برخی مدیران دولتی مانند وزیر آموزش و پرورش با نقض قانون اساسی مروج بی عدالتی و تبعیض آموزشی هستند

کیفیت پایین آموزش مقدماتی ،متوسطه و عالی در کشور بیداد می‌کند

علی کریمی پاشاکی_ روزنامه نگار ___از زمان ایجاد مدارس غیر انتفاعی و دانشگاه آزاد و مراکز آموزش عالی غیردولتی یا بهتر بگوییم آموزش و پرورش و آموزش عالی پولی ،از دوره ی مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی ( دوران سازندگی )تا به امروز ،سالهاست جامعه تعلیم و تربیت از بی عدالتی آموزشی و فقر فهم […]

علی کریمی پاشاکی_ روزنامه نگار ___از زمان ایجاد مدارس غیر انتفاعی و دانشگاه آزاد و مراکز آموزش عالی غیردولتی یا بهتر بگوییم آموزش و پرورش و آموزش عالی پولی ،از دوره ی مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی ( دوران سازندگی )تا به امروز ،سالهاست جامعه تعلیم و تربیت از بی عدالتی آموزشی و فقر فهم و برنامه ریزی توسط وزیران آموزش و پرورش و آموزش عالی بغیر از مواردی خاص ،رنج می برد. در این میان مصلحان تربیتی و دلسوزان آموزشی مکررأ به شاخص های عدالت آموزشی اشاره کرده اند و گسترش مدارس و دانشگاه های خصوصی را یکی از خروجی های بی کیفیتی نظام آموزش مقدماتی،متوسطه و عالی کشور در اجرای بی عدالتی آموزشی می دانند.
این حساسیت جامعه ی آموزشی کشور به مقوله ی عدالت آموزشی، باعث شد تا آقای سید ابراهیم رئیسی با عاریت گرفتن این مفهوم عمیق و پیچیده از ذهن مشاوران خویش، در زمان انتخابات با سخنرانی های آتشین جامعه ی فرهنگیان را ترغیب کند به وی رأی بدهند ،تا جایی که تعدادی از فرهنگیان باور کردند ایشان در لباس مصلح حتی اگر مفهوم عدالت آموزشی را عاریت گرفته باشد ولی چون روحانیت را منادی عدالت، انصاف و حفظ کرامت انسان می دانستند که عدالت را ذبح نخواهد کرد و برای تحقق آن تلاش خواهد کرد! به وی رأی دادند ،ولی تاکنون مطالبات فرهنگیان به هیچ عنوان مورد توجه ایشان قرار نگرفته است.

دومین اقدام نامناسب آقای سید ابراهیم رئیسی، پیشنهاد فردی به عنوان وزیر آموزش و پرورش به جامعه ی فرهنگیان بود که عملا ثابت کرد هم عدالت از نظر او
بی معنی است هم عدالت خواهی عمل زشت و پلیدی است.
رضا مراد صحرایی وزیر آموزش و پرورش دولت انقلابی که تا دیروز درخواست ثبت نام فرزندان مسئولین در مدارس دولتی را داشت و ظاهر را حفظ کرده بود ناگهان در رسانه ی ملی از آنچه در قلب و باور ایشان نهفته بود پرده برداشت.
جمله ی صریح هر کسی ماشین خوب می‌خواهد باید پول خوب بدهد، هم راز وزیر شدن و حامیان ایشان را برملا کرد هم نابودی قطعی تعلیم و تربیت دولتی را به روایت تصویر کشید.
مجری برنامه هم به زبان ساده مفهوم عدالت را برای این وزیر !!، تعریف کرد ولی وزیر دولت سیزدهم با ماموریت توسعه ی آموزش طبقاتی ،تبعیض آلود و فروش مدرسه و آموزش دولتی به میدان آمده است و بر حرف نادرست و غیر علمی خود اصرار کرد.
آن مدارسی که ایشان نام بردند و جز مدارس بعضی از مسئولین نظام است، مدارس آقای ح _ع است که مراد صحرایی چند سالی در موسسه ایشان مسئولیت داشته و به بیش از ۲۰ کشور دنیا جهت آموزش معلمان فارسی سفر کرده است.
مراد صحرایی, باور مثبت خود از مدارس خصوصی را چنان در رسانه ملی برملا کرد که یک لحظه یادش رفت ولایت و انقلاب ریسمانی بوده است که با چنگ زدن به آنان به جایی رسیده است که پرفسور حسابی زمانی در آن جلوس کرده بود.
ولایتمداری ایشان هم فیک در آمد چرا که رهبر انقلاب در ۱۲ اردیبهشت امسال تذکر جدی در خصوص ضعف مدارس دولتی و تقویت آنها دادند و حتی به اعتقاد نادرست مسئولین قبل به فروش آموزش اشاره کردند.
به نظر می رسد که مراد صحرایی ، وزیر آموزش و پرورش ،نیروی نفوذی آموزش طبقاتی،تبعیض آلود و مروج بی عدالتی آموزشی است و آمده است تا منافع قدرتمندان این حوزه را حفظ کند و چه بسا به گسترش مدرسه فروشی دامن بزند که نتیجه این بی عدالتی ها در مهاجرت نخبگان و کسب صندلی دانشگاههای برتر توسط پولدارها کاملا مشهود است.
لذا تنها راه دفع این تفکر خطرناک و انزجار آور عزل ایشان با حمایت نمایندگان مجلس است تا با این عمل دوباره معلمان را با صندوق رای آشتی دهند. با توجه به اینکه دولت عزل مدیران ناکارآمد و نالایق خود را منوط به یک افتضاح مدیریتی یا افتضاح رتبه بندی معلمان در ۲۹ اسفند می‌داند و خطر این تفکرات مسموم را بر آینده جامعه درک نمی کند، تنها راه عزل مراد صحرایی و کل تیم ناکارآمد ایشان، اتحاد فرهنگیان با فشار حداکثری به نمایندگان شهر های مختلف کشور است تا با عزل این فرد نامناسب در کسوت وزارت جلوی آسیب های بیشتر به تعلیم و تربیت و نظام گرفته شود.