بمناسبت ۱۶ آذر ،روز دانشجو ؛

جنبش مانای دانشجویی، روشنگری ، آگاهی بخشی و ضرورت نقد قدرت و حاکمیت/تا احزاب فراگیر ،توانمند و همچنین نظام حزبی قویی نداشته باشیم ، جنبش دانشجویی همیشه در رنج خواهد بود

علی کریمی پاشاکی ــ روزنامه نگار__دانشجو یکی از پایدارترین،مطالبه گرترین،پی گیرترین انرژی اندیشه ای جامعه است و مسلما از جمله علل پوجود آورنده ی این جسارت و یکی از عوامل موثر مولد این توان و تفکر اندیشه و عمل مطالبه گرانه‌ی هوشمند را می توان جوانی و پویایی او دانست. به همین جهت به جنبش […]

علی کریمی پاشاکی ــ روزنامه نگار__دانشجو یکی از پایدارترین،مطالبه گرترین،پی گیرترین انرژی اندیشه ای جامعه است و مسلما از جمله علل پوجود آورنده ی این جسارت و یکی از عوامل موثر مولد این توان و تفکر اندیشه و عمل مطالبه گرانه‌ی هوشمند را می توان جوانی و پویایی او دانست.
به همین جهت به جنبش دانشجویی می شود به صورت حرکت جوشانی نظر افکند که پایه های خود را بر اساس دو عنصر برجسته ی دانایی ،خلاقیت و نیروی سرشار جوانی استوار ساخته است.
این انرژی متراکم واقعیتی است که در جامعه ی ایران از دهه های پیش خصوصا از دهه۱۳۳۰ به بعد به ویژه در سالهای اخیر نمایان شده و هر از گاهی در هیئت وجدانی بیدارگر جامعه را از خمودی و سکوت و رخوت خارج ساخته و آن را به تامل و تحرک توام با تفکر وا می دارد و درنهایت ضرورت وجود آزادی بیان و عدالت و همچنین تحول و اصلاح امور را با بهره گیری از عقلانیت و منطق و بدور از خشونت ورزی و نفرت افکنی در مبانی مختلف سیاسی، اجتماعی،فرهنگی و… به منصه ی ظهور می رساند.

جنبش دانشجویی در مسیر پرفراز و نشیب خود برای اینکه نقطه های آسیب پذیری خویش را به حداقل برساند، در این مقطع حساس باید با باز پیدایی هویت چه در بعد تشکیلاتی و چه در سطح ملی و نیز رشد اندیشمندی جامعه در این ارتباط بیش از گذشته حساسیت نشان دهد.
از آنجایی که هویت، فرآیند پاسخگویی آگاهانه هر فرد یا قوم یا ملت به پرسش هایی از خود است، از گذشته خود که، کی بوده؟ کجا بوده؟ چه بوده، و چه هست؟ و به کجا خواهد رفت و…به عبارت دیگر متعلق به کدام قوم، ملت و نژاد است. خاستگاه اصلی و دایمی اش کجاست؟ دارای چه فرهنگ و تمدنی بوده است؟ و چه نقشی در توسعه ی تمدن جهانی داشته و امروز صاحب چه جایگاه سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در نظام جهانی است؟ و بالاخره ارزش های به ارث رسیده شده از هویت تاریخی او تا چه حد در تحقق اهداف اجتماعی، سیاسی، و فرهنگی و…جامعه مورد بحث، کارساز خواهد بود؟
بنابراین باز اندیشی و باز پردازش پاسخ هر کدام از پرسش های مطرح شده به صورتی فراگیر می تواند راه پیدایی هویت را باز نماید و نیز ساز و کار حرکت پیشرو جنبش دانشجویی را به تعریفی جدید برساند.
البته نیک پیداست که در این مرحله ی باز تعریف می بایست از هر گونه تقلید گرایی و پیمودن راهی که بدان ختم می شود اجتناب ورزد، چرا که تقلید ریشه بالنده تولید اندیشه را که از ویژگی های اصیل دانشجوست، می خشکاند و از طرفی دیگر به مغایرت و مقابله با آزادی اندیشه ، آزادی بیان و تلاش برای استقرار عدالت اجتماعی واقعی که در حقیقت سر سلسله آمال هاست بر می خیزد.
هر چند جنبش دانشجویی در برگیرنده ی مجموعه ای از انسان هایی است با درجه ی پذیرش بالای مسئولیت سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و… آن هم در قالب نیروهای فهیم و هم فکر که با میزانی از مداومت برای ایجاد تغییر یا جلوگیری و مقاومت در برابر تغییر به طور مشترک انجام وظیفه می کنند، اما در این میان تلاش توأمان در جهت روشمندی میزان هماهنگی معنایی و عملی جنبش دانشجویی با رفتار اصلاحی ، مدنی، آزادی خواهی و مرتفع ساختن شائبه بحران زایی جنبش دانشجویی، که مرتبا از سوی مخالفین تندرو جنبش دانشجویی و کوته آستینان مطرح می شود و به وسیله تقویت تفکر اصلاح گرایانه واقعی و آزادی خواهاهانه و معتقد بودن به اصلاحات برای مردم و جامعه نه اصلاحات برای اصلاحات و مدنیت در درون جامعه و اندیشه سازی در این زمینه اجتناب ناپذیر می نماید.
با وجود اینکه جنبش جامعه ی مدنی و اصلاحات واقعی به مثابه یک گفتمان استراتژیک با پشتوانه افکار عمومی، اراده و خرد جمعی و برخاسته از یک ضرورت عقلی برای دستیابی به عدالت اجتماعی و آزادی در دهه های اخیر به جدیت مطرح گردیده ولی این پدیده ی مبارک در قالب ساختار مطالبه گری و بدون نفرت افکنی و خشونت ورزی با برنامه ریزی های مشخص و روشمند شکل گرفته است.
از این رو اصلاحات واقعی با فرا خواندن مردم و مشارکت واقعی و بدون تبعیض آنان جهت تعیین سرنوشت ملی، می تواند حیات تازه ای به جامعه ی مدنی و فعالیت های آزادی‌خواهانه ببخشید و بنابراین عامل، اگر جنبش دانشجویی در مسیر آزادی خواهی و اصلاح طلبی واقعی و بدور از باند بازی ها و رفیق بازی های سالهای اخیر فعالیت برخی از به اصطلاح اصلاح طلبان در ایران و تحقق آرمانهای جامعه مدنی خود بخواهد تغییرات سیاسی و اجتماعی و…

نمایندگی کند، باید این تغییرات را به گونه ای به فعلیت برساند که جامعه، انضباط کنشگری تحول خواهانه و آزادی خواهانه فکری و اجتماعی خود را از دست ندهد، به بیانی دیگر فرآیند نگرشی و عملی (رویکرد) جنبش دانشجویی لازم است به شکلی باشد که ضمن حفظ چارچوب های عقلانی همزمان جامعه و حاکمان را به مسیر تمرین و پذیرش هر چه بیشتر دموکراتیزه کردن امور در سطوح متعدد ملزم کند و با این تلقی به روشنگری در حوزه های گوناگون سیاسی، اجتماعی اقتصادی و فرهنگی بپردازد و به علاوه ظرفیت های مختلف نظام حاکم را در جهت تطابق با مطالبات مردم و برآوردن آنها قرار داده و هدایت کند و نیز در راستای ظرفیت سازی برای آینده اقدام نماید، تا از مطالبات اساسی جنبش جامعه مدنی بطور صریح دفاع نماید.

علی ایحال، بی تردید تداوم و بقای حرکت ارزشمند جنبش جامعه مدنی و اصلاحات واقعی و ساختاری و با تجدید نظر اساسی و بازنگری در ساختار اصلاحات مطرح در دهه های اخیر ، که نشانگر رشد فکری و توسعه همه جانبه ارتباطات است ،بیش از هر اصلی محتاج تفاهم، گفت و گو و روشنگری و … است. فراموش نکنیم که چالش ها، بحرانها، بن بست ها در فرآیند گذار اجتماعی و تحولات سیاسی، گریز ناپذیر ومعمولی اند. اما رویارویی با پیچ خم هاست که می تواند جنبش دانشجویی را به شرط انسجام،مداومت مبارزه و کنشگری و تعامل در گشودن گره های ایجاد شده کمک کند و افکار عمومی و حافظه تاریخی ما را در حراست از باورها و اعتقادات انسانی،آزادی و عدالت اجتماعی در لزوم پایبندی به ارزش های جامعه ی مدنی و آزادی های فردی و اجتماعی تایید و تثبیت نماید و آینده ی جنبش جامعه مدنی و اصلاحات واقعی را در حریم اصول مذکور پناه دهد همچنین تاثیر گذاری آن را در جامعه عمق و گسترش بخشد و با نقد حاکمان و نقد بدون رودربایستی به روند پر ایراد و نقصان اصلاحات در دهه های گذشته ،تا بتواند به عنوان نیروی فعال و کیفی ،جنبش جامعه مدنی واقعی را برای همیشه سرزنده و توانمند نگهدارد.
این موضوع مهم را نیز نمی توان انکار کرد که عدم وجود احزاب سیاسی قوی و تاثیر گذار و کم توجهی نظام به وجود احزاب مختلف و قدرتمند در پروسه ی تحولات سیاسی ،اجتماعی ، فرهنگی و اقتصادی باعث شده است تا وظایف احزاب در ایران عملاً به جنبش دانشجویی واگذار شود که دارای معایب ، عوارض و هزینه های بسیاری برای فعالان جنبش دانشجویی می باشد.
این نقیصه ی بزرگ جامعه ی ایران بایستی با تلاش نخبگان ، فرهیختگان و گنشگران سیاسی ، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی رفع گردد تا جنبش دانشجویی در فعالیت های خود تأثیر گذاری خود را داشته باشد.