✍️ آیسان تنها/دبیر تحریریه هفته‌نامه تجارت‌فردا

ثروتمندان ایرانی چگونه ثروت‌اندوزی می‌کنند؟

اکثریت جامعه امروز ایران با شدت و ضعفی متفاوت، در حال تلاش برای بقا و تامین حداقل نیازهای خود هستند، این وضعیت برای عده اندکی از جامعه که ثروت‌شان به صورت تصاعدی افزایش می‌یابد، کاملاً متفاوت است. برای عامه مردم که هزینه‌های روزمره زندگی عملاً پس‌اندازی برایشان باقی نمی‌گذارد، درک اینکه برخی افراد چقدر دارایی […]

اکثریت جامعه امروز ایران با شدت و ضعفی متفاوت، در حال تلاش برای بقا و تامین حداقل نیازهای خود هستند، این وضعیت برای عده اندکی از جامعه که ثروت‌شان به صورت تصاعدی افزایش می‌یابد، کاملاً متفاوت است. برای عامه مردم که هزینه‌های روزمره زندگی عملاً پس‌اندازی برایشان باقی نمی‌گذارد، درک اینکه برخی افراد چقدر دارایی دارند و ثروت خود را صرف چه چیزهایی می‌کنند، چندان ساده نیست.

آمارها نشان می‌دهد نسبت ثروت ۱۰ درصد مرفه جامعه به ۱۰ درصد فقیر بیش از ۴۵ برابر است. بر مبنای مطالعات اقتصاددانان، بیش از ۵۰ درصد ثروت کشور در اختیار ۱۰ درصد مرفه جامعه است و این سهم در سال‌های گذشته همواره افزایشی بوده است.

نتایج فوق بر اساس داده های در دسترس خانوارها محاسبه شده است و طبیعی است که داده های بخش مهمی از اجزای ثروت مانند مستغلات بدون سند، طلا و … در دسترس قرار ندارد که همین امر سبب کم برآوردی می شود. یکی از شاخص های راهنما که می تواند شدت نابرابری در ثروت را به خوبی نشان دهد، سپرده های بانکی است.

بر اساس برخی گزارش‌های منتشرشده، ۸۰ درصد سپرده های حقیقی بانک ها در اختیار ۱۰ درصد سپرده گذاران است و ۹۰ درصد دیگر سپرده گذاران تنها ۲۰ درصد سپرده های بانکی را در اختیار دارند. بنابراین گزارش، کف سپرده گذاری ۱۰ درصد مرفه در هر حساب برابر با ۱۰۰ میلیون تومان و سقف سپرده گذاری ۱۰ درصد فقیر برابر با ۱ میلیون تومان است که این نسبت نشان دهنده شدت بالای نابرابری در ثروت است.

در نقطه مقابل، خیلی از افرادی که در یک دهه گذشته از نظر درآمدی در میانه و دهک‌های بالای جمعیت ایران قرار داشتند، اکنون برای تامین معاش خود در مضیقه هستند.

شرایط اقتصادی کشور به گونه‌ای است که بخش قابل توجهی از افراد فاقد شغل هستند و چشم‌اندازی هم برای پایان دوره بیکاری خود ندارند. بخش دیگری هم که شاغل هستند، درآمدشان کفاف حداقل‌های زندگی را نمی‌دهد. بخش دیگری از جامعه هم که بیکار نیستند و فعلاً وضعیت بدی ندارند، در ترس دائم برای از دست دادن قدرت خرید خود در آینده قرار دارند. در چنین شرایطی، مشاهده خانه‌های تجملی و دیدن خودرو‌های چندمیلیاردی با سرنشینان جوان بسیار آزاردهنده است و باعث خشم و نارضایتی در جامعه می‌شود.

اگرچه ممکن است اغلب ایرانیان تصویر روشنی از ثروتمندان ایرانی در ذهن نداشته باشند یعنی چیزی درباره زندگی و کسب وکارشان ندانند، اما اغلب نسبت به آنها احساس بدی دارند.

این حس ممکن است در خیلی از کشورها وجود نداشته باشد، یعنی مردم نسبت به افرادی که موفق به کسب و انباشت ثروت شده‌اند، احساس بدی ندارند چون به میزان زیادی اطمینان دارند که دارایی‌های آنها از مسیر درست به دست آمده است. این حس در ایران وجود ندارد و جامعه معمولا نسبت به منشأ درآمدها یا مسیر انباشت ثروت افراد بدبین هستند و این بدبینی دلیلی ندارد جز سیاستگذاری نادرست که مسیر کسب ثروت درست را ناهموار و آلوده کرده است.

اما نکته مهم این است که عموم ثروتمندان در کشور ما با یک چوب رانده می‌شوند. یعنی آن‌کس که با زحمت و خون دل به ثروت دست یافته تفاوتی با سرمایه‌دار رانتی ندارد. هرچند ممکن است هر یک بستر رشد و نمو متفاوتی را گذرانده باشند.

در زندگی بعضی از افراد ثروتمند، خط سیری از آزمون و خطا و تحمل ریسک و شکست و دوباره برخاستن قابل ردیابی است، در زندگی برخی هم ممکن است اثر شانس و اقبال پررنگ باشد اما در زندگی بعضی‌ها هم رفاقت با سیاستمداران و فرصت‌های ویژه رنگانگ نقش پر‌رنگ‌تری دارد. در کشورهایی که حکمرانی اقتصادی به درستی کار می‌کند، اغلب فرصت‌های رشد برای افراد از طریق خلاقیت و تلاش بیشتر فراهم می‌شود و در برخی دیگر هم راه ثروتمندی عموماً از مسیر دوم می‌گذرد اما در کشور ما مسیر سوم، مسیری کم‌خطرتر و موفقیت آمیزتر است.

در نهایت این‌که در سال‌های گذشته به مدد توسعه تکنولوژی و فراگیر شدن اینترنت، رسانه‌ها و فضای مجازی خیلی بیشتر از گذشته سبک زندگی ثروتمندان و رفتار و شیوه مصرف خانواده آنها را در ویترین قرار می‌دهند. بدیهی است در جامعه‌ای که نابرابری وجود دارد و روز به روز افراد بیشتری رفاه خود را از دست می‌دهند، مشاهده سطح بالای رفاه ثروتمندان خوشایند نیست و نارضایتی ایجاد می‌کند.