نقدی بر یادداشت مدیر یک خبرگزاری درباره بازداشت های اخیر گیلان؛

«فیک نیوز» از ضعف اطلاع رسانی «خبرگزاری رسمی» رشد می کند!

سامان بدر:  یادداشت «فیک نیوزها و باج نیوزها بال های کلاغ های رسانه ای در گیلان» که توسط مدیر خبرگزاری فارس گیلان نوشته شده به زعم خود خواسته «چیزکی» درباره حواشی و بازداشتهای اخیر بنویسد که حتی مخاطب مطلع نیز چندان آن را دقیق متوجه نمی‌شود، چه برسد به مخاطب عام که اگر آن را بخواند […]

سامان بدر:  یادداشت «فیک نیوزها و باج نیوزها بال های کلاغ های رسانه ای در گیلان» که توسط مدیر خبرگزاری فارس گیلان نوشته شده به زعم خود خواسته «چیزکی» درباره حواشی و بازداشتهای اخیر بنویسد که حتی مخاطب مطلع نیز چندان آن را دقیق متوجه نمی‌شود، چه برسد به مخاطب عام که اگر آن را بخواند نمی‌داند موضوع چیست. نحوه این عدم آگاهی سازی عمدی را شاید خود ایشان باید در «کلاس» بعدی خود تدریس نماید!

نویسنده از بازداشت‌ها فیک نیوزهای گیلان خبر می‌دهد و در مورد آن‌ها می‌خواهد به مدیران و نه حتی مخاطبین هشدار دهد، ولی بازهم تمام قضیه را باز نمی‌کند! به طور مثال آبشخور فکری این افرادی که بازداشت شده اند چیست؟ خود را منتسب به کدام جناح فکری غالب کشور می‌دانند که سالهاست از این طریق ادامه مسیر می‌دهند!؟

از آن گذشته ضعف خبرگزاری های رسمی در نشو و نمو این «فیک نیوزها» چیست ؟در همین قضیه اخیر ارشاد، این خبرگزاری‌های رسمی کجا هستند! حتی حاضر نبودند از برکناری فلان مدیر صحبت کنند! با این عدم آگاهی سازی مشخص است که کانالهای غیرمعتبر رشد می‌کنند!
سالهاست در کشورهای مختلف هنوز رسانه‌های رسمی نقش اصلی را دارند. میلیون‌ها نفر از مردم ژاپن هنوز «یومیوری» می خوانند! تاثیرگذاری «سی ان ان» و «فاکس نیوز» هم که بر کسی پوشیده نیست. خبرگزاری‌های داخلی ایران چقدر قابل اعتمادند؟ چرا هنوز اینستاگرام و تلگرام منبع اصلی مردم برای خواندن خبرها هستند!

به طور مثال در زمان کشته شدن آن جوان انزلیچی بعد از مسابقه ایران و آمریکا، خبرگزاری رسمی نویسنده در مصاحبه ای با فرمانده انتظامی وقت شهرستان اعلام می‌کند که وی با تفنگ ساچمه ای کشته شده است. خبری که خیلی سریع با واکنش دادستان مرکز استان مواجه شد. این چنین رفع مسئولیت سازی عمدی چگونه می‌تواند مردم را قانع کند که خبرگزاری رسمی می‌تواند واقعیت را بگوید!

واقعیت این است فیک نیوزها از ضعف خبرگزاری های رسمی استفاده می‌کنند که سر بزنگاه‌ها حاضر نیستند تمام واقعیت را به مردم بازگو کنند و یا به لکنت می افتند! در قضیه آن کانال خارج نشین که بسیاری می‌دانند چقدر دروغ و راست را با هم سرهم بندی می‌کند، نقش افرادی برجسته است و متهم به ارسال اطلاعات که  خود را حامی دولت و نظام می‌دانند! چیزی که نویسنده یادداشت «فیک نیوز…» سعی دارد آن را به حساب نیاورد.

در باره ماجرای مدیرکل سابق ارشاد، سه مساله باید پیگیری شود. اولی اصل ماجرا که قاضی و دادگاه باید درباره آن حکم دهند. یک سری شواهدی است که نمی‌توان از آن سرسری گذشت و باید در این رابطه اطلاع رسانی کرد. دومی مساله این سوال است که آیا این فیلم حمله به حریم شخصی افراد است یا خیر! در نمونه های مشابه رسانه های رسمی منتسب به گرایشات غالب حاکمیت چگونه رفتار می کنند که چنین فیلمی ضد آن ها عمل کرده است؟سومین سوال هم این است که این فیلم توسط چه کسانی به آن کانال خارج نشین ارسال شده است. آن فرد که هر از چندگاهی رنگ عوض می کند مدعی است چندین فیلم در این رابطه دارد. خب سوال این است که اگر این امر درست باشد آیا هرکسی به آن فیلم‌ها دسترسی دارد؟ چرا در این رابطه تکذیبی صورت نمی‌گیرد! وقتی نویسنده «فیک نیوز…» این سوالات اصلی را پاسخ نمی‌دهد، یادداشتی کلی در مورد کلاغ نیوز ، باج نیوز و فیک نیوز هیچ چیزی را نشان نمی ‌دهد. سوت و کور مثل «برکه خاموش» که خودش می‌گوید!