جامعه با ظهور پدیده افشاگری روبهروست | پایان تاریخ مصرف تعیین مکان اعتراض
چند روز پیش علی مطهری (نماینده اسبق مجلس و فرزند آیت الله مطهری) در گفتوگویی اعلام کرد: «در کشور ما متاسفانه اعتراض بهرسمیت شناخته نشده، همین که عدهای اعتراض میکنند، سریع به درگیری کشیده میشود و این نقطه ضعفی است که ما داریم، درحالیکه اگر از ابتدا ما مردم را عادت داده بودیم که بهراحتی مثل بقیه کشورها حرفشان را بزنند؛ مردم عادت میکردند که چگونه اعتراض کنند.» البته این جملات، نقطه فراز این گفتوگو نبود و او در بخش دیگر از سخنانش با اشاره به اینکه «حکومت کاری کرده که مبارزه آسان شود» معتقد است: «با یک روسری از سر برداشتن فرد احساس مبارز بودن داشته باشد.» شاید مصداق صحبتهای علی مطهری را بتوان در سطح جامعه نیز دید. در جایی که آمران به معروف مشغول تذکر به بدحجابان هستند و نیروی انتظامی و قوه قضائیه نیز مراکزی را که به بدحجابان خدمات میدهند پلمب میکنند، اما برخی از دختران و زنان، مخصوصا در پایتخت بدون روسری و حجاب در حال رفت و آمد هستند که میتواند همان مصداق صحبتهای مطهری باشد. اما آیا این موضوعات نشان میدهد که ما از فرهنگ حجاب عبور کردهایم و به کنشگری مدنی در موضوع حجاب رسیدهایم؟! آیا میتوان فاکتوری به نام «بی اعتقادی » در پدیده بی حجابی لحاط کرد و این تا چه اندازه در جامعه مصداق دارد؟ نقش دولت در این میان چیست، آنهم در جایی که تقریبا سکوت کرده اما در فضای مجازی فیلم مناظره سال ۹۶ و صحبتهای حسن روحانی دست بهدست میشود که اعلام کرده بود: «دیگران رأی بیاورند در پیادهروها دیوار میکشند!» و حالا در مترو دیوار کشیده شده است و ده ها سوال دیگر… اما برای تفسیرو تحلیل این موضوعات به سراغ یک جامعه شناس رفتیم تا با موشکافی بیشتر دلایل این عوامل را جویا شویم.
در ادامه گفتوگوی دکتر تقی آزاد ارمکی با «آرمان امروز» را میخوانید که حاوی نکات قابل تاملی است.
چرا باید در جامعه ایرانی، به شرایطی برسیم که فرد با یکبار روسری از سر برداشتن، احساس مبارز بودن پیدا کند؛ آیا این مصداق صحبتهای علی مطهری است که باور دارد «کاری کردهایم که مبارزه آسان شده است» یا نشانه بی اعتقادی قشر جوان؟
بله، من نیز با این صحبت موافق هستم. ما جامعهای هیجانی هستیم و در تاریخ، اعتراضاتمان از مردمی معترض در مقابل آمریکا و انگلستان به مردمی معترض علیه برخی از شرایط سیاسی خودمان تبدیل شدهایم. آنجا میگفتند مرگ بر آمریکا، اینجا میگویند درود بر بیحجابی! و نوعی انتقاد اینچنینی در جامعه صورت گرفته است که نشان میدهد ما نوعی عقبگرد جدی در جامعه داشتهایم. این وضعیت دو علت عمده دارد، اول اینکه ما با حذف نیروهای میانی و مدافع مدنیت جامعه، به این شرایط رسیدیم. یعنی برخی از مسئولان بهطور تمام عیار در جهت حذف نیروهای میانی جامعه اقدام کردند، درحالیکه نیروهای میانی در شرایط بحرانی، اعتدال ایجاد میکردند و حالا این اعتدال در سطح جامعه دیده نمیشود. این نیروهای میانی امثال روشنفکران، عناصر جامعه مدنی و بهطور کل طبقه متوسط را شامل میشوند. فقدان این نیرو و بازیگرانش در کشور و یا تضیف آن ها موجب شده که نیروی دیگری متولد شدهاند، بیاید و در میدان باشند، اما در مقابل خود او قرار بگیرد!. گفتمان، حذف نیروی میاندار و تقویت مفهومی به نام توده و مردم و… که منجر به جایگزینی نیروی جدید به جای طبقه متوسط و نیروی میاندار شده است، حرکتها را از آن ساحت مدنی، اجتماعی و فرهنگی که قابل مدیریت بودند به حرکتهای رادیکال بدل کرده است. در چنین شرایطی یک اتفاق ساده مثل یک افشاگری ساده و یک خبر گویی، میشود انقلابی بزرگ! و اینجاست که شما با پدیدهای به نام افشاگری روبهرو میشوید. امروز جامعه ما با مشکلی بهنام ظهور پدیده افشاگری روبهروست که منشا آن طبقات پایین جامعه و توده مردم است. در این شرایط گروه های سیاسی نیستند که افشاگری میکنند؛ بلکه آدم های معمولی هستند که اطلاعات را به طور پراکنده میگیرند و به شکل وسیعی پخش میکنند. پس کشور ما بهطور ناخواسته نیروهایی را در مقابل خود ایجاد کرده که از جنس همان نیروی بود که میخواست به وسیله آنها جامعه را پیش ببرد، آنها را برجسته کرد تا بتواند طبقه متوسط را زمین بزند بخشی از آنها، کسانی هستند که در حوزه پوشش و حتی در نحوه اجرای مراسم و باورهای دینی مشکل دارند. اینجاست که کسانی که بیحجاب میشوند خود را به عنوان انقلابیونی قلمداد و برداشتن روسری را به عنوان کنشی انقلابی میدانند!. این اتفاق عجیبی است که رخ داده و ممکن است فردا به جز افشاگران و کسانی که کشف حجاب میکنند، نیروهای دیگری هم لحظه به لحظه ظهور کنند؛ این دردناک ترین وضعیتی است که با آن روبهرو هستیم.
امروزه شاهد هستیم که بسیاری از دستگاهها و ارگانها سیاسی و اجتماعی پیگیر مقابله با بدحجابی هستند، تا سازمانهای فرهنگی و این رویارویی انتظامی و قضائی با یک امر فرهنگی و مدنی بیسابقه است.
سازمانهای فرهنگی نیستند چون قشر متوسط در این میان دیده نمیشود. اعتراضات در این عرصه بیشتر شنیده میشود نه اینکه همه اعتراضات در این عرصه دستهبندی و دانشگاهایان را هم دارید، ولی آنها شنیده نمیشود، برای اینکه حجاب کالایی عمومی و همه مصرف است. موارد دیگری که در مورد آنها نیز اعتراض وجود دارد، دیده یا شنیده نمیشوند و آنها هم پشت اعتراضات حجاب قرار میگیرند . زنان نصف جمعیت کشور را تشکیل میدهند آنان یا حجاب را قبول دارند و یا بیحجاب، پس نصف جمعیت این کشور به طور طبیعی درگیر این قضیه هستند. از سوی دیگر موضوع حجاب نشان داد که از این طریق بیشتر میتوان مسئولان را حساس کرد. وقتی می گفتند ما مشکل فقر و گرانی و… داریم جامعه و نظام یاسی توجه چندانی نمیکرد.
نقش دولت در این میان چیست ؟
دولت نمیتواند در این رابطه وارد عمل شود و اصلا در این عرصه نیست. کسانی که در این عرصه هستند بخشی از حاکمیتند، و از آنسو در مقابل آنها رادیکالها را داریم. میبینیم که می گویند: «زن برهنه با سگش راه میرود.» این دو با هم گفت و گو میکنند، ولی در کف میدان و در میان میدان با رنگارنگی از حجاب روبهرو هستیم؛ از بی حجاب داریم تا باحجاب .
با توجه به این توصیفات، آیا مسئولان مرتبط نمیدانند چه اتفاقی رخ میدهد؟
مسئولان یا میدانند یا نمیدانند! ولی قرار است برخورد کنند چون در سیاست آنها این مساله وجود دارد و گفته شده در مورد حجاب کوتاه نیایید. یعنی اینجا این امکان وجود ندارد که محاسبه کنیم و ببینیم کار ما درست است یا غلط. پس باید یکی دو سال بگذرد و باز برگردیم و کنترل کنیم و بررسی از منظر جامعه شناسی صورت بگیرد. امروز می بینیم قرار است با بدحجابی برخورد شود، چون به روایت خودشان اگر برخورد نشود جامعه و معترضان «پُررو» میشوند. این تصور بسیار بدی است که فکر میکنیم اگر تنبیه و کنترل نکنیم اینها پررو میشوند و این اعتراض به عرصههای دیگر میکشد،این حرف به کارشناسی نیاز دارد.
علی مطهری در آن مصاحبه گفته بود که اگر مکانی برای رسمیت دادن به اعتراضات داشتیم به این وضعیت دچار نمیشدیم. نظر شما چیست؟
این موضوع دیگر قدیمی. دوره و زمانه آن کار گذشت و متعلق به زمانی بود که اگر استادیوم را برای زنان باز میکردیم شاید بیشتر از چند نفر نمیرفتند، ولی امروز اگر در استادیوم باز شود هزاران زن به استادیوم میروند. زمانه آن کارها گذشته و چون زمانش گذشته دیگر راه حل نیستند. امروز اگر جایی برای اعتراض تعیین شود احتمالا معترضان به آنجا نمیروند چون میگویند این کار توطئه است. این کارها زمان و تاریخ مصرفی داشتند که تمام شده است.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0