ضرورت استفاده بهینه اصلاح طلبان، اعتدال گریان و اصول گرایان میانه رو از فرصت دولت روحانی/بازی تندروها در زمین چالشهای اقتصادی

..

بعد از جریان سازی و مخالفت تندرو علیه توافق هسته ای و برجام جریان مقابل دولت روحانی، محور مخالفت ها و تحرکات خود را حول وضعیت اقتصادی متمرکز کرده است. این تغییر تاکتیک از مخالفت هسته ای به سمت مخالفت با سیاست های اقتصادی به وضوح بعد از اعلام سیاست های اقتصادی  دولت روحانی قابل مشاهده است. بر این اساس لازم است در این مرحله اندیشه ها و برنامه های جریان رقیب دولت روحانی در حوزه اقتصادی با دقت و تامل بیشتر ارزیابی و تحلیل شود.
الف ـ تجربه سال های پرتلاطم گذشته نشان از این دارد که مشکل جریان تندرو  با دولت های سازندگی، اصلاحات و تدبیر و امید اساسا جنبه سیاسی نداشته است. شاید اگر مشکل و تضاد آنها صرفا جنبه سیاسی داشت با روش های سنتی و مرسوم حل و فصل می شد اما چنانکه واقعیت های دو دهه گذشته نشان می دهد این جریان به این دلیل با دولت های تحول خواه از در مصالحه درنیامده و به صدای تعامل و تساهل آنها پاسخ نداده که نزاع اصلی آنها در زمین اقتصاد جریان دارد. لذا کسانی که از منظر اقتصادی نزاع های سیاسی جناح ها را در ایران تحلیل می کنند به نتایج دقیق تری می رسند و نظریاتشان به واقعیت نزدیکتر است.
ب ـ اختلاف اقتصادی جناح مقابل با دولت روحانی از آن جهت قابل تامل است که آنها دارای منافع و سهم سرشار از سفره اقتصاد کشور هستند. بویژه نسل جوان و تندرو این جریان بواسطه ۸ سال دوران طلایی فوران دلارهای نفتی و درآمد ۸۰۰ میلیارد دلاری در دوره دولت های آقای احمدی نژاد توانست کانون مهمی از اقتصاد را در دست بگیرد و از همین رو پایگاه مهمی از اقتصاد را در دست بگیرد و از همین رو پایگاه های قدرت اقتصادی خویش در ایام انتخابات و موقعیت های دیگر بهره های فراوانی ببرد. به طور خاص در انتخابات خرداد ۹۲، ۹۴ و اردیبهشت ۹۶ آنها همه موسسات و بازو های مالی خود را وارد میدان کردند تا شاید کاندیداهای مطلوبشان، دولت، مجلس و شوراها را در دست بگیرند، اما نتوانستند به صورت کامل طرفی ببندند.  بنابراین جریان تندرو، تشکیل دولتی و نهادهایی را  با ویژگی ها و خاستگاه اصلاحی، اعتدالی و میانه روانه را تهدیدی برای منافع اقتصادی خویش می دانند. در قضیه هسته ای که به ظاهر بزرگترین اختلاف سیاسی تندروها با جریان تحول خواهی و دولت تدبیر و امید  بود، در اصل مناقشه به منافع اقتصادی این جریان بر می گشت. این نکته را شخص رییس جمهور روحانی  بارها گوشزد کرد که مخالفان اصلی توافق هسته ای کسانی هستند که با برداشتن تحریم، بازار تجاری شان کساد شد.
ج ـ همه جریان های سیاسی دریافته اند که کلید رضایت و مقبولیت اجتماعی در اقتصاد است و کسانی می توانند به گنج ارزشمند رضایت مردم دست یابند که اعتماد آنها به برنامه اقتصادی خود را جلب کنند. از این رو گفته می شود اقتصاد در ایران تیغ دو لبه است که گاهی به پاشنه آشیل جناح های قدرت تبدیل می شود و گاه دیگری به سکوی صعود آنها به مدارج قدرت. دست کم در ۲ مرحله از انتخابات گذشته جریان مخالف دولت های سازندگی و اصلاحات از تیغ اقتصاد در میدان انتخابات بهره برد. بار اول آنها با این شعار که سیاست دولت سازندگی در برنامه توسعه خود طبقه آسیب پذیر را به حاشیه رانده است و بار دوم با این ادعا که دولت و مجلس اصلاحات توسعه سیاسی را بر توسعه اقتصادی ترجیح داده است. هنوز از خاطر ها نرفته است که جریان مذکور برای جلب و جذب توده مردم از چه شعارها و تاکتیک های پوپولیستی بهره گرفتند. دو انتخابات خرداد ۸۴ و خرداد ۸۸ نقطه اوج استفاده از ترفند «ما برای نجات اقتصاد و معیشت مردم آمدیم» بود و نتایج این شعار را بر اقتصاد کشور و معیشت مردم دیدیم که تا سالیان سال باید عوارض منفی آن را همه تحمل کنند.
علی ایحال، ویژگی های همه جریان های  پوپولیستی که از حربه معیشت مردم برای جذب آرای عمومی بهره می گیرند، این است که تاکتیک های آنها تاریخ مصرف معین دارد. آنها با وعده نجات و معجزه در اقتصاد و زندگی مردم می آیند، اما بدلیل اینکه همه اصول و مبانی علم مدیریت و اقتصاد را کنار می گذارند، بعد از چند صباح مدینه فاضله موعود آنها به یک سراب و فاجعه  تبدیل می شود. جریان تندروی رقیب جریان تحول خواهی دورنی و دولت روحانی، فرصت حدود۱۰ ساله مدیریت بر اقتصاد را از دست داده است، تجربه و میراث مدیریت اقتصادی آنها، وحشتناک ترین بخش از تاریخ زندگی ایرانیان را رقم زده است. فلذا تحول خواهان درون نظام اعم از اصلاح طلبان، اعتدالیون، ملیون و اصول گرایان میانه رو باید با درس گرفتن از تاریخ و گذشته طوری عمل و رفتار کنند تا تجربه تلخ ترین سالهای حاکمیت مطلق اصولگرایان  از سالهای ۸۴ تا ۹۲ که باعث عقب ماندگی و مشکلات فراوان شد، دوباره تجربه نشود. مردان دولت تدبیر و امید شایسته چنان رفتار نمایند تا هیچ خاطره ای از دوره معجزه ی هزاره سوم (دوره آقای احمدی نژاد) برای آنان تداعی نشود.

علی کریمی پاشاکی