مشکل کمبود آب ، ابرچالش ایران
آب کم جو تشنگی آور به دست/تا بجوشد آبت از بالا و پست/مولانا رضا بژکول _پژوهشگر اجتماعی__آب که در آیین، فرهنگ و تمدن ما به همه ارکان زندگی ما روشنی بخشیده و همچنان میبخشد، اکنون در مخاطره کمیابی قرار دارد که میتواند اینده و حیات ما را مورد تهدید قرار دهد. اگرچه همه کارشناسان و […]
آب کم جو تشنگی آور به دست/تا بجوشد آبت از بالا و پست/مولانا
رضا بژکول _پژوهشگر اجتماعی__آب که در آیین، فرهنگ و تمدن ما به همه ارکان زندگی ما روشنی بخشیده و همچنان میبخشد، اکنون در مخاطره کمیابی قرار دارد که میتواند اینده و حیات ما را مورد تهدید قرار دهد.
اگرچه همه کارشناسان و مسئولان این تهدید را ابرچالشها میدانند، اما نمیدانیم چرا توجه ویژه ای به آن ندارند و اگر دارند کافی نیست.
اساس توسعه پایدار در هر کشوری بر مدار آب میچرخد، توسعه پایدار بنا به تعریف کمیته جهانی محیطزیست، توسعهای است که بتواند بدون چشمپوشی از قابلیتهای نسل آینده در رفع نیازهای خویش، نیازهای موجود را رفع کند.
بر اساس گزارشهای جهانی ، تا سال 2050 و چالش آب ، هر سه نفر دو نفر در مناطق دارای مشکل کمبود آب زندگی خواهند کرد، یعنی چشمانداز گسترش مهاجرت، رشد پرشتاب منازعات، ستیزهها و جنگهای محلی و منطقهای بهبار خواهد آورد، کهبا آن فاصلهای چندانی نداریم اگر مسئولان در مدیریت ها و مردم در زندگی اجتماعی نجنبند.
کمبود آب پیش از آنکه یک مسئله محیطزیستی و اقلیمی باشد یک معضل اجتماعی است که نباید آن را در آسمان بجوییم، بلکه آن را باید در زمین و مدیریتها جستوجو کنیم که با فهم نادرست عمومی، مدیریت ضعیف اجرایی و مشارکت اندک اجتماعی بهوقوع میپیوندد.
کمبود آب ، بحران تاثیرگذار در همه عرصههاست، بهوجود آورنده بحرانهایی چون امنیت ملی، منافع ملی و توسعه ملی است.
عامل این بحران فقط دولتها نیستند اگر چه دولت ها بی تاثیر نیستند، اما هر کدام از ما نیز در این بحران نقش داریم، باید تلاش کنیم بحران آب را همه ببینند ودبدانند در رفع آن همه بکوشند و صرفه جویی کنند .
برای رفع مشکل فوق ابتدا نیازمند مدیران قوی در دستگاههای اجرایی و سپس نیازمند گفتمان اجتماعی برای مشارکت آحاد مردم هستیم.
گفتمان اجتماعی یعنی اینکه نهادهای مدنی، انجیها و شبکههای اجتماعی در این عرصه میداندار شوند و جامعه را به کنش موثر ترغیب نمایند .
حکمرانی آب بدون برخورداری از زمینههای شهروندی راه بهجایی نمیبرد، باید در همه سطوح محلی و ملی مردم را فعال و اگاه کرد تا بحران گفته شده را کنترل یا رفع کنند، که در این زمینه نیازمند عزم ملی در جهت رفع مشکل ملی هستیم.
آنچنان که گفته شد مشکل اساسی کشور ما در بحث بحران آب، بیشتر مشکل مدیریتی است.
کارشناسان این رشته باور دارند که با 8 درصد آب قابل استحصال نیاز 80 میلیون ایرانی تامین میشود، آنها معتقدند طرحهای اجرا شده در کشور بیرون آمده از دل آمایش سرزمین نیست بلکه بیشتر طرحها تحکمی و سلیقهای است.
باید همه ما برای حل بحران آب به جای منفعت فردی، منفعت اجتماعی را مدنظر قراردهیم تا در آینده پاسخگوی خیل عظیمی از مردم نیازمند و تشنه نباشیم که برای کمبود آب مورد نیاز دست به مهاجرت های گسترده خواهند زد.
در نظر داشته باشیم در آینده نه چندان دور 8 استان کشور ما با کمبود آب مواجه خواهند شد، و مهاجرت ها شتاب بیشتری به خود خواهد گرفت !
با این تفاسیر نیازمند نگاه کارشناسان خبره و همت مسئولان دلسوز و البته مشارکت فراگیر همه هموطنان برای مصرف بهینه آب در هر نقطه کشور هستیم.
تا در گذار خشکسالی و ضعف مدیریتی ، تنش ها را کم ، ارامش و اسایش را برای همه مردم نهادینه کنیم .
به امید اگاهی اجتماعی برای زیست جمعی
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0