برای سالروز دوم خرداد ۱۳۷۶؛

رفرمیسم و اصلاح طلبی روندی پویا و تمام ناشدنی است از مشروطیت تا به امروز/عملکرد برخی اصلاح طلبان و تمامیت خواهی تندروها پاشنه آشیل روند اصلاحات در ایران/دولت اصلاحات،یکی از موفق ترین دولت های تاریخ معاصر در ابعاد اقتصادی بود

با کمال تاسف برخی از تحلیل گران و کنش گران چون جریان رفرمیسم واصلاح طلبی را صرفا در بعد سیاسی آن مورد توجه قرار می دهند و با توجه به فضای سیاسی سالهای اخیر، معتقدند بدلیل عدم تحقق مطالبات متنوع مطرح شده در سالهای گذشته ،فضا برای جریان اصلاح طلبی تنگ تر و حداقلی و […]

با کمال تاسف برخی از تحلیل گران و کنش گران چون جریان رفرمیسم واصلاح طلبی را صرفا در بعد سیاسی آن مورد توجه قرار می دهند و با توجه به فضای سیاسی سالهای اخیر، معتقدند بدلیل عدم تحقق مطالبات متنوع مطرح شده در سالهای گذشته ،فضا برای جریان اصلاح طلبی تنگ تر و حداقلی و حتی در ارتباط با اصلاح طلبان درون حاکمیت نیز از بین رفته شده است و دیگر ابراز موجودیت برای این جریان پرهزینه شده است.
در این ارتباط بایستی تأکید شود که شوربختانه حاکمیت در ایران از فرصت تاریخی اصلاحات استفاده نکرد و بر عکس بتدریج از ادامه ی این روند منطقی جلوگیری کرد.
در ضمن باید اذعان کرد اگر فرآیند اصلاح طلبی را یک جریان سیاسی صرف در نظر بگیریم شاید نظر این دسته از باورمندان برای تمام شدن اصلاحات به نظر خودشان درست باشد. ولی باید توجه جدی داشت جریان دیرپا و پویای اصلاح طلبی در ایران فرآیندی نا تمام است و از مشروطیت تا به امروز ادامه داشته ولی این قلم باور دارد که از کمال و موجودیت واقعی خود بسیار فاصله دارد. در فضای سرد و پاییزی جریان اصلاح طلبی سیاسی در سالهای گذشته و اخیر و حتی زمان حال که به نظر می رسد باور به عملیاتی شدن اصلاحات سیاسی رنگ باخته است، هنوز هم می توان با طرح ابعاد فراموش شده و مغفول مانده اصلاح طلبی در ابعاد اجتماعی، فرهنگی و … به بهار رفرمیسم و اصلاحات واقعی چشم امید فراوان داشت . ابعادی که عملیاتی شدن بخش مهمی از آنها به فیلتر نهادهای مختلف حاکمیتی وابسته نیستند.
جریان رفرمیسم و اصلاح طلبی برای خروج از وضعیت سرد و پاییزی بعد سیاسی خود می تواند بر ابعاد اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و … تاکید کند.

باید اعتراف کنیم، ما در پرورش نسلی که خود را مقید به رعایت حقوق خود، حقوق دیگران، حقوق طبیعت و حقوق بشر بداند ناموفق بوده ایم. نسلی که به خود ظلم می کند و در مراقبت جسمی و روحی خود بی انگیزه است، ورزش را از خود دریغ می کند، همچنان که خنده و نشاط را بر خود حرام می کند، سبک زندگی غلطی که نیازمند اصلاحات جدی است.
نسلی که به جای رعایت حقوق دیگران در غرور های کاذب غوطه ور است، با نگارش دهها کتاب حقوق و منشور شهروندی نمی تواند رفرم و اصلاحات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را اجرایی کند.
نسلی که به راحتی زباله در شهر و روستا می ریزد، کمر بند ایمنی را از ترس جریمه پلیس می بندد و مالیات را بخاطر موانع قانونی آن می پردازد، با عدم رعایت قوانین راهنمایی ـ رانندگی ترافیک کلافه کننده خلق می کند، در نزاع های خیابانی تماشاگر صرف است و با موبایل تصویر به گروه های تلگرامی مخابره می کند، حتی اگر موفق شود با رای خود اصلاح طلب ترین دولت را سرکار بیاورد، خود مانع اصلی تحقق اهداف اصلاح طلبان خواهد بود؟!

اگر اصلاح طلبان واقعی، انرژی خود را در پرورش نسلی به کار گیرند که به رعایت حقوق خود، دیگران، طبیعت و اصرار داشته باشند، یقین داشته باشید که بسترهای لازم برای اصلاح طلبی سیاسی نیز فراهم خواهد شد. کسانی که دغدغه ی اصلاحات را دارند باید لذت اجرای ابعاد مغفول مانده و فراموش شده ی اصلاحات را به دیگران گوشزد کنند. تصور مردم کوچه و خیابان از جریان اصلاح طلبی نباید به پیام های ویدئوئی رهبر یا رهبران اصلاح طلبی محدود شود، بلکه آنها باید تاثیر گذاری مستقیم این جریان را روی زندگی عادی و سبک زندگی خود لمس کنند. آنها باید شاهد باشند که رهبران و کنشگران اصلاح طلبی چه تفاوتی با دیگر رهبران دیگر سلایق سیاسی و افراد می توانند داشته باشند.
بنابراین ضرورت دارد اصلاح طلبان، اصلاحات را از خودشان شروع کنند. هزاران متخصص، پزشک، استاد دانشگاه، مهندس،مدیر، حقوق دان، وکیل، تاجر، روزنامه نگار، پژوهشگر، دانشجو، معلم و … ) عضو احزاب و یا جبهه های اصلاح طلب هستند، آنها می توانند نشان بدهند که در امور اجتماعی و فرهنگی ،اصلاحی و خیریه و … پیشگام باشند. آنها با پیشگامی خود در امور خیریه، مراقبت از طبیعت و اصلاح سبک زندگی با رویکرد حمایت از طبیعت و محیط زیست را در قبال نهادهای مردمی (NGO) به دیگران نشان بدهند. نشان بدهند که تنها متخصص کت و شلوار پوشیدن و ریش پروفسوری گذاشتن یا آنکارد و تمیزکردن ریش نیستند، بلکه در خشکاندن ریشه های فقر و بیکاری و…در جامعه نیز پیشگام هستند، نشان بدهند کار آفرین هستند و می توانند با کار آفرینی جوانان بیکار را یاری گر باشند.نشان بدهند خود زباله در شهر و روستا نمی ریزند و دیگران را نیز به این کار دعوت می کنند. نشان بدهند بد قول و بد عهد نیستند و به قول و قرار های خود اهمیت می دهند و اعتماد را سرمایه اجتماعی بزرگ می دانند. نشان بدهند طرح هایی برای احیای تالاب ها،رودخانه ها و دریاچه های در خطر خشکی ارائه می دهند. نشان بدهند از رانت های متنوع دولتی در زمینه های مختلف اشتغال و فرآیند های اقتصادی و تجاری برخوردار نیستند.

رفرمیست ها و اصلاح طلبان باید نشان بدهند که برای حقوق دیگر انسانها احترام قائل هستند. نشان بدهند حقوق دیگر اقوام ایرانی را به اندازه ی فارس زبانهای شیعه مذهب پیگیری می کنند. نشان بدهند در بین خود و دیگر افراد جامعه، رابطه خودی و غیر خودی برقرار نمی کنند. نشان بدهند که خود عامل به اصلاحات پیشنهادی هستند. نشان بدهند با رانت جویی، رانت خواهی و رانت خواری و ویژه خواری رابطه ای ندارند. نشان بدهند که اصل شایسته سالاری را که از اصول اساسی اصلاحات و اصلاح طلبی است به راحتی برای مصالح حزبی و گروهی زیر پا نمی گذارند.

عملکرد برخی اصلاح طلبان درون ساختار قدرت پاشنه آشیل روند اصلاحات در ایران

با کمال تأسف در طی سنوات اخیر و گذشته عملکرد برخی اصلاح طلبان وابسته به قدرت به شکل های مختلف،باعث بروز ابهاماتی در مورد روند تأثیرگذاری رفرمیسم واصلاحات در ایران شده است.
برخی از مدعیان اصلاح طلبی در ایران که خوشبختانه محدود هم هستند و یا وابستگانشان با وصل شدن به مناصب قدرت در وزارتخانه ها و سازمانهای مختلف برای خود و نزدیکان و برخی به اصطلاح خودی ها ،رانت ها و امکانات قابل توجهی تدارک دیدند که این حرکات خود خواهانه و تمامیت خواهانه باعث دلسردی سرمایه اجتماعی ( مردم) از این دسته از مدعیان اصلاح طلبی شده که ضربه ی کاری به اعتماد مردم به اصلاح طلبان و روند اصلاح طلبی در ایران زده است که ضرورت دارد تا حاملان ،حامیان و رهبران و کنشگران دلسوز و واقعی جریان اصلاحات از این دسته دوری و آنان را از اردوگاه اصلاح طلبی بنحوی شایسته دور نمایند.
اصلاح طلبی بر پایه توسعه سیاسی در ایران عملیاتی شد،ولی چون با پاکدستی و پاک سرشتی رهبر اصلاحات همراه بود، در ابعاد اقتصادی به خاطر داشتن برنامه و هدف به یکی از موفق ترین دولت های( دولت اصلاحات) تاریخ معاصر ایران تبدیل شد.

و مخلص کلام، فضای سرد و پاییزی حاکم بر اصلاح طلبی سیاسی و حزبی را نباید به پای روند تاریخی اصلاح طلبی اجتماعی، فرهنگی و … نوشت، جریان اصلاح طلبی اجتماعی و فرهنگی و … توقف بردار نیست حتی اصلاح طلبی سیاسی هم توقف بردار نیست، چرا که ذات انسانی در جستجوی آزادی و عدالت و شرایط مطلوب و اصلاح امور است. جریان اصلاح طلبی یک حرکت فطری است و فطرت انسان با آزادی‌خواهی عجین می باشد، ولی هنوز در ایران، طرحی نا تمام است برای کمال واقعی اصلاح طلبی باید تلاش ها و فداکاریها خیلی بیش از پیش باشد.

 

علی کریمی پاشاکی _روزنامه‌نگار