌شود.
صاحب نظران معتقدند، حاکمیت و دولت ها باید با گسترش و ارائه ی خدمات و وسایل رفاهی و تفریحی رایگان و یا ارزان قیمت نسبت به افزایش شادی و نشاط اجتماعی اقدام نماید و همچنین رسانه های گروهی و بخش های فرهنگی جامعه رسالت تاریخی خود در مورد حرکت در مسیر ایجاد نشاط و خنثی سازی خشونت و پرخاشگری باید انجام دهند.صاحب نظران علوم اجتماعی در ادامه ی بحث گسترش

خشونت در جامعه به مقوله ی رشدخشونت در بین زنان جامعه اشاره دارند، آنان معتقدند، با کمال تاسف شاهد افزایش خشونت در بین زنان هستیم.
در برخی شهرها خشونت زنانه بالاتر از جنس مخالف بوده و آمار قابل توجهی دارد. علت آن هم، ضعف باورهای اخلاقی_ اجتماعی و ارزش انسانی است، چرا که زنان نیز مثل مردان از شرایط محیطی ناهنجار و مشکلات عدیده ی اقتصادی و رفتاری، آسیب دیده و می بینند، تنش های اقتصادی و معیشتی خانواده ها لاجرم به زنان هم منتقل می شود و همین مسائل باعث می شود تا میزان پرخاشگری نیز در زنان بالا برود.