خصوصی سازی مصلحتی و غیر واقعی، مشکل اصلی کارگران در ایران
..
علی کریمی پاشاکی / اعتراضات کارگران نیشکر هفت تپه با سایر اعتراضات کارگری در سالهای اخیرمتفاوت است. به نظر می رسد به غیر از عدم پرداخت حقوق کارگران، مساله، ریشه ای تر از این باشد که ضرورت دارد تا صاحب نظران و مسئوولان در این ارتباط با دقت بیشتری عمل نمایند، یعنی می بایست در این ارتباط باید با دقت و سرعت بیشتری اقدام شود تا اعتراضات کارگری شکل جدی تر پیدا نکند. اگر به مطالبات به حق اولیه و ثانویه کارگران رسیدگی شود، قطعا کارگران نیز گوش شنوایی خواهند داشت تا خواسته ها و مطالبات خود را به صورت آرام و مدنی منعکس کنند، بویژه در شرایطی که تورم و گرانی و … بیشتر از همیشه روح و روان و جامعه و مردم و بویژه اقشار کم درآمد را می خراشد.
بحث اساسی دیگر این است که دولت و سایر نهادهای رسمی می بایست از میان دو راه می بایست یک راه حل را برای و فصل مشکل عملیاتی کند که به نظر می رسد عملیاتی کردن راه حل اول به نفع منافع ملی و نظام و کارگان خواهد بود.این راه ها عبارتند از؛
۱ـ احترام به حق ساماندهی مردم بویژه کارگران از طریق سندیکاء انجمن و گفت و گوی سه جانبه دولت، کارفرما با این نهادهای مدنی
۲ـ اینکه دولت هیچ نهاد مدنی اعم از سندیکا، انجمن و … را به رسمیت نشناسد و نداند که با چه کسی و نهادی و گروهی مواجه است و اجازه دهد که امور به صورت خود به خودی پیش برود و قابل تصور است که این راه با چه پایان تاسف باری همراه خواهد بود.
مشکل اصلی، خصوصی سازی مصلحتی وغیر واقعی
اعتراض اصلی کارگران هفت تپه به مساله خصوصی سازی غیر واقعی این شرکت بسیار بزرگ مربوط می شود. تردیدی نیست که برای تحرک بخشیدن به اقتصاد کشور باید خصوصی سازی واقعی دفاع کرد ولی این کار باید معطوف به افزایش کارایی و تولید و بهبود شرایط کارکنان آن شرکت باشد و نه اینکه دولت بخواهد یک باری را از دوش خود بردارد یا از طریق فروش پولی کسب کند. بنابراین اگر هدف از خصوصی سازی این است که در درجه اول باید شرکت ها را به افراد کاردان و دارای سابقه مفید در موضوع واگذار کرد. در مرحله بعد مهمتر از اصل واگذاری، تعیین شروط لازم برای واگذاری است به نحوی که باید بدون دخل و تصرف غیر متعارف در اموال شرکت (فروش نامتعارف ثروت و… ) هزینه تولید کاهش و بهره وری افزایش داده شود. در ضمن کارگران به عنوان نیروهای تولید و توسعه، پیچ و مهره و کامیون کارخانه نیستند، بویژه در شرکت و کارخانجاتی بزرگی که نوعی حس تعلق خاطر و هویتی نسبت به کارخانجات و شرکت نزد کارگران است و آنان به نحوی احساس مالکیت می کنند، باید در واگذاری شرکت ها نه تنها منافع، بلکه نظرات کارگران را نیز لحاظ کرد.
در شرکت نیشکر هفت تپه، اعتراض اصلی کارگران به چگونگی واگذاری و مدیریت ضعیف تر صاحبان فعلی نسبت به مدیریت دولتی پیش از آنها است. همچنین ریشه اعتراض نسبت به واردات بی رویه شکر در دوره ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد است که کارخانه را با بحران مواجه کرد و حتی سوء ظن کارگران را برانگیخته که نکند اصل این واردات با هدف زمین زدن این شرکت و تولید داخلی شکربوده است.
علی ایحال، باید توجه شود که تجربیات خصوصی سازی در جهان معاصر پیش روی ماست. در کشور آلمان، دولت حتی پولی برای واگذاری از داوطلبان شرکت های تحت پوشش خصوصی سازی نگرفت ولی دولت آلمان متحد، شرایط مدیریت کارخانه ها با شرکت ها را در دوره ی خصوصی سازی سفت و سخت گرفت. به این معنا کارگران بیکار نشوند، دستمزد آنان پرداخت شود و کارخانه به تولید بیشتر برسد و همه واگذاری ها شفاف و روشن بود. هم اکنون ضرورت دارد تا همه مباحث خصوصی در تمام موارد به طور شفاف به مردم و کارگران اطلاع داده شود تا تجربیات غلط که از همان برنامه اول توسعه بعد از انقلاب اسلامی در موضوع خصوصی سازی شروع شد با اشکالات و رانت جویی های فراوانی مواجه بوده است، که باید به طور جدی برطرف شود.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0