با نگاهی به اعمال سیاست ها در حالی که هماهنگی خواهان شعارهای آنچنانی برای بهبود وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم می دادند!!/ بحران ناکارآمدی مدیریتی برخی دولتمردان و سیاستمداران ایرانی

بحران ناکارآمدی برخی دولتمردان و سیاستمداران ایرانی در شرایط کنونی کشور، این روزها نقل مجالس و محافل مختلف شده است.بطوری که این موضوع در دولت سیزدهم و مجلس یازدهم بقدری جدی و نمایان گردیده که صدای برخی متولیان ارشد کشور و حتی حامیان اصولگرای هماهنگی خواهان را نیز در آورده است.
بایستی توجه عزیزان خواننده را به این مهم جلب نمایم ،همین مدعیان کنونی اعم از دولت و مجلس تا قبل از دولت سیزدهم که در رأس کارها و امور نبودند ،مدام پشت سر هم تزهای عجیب و غریب اقتصادی و… می دادند و ادعا می کردند تحریم ها بهانه است ،دولت آقای روحانی را ضعیف و ناکارآمد قلمداد می کردند و ادعا داشتند که دولت های روحانی و خاتمی حتی نمی توانستند درب یک شیشه ی خیار شور را هم باز کنند!!؟
حال که خودشان با همکاری ابر و باد و خورشید و نیروهای غیبی و غیر غیبی و با هماهنگی تمام قوای و ارگانها و… در یک سو قرار گرفته اند حتی نمی توانند یک چهارم عملکرد اقتصادی،سیاسی،اجتماعی و…دولت آقای روحانی را داشته باشند چه برسد به بهترین دولت سالهای پس از انقلاب یعنی دولت اصلاحات!!!.
برخی مدعیان و مخالفان و منتقدان دولت های آقایان خاتمی و روحانی ،هم اکنون حتی
نمی توانند قیمت یک کالا را در بازار به مدت یک روز به ثبات برسانند ،گرانی،فقر،بیکاری،تبعیض و تورم لجام گسیخته هر روز نسبت به روز قبل قابل مقایسه نیست و روندی افزایشی دارد.
شور بختانه این رفتارهای غیر مدیریتی و دستوری را می توان در کارکرد دولت مردان دولت سیزدهم در تمام سطوح مدیریتی و همچنین در اکثریت نمایندگان مجلس یازدهم براحتی مشاهده کرد.
همین آقایان وزیر و مدیر و… کنونی زمانی که در رأس کارها و امور نبودند ،مدام پشت سر هم تزها و تئوری های مختلف اقتصادی می دادند و به گونه‌ای حرف می زدند که عوام فکر می کردند وقتی اینان به ریاست جمهوری و یا صندلی های سبز مجلس شورای اسلامی تکیه برنند ،تمام مشکلات حل خواهد شد!!
برخی از همین مدعیان ادعا می کردند که اگر دولت روحانی برود و دولت مورد نظر و حمایت شان روی کار بیاید ،مشکل بیکاری ،تورم حل خواهد شد و دلار ارزان و کالاها و خدمات با قیمت مناسب در اختیار مردم قرار خواهد گرفت و وضعیت معیشتی مردم ساماندهی خواهد شد!!؟
با کمال تأسف نه تنها هیچ اتفاق مثبتی رخ نداد ،بلکه از روزی که تندرو ها و هماهنگی خواهان همه ی مناسبات قدرت را در دست گرفتند ،وضعیت معیشت ،اقتصاد،بیکاری،تورم،فقر،تبعیض،دلار و… خیلی خیلی بدتر از قبل و حتی غیر قابل تحمل شده است!!!
باز هم یادمان نرفته که یکی از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری دوره ی سیزدهم که هم اکنون معاون رییس جمهور هم هستند ،در جریان مناظره های انتخاباتی گفت:
«می شود در عرض سه روز مشکل بورس کشور را حل کرد،»
این درحالی است که دولت سیزدهم در حال اتمام سال دوم عمر خود است ولی بورس همچنان رنگ قرمز بحران به خود دارد!!؟

صاحب نظران معتقدند تمام مشکلات اعم از تورم بالا،افزایش قیمت ارز ،افزایش بیکاری،گرانی،فقر،تبعیض،وضعیت اسف‌بار معیشت مردم و…زمانی اتفاق می‌افتد و تشدید می شود که مسئولان و مدیران کلان و میانی و خرد ،شناخت درستی از مدیریت و مشکلات کشور نداشته باشند. این بی تجربگی مدیریتی باعث شده که مدیران کم تجربه تصور کنند که اداره ی کشور مانند مدیریت یک ساختمان مسکونی ساده است که با چند دستور و تشکیل جلسه می شود همه ی مشکلات را حل کرد!.
در واقع مدیران کشور بایستی بدانند که بدون شناخت از مناسبات استاندارد سیاسی، اقتصادی ،اجتماعی و فرهنگی کشور و ارتباط با سیستم های استاندارد جهانی و مناسبات پیچیده و سیاست ورزی نه تنها نمی توان باری از دوش ملت برداشت و مشکلات کشور را حل کرد ،بلکه بر مشکلات عدیده افزوده خواهد شد.

مشکلات پارلمان نشین ها

نمایندگان مجلس یازدهم کم کم به پایان عمر نمایندگی شان نزدیک می شوند اما تقریباً هیچ کدام از آن حرف هایی که زمان تبلیغات انتخاباتی می زدند را عملیاتی نکردند.
آنها نه در برنامه های محلی و منطقه‌ای موفق بودند و نه در برنامه های ملی و کلان.
آنان حتی نتوانستند طرح شفافیت را در پارلمان کشور تصویب و اجرایی کنند.این طرح مهم ترین نقد و اعتراضی بود که همین نمایندگان کنونی مجلس یازدهم به مجلس دهم می کردند!
نکته جالب ماجرا این است که این افراد در زمان تبلیغات انتخاباتی ،حل مشکلات کشور را به مثابه« آب خوردن » می دانستند ، اما وقتی خودشان روی کار آمدند ,مدام از جنگ اقتصادی و تاثیر تحریم ها حرف می زنند در حالی که قبل از نماینده و مسئول شدن ،تاثیر تحریم ها را در مدیریت کشور انکار می کردند ، انگار نه انگار که دولت

علی کریمی پاشاکی, [۲۵٫۰۴٫۲۳ ۱۳:۰۷]
روحانی هم با این مشکلات روبرو بوده است!!.

شاید اگر ساختار مدیریتی کشور طوری بود که دارای احزاب قدرتمند و واقعی بود و نیروهای کارآمد تربیت می کردند و می توانستند نقش دولت واقعی در سایه را در دولت های مستقر بازی می کردند و با مشکلات آشنا
می شدند،حداقل در سطح کلان با چنین ضعف های اشکار مدیریتی که اکنون با آن مواجه هستیم ، مواجه نبودیم.