ایکوموس قاطعانه گفته ماسوله نباید ثبت جهانی شود | کسانی که پرونده را نوشتند صلاحیت نداشتند
به نقل از صدای میراث، آرش خدابخش، عضو شورای راهبردی پایگاه میراث فرهنگی ماسوله از بدو تأسیس آن در سال ۱۳۸۲ تا امروز و پژوهشگر پیشکسوت و نویسنده گزارش های مربوط به مسابقه جهانی «ملینا مرکوری» و نویسنده پیشنویس پرونده ثبت جهانی ماسوله در سال ۱۳۹۶ است. او از سال ۱۳۶۴ تاکنون بر موضوع ماسوله […]
به نقل از صدای میراث، آرش خدابخش، عضو شورای راهبردی پایگاه میراث فرهنگی ماسوله از بدو تأسیس آن در سال ۱۳۸۲ تا امروز و پژوهشگر پیشکسوت و نویسنده گزارش های مربوط به مسابقه جهانی «ملینا مرکوری» و نویسنده پیشنویس پرونده ثبت جهانی ماسوله در سال ۱۳۹۶ است. او از سال ۱۳۶۴ تاکنون بر موضوع ماسوله تمرکز کرده است و به مدت ۸ سال نیز در دو دوره برای انجام کارهای مطالعاتی و پژوهشی و همکاری با پایگاه میراث فرهنگی ماسوله،در این شهر تاریخی اقامت دائم داشت. آرش خدابخش، در تمام این مدت نیز در سمتهای مشاور، کارشناس ارشد و معاون پایگاه میراثفرهنگی ماسوله از بدو تأسیس در سال ۱۳۸۰ تاکنون فعالیت داشته است. نخستین نقشه شهری دقیق از ماسوله را او در سال ۱۳۷۱ تهیه کرد. خدابخش در زمان زلزله ویرانگر ماسوله در سال ۱۳۶۹ ساکن دائم و همیار مردم ماسوله بود و نقشه بیش از ۱۲۰ خانه تاریخی را که امروز دیگر وجود خارجی ندارند، در زمان درخواست وام مردم ماسوله برای بازسازی خانههای به شدت آسیب دیده خود از زلزله، تهیه کرد. او مقالات تخصصی متعددی در جهت شناساندن ماسوله منتشر کرد. کتاب «تاریخ ماسوله» نیز از تالیفات اوست که اکنون در دست انتشار است. اما چرا او صلاحیت اظهارنظر درخصوص ماسوله و پرونده ثبت جهانی ماسوله را دارد؟ خدابخش، تهیه کننده گزارش ملینا مرکوری و نویسنده نخستین پیشنویس پرونده ثبت جهانی ماسوله با عنوان «منظر فرهنگی و طبیعی ماسوله» است. اما کارش به پایان نرسید. چون آنطور که به صدای میراث گفته است، آنزمان به او اعلام شد که بند آخر این پرونده که در مورد «پلان مدیریتی» است، وجود ندارد و قابل تهیه نیست. از سوی دیگر، امکان یا توانایی ترجمه این پرونده برای ارسال به یونسکو وجود ندارد. اما مسئولین وقت سازمان میراث فرهنگی به او گفته بودند، گزارش او برای ثبت جهانی ماسوله بهترین پیشنویس است و پرونده او زیر دست مدیران قرار میگیرد تا براساس فرمت یونسکو تهیه شود. در ماههای آخر روند تهیه پرونده در سال ۱۴۰۰ اما عنوان ثبت جهانی منظر فرهنگی و طبیعی ماسوله» تغییر کرد و عبارت طبیعی از عنوان پرونده حذف شد. آرش خدابخش گزارش اخیر ایکوموس در رد قطعی پرونده ثبت جهانی ماسوله را بررسی و اتفاقا ایرادات جدی به پروندهای دارد که به گفته او، «توسط کارشناسان خبره ثبت میراث جهانی نوشته نشده و تنظیم کنندگان پرونده به دلیل بی اطلاعی از نکات کلیدی و نداشتن مستندات کافی،صلاحیت تدوین نهایی آن را نداشتهاند.»
عضو شورای راهبردی پایگاه میراث فرهنگی ماسوله که گزارش ایکوموس جهانی در رد پرونده این اثر را که قرار است اواخر شهریورماه در اجلاس یونسکو در شهر ریاض پایتخت عربستان به داوری گذاشته شود، بطور کامل خوانده و بررسی کرده است، به صدای میراث گفت: متاسفانه این طور به نظر می رسد که شیوه تنظیم پرونده و مستندات ارائه شده در آن، این باور را در ارزیاب یونسکو به وجود آورده است که اطلاعات داده شده در پرونده ثبت جهانی ماسوله مبهم است و با واقعیتهای میدانی تطابق ندارد. ابهامات کلی وجود دارد و مستندات ارتباطی با هدف پرونده ندارد.بالقوه خود من هم توانسته بودم پیش بینی کنم که چنین ابهاماتی به وجود خواهد آمد. بنابراین اگر هر ارزیاب دیگری به جز خانم «نعیمه بن کاری» از کشور عمان هم آمده بود، عدم تطابق پرونده با واقعیات میدانی را تایید میکرد.
آرش خدابخش گفت: «آنچه در گزارش ایکوموس در مورد پرونده ثبت جهانی ماسوله درج شده است برای ماسوله و ماسوله ای ها بسیار بسیار دردناک است و امیدوارم اگر قرار است ثبت جهانی ماسوله رای نیاورد، گزارش ایکوموس اصلا در صحن علنی یونسکو بررسی نشود. چون اگر این طور شود واقعا فضاحت است و مایه آبروریزی و شرمساری است و بهتر است موضوع مسکوت بماند.»
اجازه خواندن پرونده ماسوله را ندادند
نویسنده پیشنویس پرونده ثبت جهانی ماسوله گفت: «در سال ۱۴۰۰ و در مراحل مختلف تهیه پرونده بارها سعی کردم که این پرونده را بخوانم چون به سادگی برایم قابل پیش بینی بود که بالقوه پرونده میتواند حاوی ایرادات کلیدی زیاد باشد. چون تهیه پرونده به ویژه در مراحل پایانی در تهران، به دور از کارشناسان پایگاه میراثفرهنگی ماسوله و دور از دسترس کارشناسان مطلع و باسابقه و در نهایت پشت درهای بسته و تصمیمات روز آخری به انجام رسید.»
آرش خدابخش با اشاره به ۳۸ سال فعالیت مداوم خود در ماسوله و انجام پژوهشهای متعدد در این منطقه اعلام کرد: «با توجه به گزارش ایکوموس از ارزیابی پرونده ثبت جهانی ماسوله به نظر میرسد شانس ثبت جهانی این پرونده برای همیشه از دست رفته است. چون شخص من گزارشی را که از ایکوموس در مورد ایرادات پرونده خواندم به شدت شرمنده، افسرده و البته خشمگین شدم.»
این پژوهشگر و کارشناس ماسوله اعلام کرد: «وقتی در مورد یک منظر فرهنگی کار میکنیم باید بدانیم محدودهای در طبیعت باید تعریف شود که رابطه کهن و مستمر بین انسان و طبیعت در این محدوده وجود داشته باشد، شناسائی شده باشد و مستندات کافی برای این رابطه تاریخی تهیه شده باشد و در نهایت نه تنها ارزش ملی که ارزش جهانی آن قابل اثبات باشد. من نمیگویم این محدوده چنین ارزشی دارد یا ندارد. ولی کسی که پرونده ثبت جهانی را تهیه میکند باید این محدوده را به خوبی شناخته باشد و مستندات موردنظر را گردآوری و در اختیار داشته باشد و ایراد اساسی نیز روی همین موضوع است. ممکن است پروندهای تهیه شود و ارزیاب هم تشخیص دهد که ارزش جهانی ندارد. اما در مورد پرونده ماسوله با توجه به گزارش ایکوموس، ایراد اصلی از متن و مستندات پرونده گرفته شده و توصیه ایکوموس «ثبت جهانی نشدن ماسوله» با توجه به پرونده ارسال شده است. موضوعی که به نظرم تاکنون در پروندههای ثبت جهانی ارسال شده ایران سابقه نداشت. این پرونده برخلاف ادعاها نه «ریفر» شده و نه «دیفر»، بلکه قاطعانه رد شده است.»
ایکوموس قاطعانه گفته ماسوله نباید ثبت جهانی شود
عضو شورای راهبردی ماسوله تاکید کرد: «پرونده ثبت جهانی بافت تاریخی یزد و چند پرونده دیگر با ایراداتی مواجه بود که براساس فرصت مجدد و محدود ارائه شده یونسکو رفع شد و این پروندهها ثبت جهانی شدند. اما من، سراغ ندارم پرونده دیگری اینقدر قاطعانه از سوی ایکوموس رد شود. در بند آخر گزارش ایکوموس هم با حروف برجسته و بولد شده آمده است که این اثر اصلا «نمیتواند» در فهرست جهانی قرار بگیرد. یعنی ایکوموس این جمله را برجسته و تاکید کرده است که نمیتوان ماسوله را در فهرست میراث جهانی یونسکو قرار داد. توجه کنید، نگفته فلان ایراد باید برطرف شود؛ آنطور که در مورد پرونده کاروانسراها در صفحات دیگر همین گزارش گفته است. بلکه قاطعانه اعلام کرده که ماسوله «نمیتواند ثبت جهانی شود» و این دردناک است و نمیبایست این اتفاق میافتاد.»
نویسنده پیشنویس ثبت جهانی ماسوله با اعلام این موضوع که روند ثبت جهانی ماسوله از سال ۱۳۸۳ توسط پایگاه میراثفرهنگی ماسوله به جریان افتاد و اقداماتی هم در رشت، از جمله، اختصاص یک ساختمان کامل (کلاه فرنگی) در باغ محتشم رشت برای تجهیز و حضور کارشناسان در آن اختصاص یافت گفت: اقدامات منسجم و پیگیر یکپارچه که بر ثبت جهانی ماسوله متمرکز بود، فقط در حدود۶ ماه در سال ۱۴۰۰ انجام شد. چون تا آن زمان معاونت میراثفرهنگی کشور علاقهای به پیگیری پرونده ماسوله نداشت. بنابراین از سال ۱۳۸۳ تا سال ۱۴۰۰ هیچ فعالیت قابل ذکری انجام نشد. این در حالی بود که در همین زمان و در این سالها، ماسوله و منظر فرهنگی آن ذره ذره در حال از بین رفتن بود. خوب است بدانید که آنچه از ماسوله و ارزشهای ملموس و فیزیکی ثبت شده در سال ۱۳۵۴ باقی مانده است، کمتر از ۵ درصد آن چیزی است که در آن سال در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسید. در حوزه ارزشهای ناملموس که همین ۵ درصد هم باقی نمانده است. من به عنوان پژوهشگری این را ادعا میکنم که ۱۰ سال پس از ثبت ملی شدن این شهر تا به امروز در مورد آن پژوهشهای متعدد انجام داده و با ماسوله زندگی کردهام.»
ایراد ایکوموس به نبود سند زیست عشایر در ماسوله تا ترسیم نقشه پرغلط حریم حفاظتی در پرونده
آرش خدابخش گفت: «آنچه در گزارش ایکوموس بسیار مورد تاکید قرار گرفته موضوع مربوط با منظر فرهنگی و نه بافت تاریخی است و بزرگترین ضعف پرونده نیز در همین بخش است. متاسفانه در این بخش پرونده بر وجود «عشایر کوچنشین تالش» در ماسوله، طی دورههای تاریخی متمادی تاکید شده است. ولی کاملاً قابل حدس است که چون هیچ مطالعه و سندی در پرونده آورده نشده -چون اساساً پژوهشی در این زمینه انجام نشده و مستندنگاری هم نشده- این استناد تنها در حد شعار و حرف باقی مانده است. بدتر از آن، این است که از سال ۱۳۷۵ براساس برنامه حفظ و احیاء جنگلها و مراتع استان گیلان، اقدامات گسترده و پیگیری جهت خارج کردن دام و دامداران تالش از جنگلها و مراتع انجام شده است. از آن زمان تا همین امروز هیچ اقدامی، تکرار میکنم هیچ اقدامی از سوی میراثفرهنگی در ارتباط با این موضوع و ثبت و ضبط آخرین مستندات موجود از دامداران و تاریخ و شیوه زندگی خانوارهای آنها به عمل نیامد و نیامده است. هرگز پژوهشی در این مورد صورت نگرفت. در نتیجه امروز ما اصرار داریم منظری را به ثبت جهانی برسانیم که نه میدانیم در طول تاریخ خود چگونه بوده است و نه نمونهای نمادین و زنده از آن رابطه تاریخی انسانها با محیط طبیعی خود و با شهر ماسوله در دست داریم. اینها مواردی است که از چشم تیزبین و کارشناسانه ارزیاب یونسکو و در گزارش ایکوموس دور نمانده است. میراثفرهنگی می بایست و البته موظف بود برای حفاظت از پشتوانههای فرهنگی ماسوله از عشایر کوچنشین تالش که احتمالاً هزاران سال زندگیشان در طبیعت پیرامون ماسوله و در محدودهای که به نام منظر فرهنگی ماسوله معرفی کرده بود و در جریان بود، با سازماندهی و حفظ بخش کوچکی از آنها حداقل به گونه ای نمادین،این پشتوانه تاریخی را حفظ میکرد. اما ظاهراً هیچ اطلاعات مستندی از وجود عشایر در پرونده ماسوله ارائه نشده است. به همین دلیل، در گزارش ایکوموس آمده است که توضیحات مکمل یا اضافی ارسالی ایران برای ارزیاب در تاریخ بهمنماه سال ۱۴۰۱ که ارزیاب درخواست کرده بود هم، نتوانست ابهامات مورد اشاره وی را بر طرف کند. این تنها یکی از مهمترین ایراداتی است که ایکوموس به پرونده گرفته است.»
او در تشریح ایرادات دیگر ایکوموس به پرونده ثبت جهانی ماسوله گفت: «در گزارش ایکوموس مغایرتهایی نیز بین آنچه در گزارش هست و آنچه ارزیاب در واقعیت میدانی دیده و شنیده وجود دارد. در نتیجه آنچه در گزارش ارزیاب وجود دارد تأکیدهای مکرر بر ابهامات و مغایرتها است.»
عضو شورای راهبردی پایگاه میراثفرهنگی ماسوله افزود: «ایراد دیگر مرتبط است با نقشه حریم حفاظتی ماسوله که ظاهرا در سه ماه آخر، در زمستان ۱۴۰۰ و پشت درهای بسته و بدون کار کارشناسی بر روی محدوده آن تصمیمگیری شده است. حریم حفاظتی که در پرونده ارائه شده کاملاً غلط و ناهمخوان با استدلالات و مستندات است و متکی بر هیچ سندیتی نیست. به همین خاطر ارزیاب یونسکو به سرعت تشخیص داده که دلایلی که منظر فرهنگی را ارزشمند میکند، هیچ ارتباطی با حریمی که تعیین، ترسیم و ارائه شده، ندارد و این موضوع را هم در گزارش ایکوموس مشاهده میکنیم. این موضوع از نظر من هم کاملاً تشخیص درستی است.»
خدابخش، ایراد دیگری که ایکوموس به پرونده ثبت جهانی ماسوله گرفته است را مرتبط با پلان مدیریتی دانست و گفت: «متاسفانه ارزیاب یونسکو نیز این موضوع را متوجه شده و در گزارش اعلام کرده که پلان مدیریتی با واقعیتهایی که ارزیاب در محل تشخیص داده همخوانی ندارد. این هم با تجربه و اطلاعاتی که من از ماسوله دارم، تشخیص کاملاً درست و دقیقی است. اگر فصل ۶ را که مهمترین فصل گزارش است مطالعه کنید متوجه میشوید که ارزیاب اصرار دارد بگوید که ابهامات فراوان در زمینه کل پرونده وجود دارد. از نظر او رابطه مسائل مطرح شده با هدف اصلی پرونده اساساً مبهم و نامشخص است.»
کمیته میراث جهانی یونسکو براساس گزارش ایکوموس رای میدهد
این عضو شورای راهبردی پایگاه میراث فرهنگی ماسوله گفت: «ارزیابان یونسکو کارشناسان واقعی و جهانی هستند و کارشان را به خوبی بلد هستند. میدانند که برای ثبت جهانی یک پرونده چه سوالاتی را باید مطرح کنند و چه موضوعاتی را با حساسیت بیشتر بررسی کنند. آنها سطر به سطر پرونده را به دقت مطالعه میکنند و تحلیلها و مستندات ارائه شده را مورد بررسی قرار میدهند. آنها به خوبی با نحوه پاسخگوئی مسئولین آشنائی دارند و به خوبی قادرند آن پاسخ ها را راستیآزمائی کنند. به همین دلیل اولا، متاسفم که پرونده ثبت جهانی ماسوله توسط کارشناسان خبره نهایی نشده و به همین دلیل گزارش ایکوموس واقعا یک آبروریزی شرمآور است. ثانیا فکر نمیکنم ارزیاب یونسکو صرفاً به اعضای کمیته مشورت دهد بلکه همان طور که از شرح وظائفش آشکار است، ارزیابی او اساس تصمیمگیری کمیته قرار می گیرد. کمیته میراث جهانی یونسکو هم براساس ارزیابی انجام شده تصمیم میگیرد. حالا باید دید این کمیته که امسال متشکل است از کشورهائی مثل آرژانتین، بلژیک، بلغارستان، مصر، یونان، هند، ایتالیا، ژاپن، عربستان سعودی و… است، چه برخوردی با این پرونده رد شده از جانب ایکوموس خواهد داشت. البته اگر تا آن روز کارهای سیاسی پشت پرده و رایزنیهایی انجام نشود!»
این کارشناس میراث فرهنگی و ماسولهشناس اعلام کرد: «گزارش ایکوموس تاکید کرده است که پرونده ثبت جهانی منظر فرهنگی ماسوله نتوانسته معیارهای مدنظر یونسکو برای ثبت جهانی ماسوله را اثبات کند. حتی نگفته پرونده باید دوباره بررسی شود یا فلان ایرادات باید برای بررسی دوباره رفع شود. بلکه با حروف درشت نوشته پرونده منظر فرهنگی ماسوله «نمیتواند» در فهرست یونسکو ثبت شود. این آخرین جمله گزارش است که در آخرین بند، یعنی بند ۷ گزارش ۱۲ صفحهای درباره پرونده ثبت جهانی ماسوله (صفحه ۳۷۳) آورده است.»
آرش خدابخش تاکید کرد: «متاسفانه پرونده ثبت جهانی ماسوله با ایرادات جدی ایکوموس مواجه شده است. اما امیدوارم گشایشی حاصل شود و این پرونده به نحوی رفع و رجوع شود.»
او در پایان گفتوگو با صدای میراث تاکید کرد: «هدف همه ما، چه مردم ماسوله و چه علاقمندان به آثار تاریخی و فرهنگی و طبیعی ایران و چه مسئولین باید حفظ ماسوله و ارزشهای آن به عنوان یک سند تاریخی باشد تا با انجام پژوهشهای علمی و ارائه آن به مردم و علاقهمندان، شناخت مردم به گذشته و گذشتگان خود بیشتر شود و بتوان این آثار را به آیندگان و جهانیان معرفی کرد. اگر هدف ثبت جهانی شدن ماسوله نیز همین موضوع باشد، اقدام شایستهای است. ولی اگر هدف، صرفا ثبت جهانی یک اثر برای بالا بردن تعداد آثار ثبت شده و فخر فروختن برای آن باشد، دچار انحراف از واقعیتهای روز جهان شدهایم و بیتردید در دریای این واقعیتهای بدیهی جهانی، جایگاهی نازل خواهیم داشت.»
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0