عدم تعهد حرفه ای و اخلاقی برخی شورانشینان مدعی مردمی بودن شهر رشت ، داد عناصر صادق اصولگرا را نیز در آورده است
شهرداری و به همراه آن شورای شهر ،نهاد یا سازمان عمومی غیر دولتی هستند. غیر دولتی بودن در جامعه ای که دولت مظهر و مصدر سیاست است، به معنای غیر سیاسی بودن هم باید باشد. پس انتظار می رود مدیریت شهری و شهرداری ها غیر سیاسی باشند یا دست کم مرز مشخص میان این سازمان ها و ارکان دولت به معنای نهادها و وزارتخانه و سازمانهای اجرایی باشند. اما چتر سیاست در این سرزمین وسیع تر از آن است که بتوان برای آن حدی قائل شد.
علی ایحال، اعضای محترم دورهی ششم شورای اسلامی شهر رشت برای انتخاب شهردار رشت ، به دنبال گزینه ای سیاسی نرفتند و پس از کش و قوس های فراوان بعد از انصراف آقای احمدی،گزینه ای غیر سیاسی و عضو شورای شهر یعنی آقای علوی را انتخاب کردند که با توجه به شناخت ایشان از شهر ،انتخابی منطقی بوده است.
شورای ششم ،راه را در ابتدا درست انتخاب کرد ولی چرا در ادامه در ارتباط با استیضاح و برکناری شهردار کمتر از یکساله ی رشت رکورد شکسته است و چرا پس از بازگشت دکتر علوی به عنوان شهردار رشت با حکم قانونی دیوان عدالت اداری باز نواهای تفرقه افکنانه از برخی از اعضای محترم شورای اسلامی شهر رشت شنیده شد ؟!
چرا شورای شهری که معیار اولیه ی انتخابش برای شهرداری ،ملاک غیر سیاسی و تخصصی بوده ، به چنین چالشی گرفتار شده است که عکس العمل منفی برخی صاحب نظران و شهروندان رشتی را نسبت به عملکرد شورای اسلامی شهر رشت به ارمغان آورده است ؟!
شورای ششم در اقدام اول خود انتخاب شهردار سیاسی را کنارگذاشت و این اقدام پسندیده بود چون با انتخاب شهردار سیاسی ،شهر در دایره ی تنگ سیاست محصور می شد ، بحث اساسی در حال حاضر این است که چرا بعد از گذشت این مدت کوتاه با شهردار برای ساماندهی شهر توسط برخی از اعضای شورای ششم رشت همکاری نشد؟ آیا سهم خواهی ها و نفع طلبی ها نقش دارشتند و یا مباحث فنی و یا مباحث دیگری مطرح هستند ؟
گذر از شهر سیاست به رسیدن به سیاست شهر
نباید شورا و شهرداری شهر بزرگ و مهم رشت به «شهر سیاست» تبدیل می شد که با کمال تأسف به این معضل گرفتار شد .
وقت آن رسیده که از شهر سیاست عبور کنیم و در پی مدیریتی باشیم که به «سیاست شهر» همت گمارد. شهر سیاست، شهری است که هویت آن را سیاست تعیین می کند، اما «تدبیر و سیاست برای امور شهر» یعنی تلاش برای مدیریت مسائل، مشکلات و آسیب های کلان شهری مانند رشت و توجه به ابعاد گوناگون زندگی شهری.
البته حرکت به سوی«سیاست شهر» به معنای غیر سیاسی کردن شهر و مدیریت آن نیست. زیرا اساسا کسی نمی تواند بدون بهره مندی از توان و مدیریت سیاسی، شهری مانند رشت را مدیریت کند.
بنابر این بحث بر سر میزان نفوذ سیاست و سیاست زدگی در شهر رشت است.
اگر در مشخصه ها و ویژگی های مدیریت عالی شهر، تابلوی سیاست از توان مدیریتی بسیار بزرگتر باشد، چه بسا به وضعیتی منجر شود که شهر و جنبه های غیر سیاسی آن زیر سنگینی سیاست قرار بگیرد.
اکنون که پارلمان شهری در دوره ی ششم قرار دارد عقل سلیم می گوید با وضعیت حاکم در دوره های گذشته ،انتخاب آقای علوی ، کسی که بطور نسبی توانمندی های مدیریتی او بر کارکرد سیاسی اش می چربید و کارآمدی او برگ برنده ای برای شورای ششم شهر رشت به حساب می آمد ،چرا برخی اعضای شورای ششم بر ساز ناکوک مخالف منافع شهر و شهروندان رشتی زدند ؟!، برخی از اعضای شورای ششم ، شهردار رشت را تغییر دادند ،جای سوال و تعجب فراوان دارد!؟
ایکاش ،چه خوب بود با پایگذاری یک سنت خوب و نیکو و همراهی با انتخاب غیر سیاسی شهردار رشت به همه می باوراندند که مدیریت شهری رشت می تواند محلی برای حل مشکلات مردم و لذت بردن آنان از زندگی شهری باشد و باز هم می گفتند که شورا و مدیریت شهری محل طرح و برنامه ریزی برای حل مشکلات اساسی شهر رشت است نه بگومگوها و دعوا های آنچنانی سیاسی و غیر سیاسی که فقط به نفع برخی خواص و از ما بهتران است.
آیا تاکنون مشکلات شهر رشت با تغییرات مکرر شهرداران حل و فصل شده است ؟!
چرا در رشت مدیریت شهری عادت به فرصت سوزی کرده است؟
چرا رانت اشتغال فرزندان ، وابستگان،سفارش شادگان و رأی جمع کنندگان برخی از اعضای شورای شهر تمامی ندارد؟!
این رسم و رویه ی غلط تقریباً از زمان آغاز بکار شوراها در شهر رشت با شدت و ضعف مسبوق به سابقه بوده است که توسط برخی از اعضای شورای شهر، فرزندان و یا منصوبین و یا فعالان ستادهای انتخاباتی و یا سفارش شدگان از سوی از مابهتران در شهرداری و یا شورای شهر مشغول بکار می شدند و می شوند .این رویه در شورای ششم هم توسط برخی از اعضای مدعی مردمی و انقلابی بودن انجام گرفته است ،بطوری اعتراض برخی از اصولگرایان منصف شورای شهر رشت را نیز دربر داشته است.
باید به آندسته از اعضای شورای شهر رشت که به رانتی متوسل گردیدند ،تاکید شود ،این همان شهر سیاسی و بی در و پیکر را گواهی می دهد که قطعا عاقبت و زندگی منطقی برای شهروندانش به همراه نخواهد داشت.چون تیشه به ریشه اعتماد عمومی می زند و همان می شود که نباید بشود.
آیا بقیه جوانان این شهر که پارتی و یا دسترسی به از ما بهتران در جای جای این حکومت ندارند و در بیکاری و گرفتاری های ناشی از آن روزگار را به بدترین شکل ممکن می گذرانند ،مردم این سرزمین و شهروندان شهر رشت نیستند ؟!
در این ارتباط بایستی از برخی از اعضای محترم شورای اسلامی شهر رشت پرسید آیا فقط وظیفه آنان سوال و استیضاح و برکناری شهردار رشت و به کار گماردن منصوبان و سفارش شدگان است ؟!
آیا در قبال اعتمادی که مردم به آنان کرده اند ،نباید نسبت به بزرگترین معضل شهر رشت یعنی پسماند و زبالهها،ترافیک کشنده،پلشتی ناشی از پراکندگی زبالهها در برخی خیابان ها و معابر احساس مسئولیت بیشتر و ملموس تری داشته باشند ؟!
راه دشوار دکتر شوقی، شهردار توانمند و پاکدست رشت
واقعیت این است با این اوصاف ،کار آقای دکتر شوقی،شهردار محترم رشت آسان نیست و او وارث مشکلات پیچیده ی رشت و عوارض منفی طولانی مدت مدیریت شهری آن است که در طول سالیان سال به سبب تغییرات فراوان مدیریتی و عدم توجه به برنامه ریزی شهری و تعارض منافع برخی از اعضای شورای شهر رشت با منافع شهروندان رشتی در ابعاد مختلف مشکلات به ارث رسیده از سنوات قبل که چندان فرصتی برای رسیدگی، تمشیت و تدبیر آنها فراهم نکرده است.
از سوی دیگر با توجه به مشکلات و معضلاتی که کلان شهر رشت با آن مواجه است و با توجه به سقف زمانی
۴ ساله ی فعالیت شورای شهر، فرصت کافی برای تغییرات گسترده و استقرار نظام مطلوب مدیریتی شهردار جدید وجود ندارد، اما از همه اینها گذشته به نظر می رسد مهمترین چالش پیش روی شهردار کنونی رشت و شورا شهر ششم، مساله کارآمدی مدیریت شهری، ظرفیت و توان آن برای ارائه ی خدمات موثر به شهروندان است.
رشت گرفتاری و مشکلات کم ندارد، از جمله بحث تامین درآمدهای پایدار، معضل پسماند و زباله ها، رعایت حق و حقوق شهروندان، کیفیت پایین محیط زیست، سهم اندک حمل و نقل عمومی، وجود برخی رانت خواری ها و تعارض منافع و… .
رشتوندان انتظار داشته و دارند که نمایندگان شان در شورای شهر و شهردار انتخابی شان، عملکردی شفاف، کارا، عادلانه و… برای تامین خدمات و مدیریت خردمندانه ی شهر رشت داشته باشد تا آنها نیز متقابلا بر موجودی اعتماد به مدیریت شهری بیفزایند و یاور آن باشند.
در شرایط کنونی با توجه به مشکلات پیش آمده و مشکلات انبار شده از دوره های قبل، اعتمادی که مردم در انتخابات به نامزدهای عضویت در شورای شهر رشت نشان دادند، بر اساس افت معنادار آرای اخذ شده در انتخابات دورهی ششم، این در حالی است که سازمانهای عمومی بویژه شهرداری ها، بشدت نیازمند اعتماد عمومی برای موفقیت سیاست ها و برنامه های خود هستند و بدون همراهی و مشارکت مردم، گره بسیاری از مشکلات شهر و شهرداری گشوده نخواهد شد.
برای مثال پرداخت عوارض شهری از سوی شهروندان بخش عمده ای از مساله ی تامین مالی شهرداری را حل خواهد کرد، اما مردم زمانی با رضایت و میل این عوارض را به طور کامل و داوطلبانه پرداخت خواهند کرد که به مدیریت شهری اعتماد داشته باشند.
آقای دکتر شوقی، به عنوان مدیر ارشد اجرایی شهری باید به مشارکت واقعی مردم باورمند باشد و این را یعنی تقویت اعتماد عمومی به مدیریت شهری را به عنوان استراتژی مدیریت خود انتخاب نماید تا بتواند اعتماد ضربه خورده ی شهروندان به مدیریت شهری را بازگرداند. اگر چنین عمل کند، که با توجه به سوابق کاری درخشان ،قطعا موفق خواهد شد و مشوق مشارکت پر شور مردم در هفتمین دوره ی انتخابات شورای شهر رشت در آینده خواهد بود و اقدامات دکتر شوقی بعنوان نفر ارشد
مدیریت شهری و مجموعه ی شهرداری رشت برای بازگشت و تقویت اعتماد عمومی، می توان به آینده ی رشت امیدوار بود.قطعا این راه، راه دشواری پیش روی دکتر شوقی، شهردار جوان و پاکدست و توانمند رشت قرار داده است.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0