نقش روسیه در کمک به صدام را پنهان نکنید | تبیین یعنی گفتن صادقانه همه واقعیت ها
غلامرضا بنی اسدی در جمهوری اسلامی نوشت:
تحریف، بزرگترین دشمن حقیقت است حتی اگر ذیل شعار تبیین صورت گیرد. این اولین گزارهای است که به ذهنم میرسد وقتی در یک خبرگزاری داخلی و رسمی میخوانم «سه کشور آمریکا، آلمان و انگلیس در صدر فروش تسلحیات به صدام در جریان جنگ تحمیلی علیه ایران قرار داشتند.» نه این که این سه کشور نقش کمی داشته باشند در جنگ علیه ما، نه.
اینها هم جنایت را در حق ما تمام کردند اما حرف این است که وقتی از تبیین سخن میگوئیم، باید صادقانه همه ابعاد را بگشاییم. نسل امروز هم اگر نداند، نسل ما که خوب به یاد دارد که ارتش عراق اصولاً، در بلوک شرق واقع و تجهیزاتش روس پایه بود. ساخت اتحاد جماهیر شوروی. ویکیپدیا در گزارشی مینویسد: «در حدود ۸۵ درصد تجهیزات مورد استفاده عراق در جنگ ایران و عراق ساخت کشور شوروی بود.» این را هم تصریح میکند که «شوروی بزرگترین صادرکننده ادوات و تجهیزات نظامی به عراق بودهاست.» مردم هم به یاد دارند که اکثر جنگندههایی که شهرهای ما را بمباران میکردند از نوع توپولوف، میگ، سوخو بودند که جملگی ساخت شوروی بودند. انواع موشکهایی که جنگ شهرها را به راه انداخته بودند نیز از نوع اسکاد و روسی بودند.
تانکهای آنان هم ساخت شوروی بودند. غولهای آهنی تی۷۲ که با هزار زحمت از کار میاندختیم مستقیم از کارخانه به خط مقابل ما میآمدند. نیروی دریایی عراق هم از ساختههای شرقی استفاده میکرد. ۷-۸ درصدی هم مرگ افزارهایشان چینی بود و میماند ۷-۸ درصد دیگر که توسط غرب تامین میشد. میراژها و ۵ سوپراتاندار قرضی که فرانسه به عراق داد بخشی از سهم غرب است در جنگ علیه ما. مرگ افزارهای شیمیایی هم سرپنجه آلمانها را به خون فرزندان ما آلوده میکند. سهم آمریکا البته مهمتر از همه بود نه به لحاظ مرگافزار بلکه به خاطر حمایت سیاسی و به ویژه اطلاعاتی. آواکسهای آمریکایی در اختیار عربستان، چشم دشمن بودند در رصد حرکات قوای ما. همان زمان جنگ معروف بود که میتوانند جهتِ دو پوتین را تشخیص دهند.
همه این ظرفیتها را بیهیچ اما و اگری در اختیار عراق میگذاشتند. آخر جنگ هم که علنا و با همه به سکوها و ناوچههای ما وارد درگیری رو در رو شدند. انگلیس هم سهم خود را داشت که جملگی قابل دسترس هستند. ما جنایات غربیها را نباید فراموش کنیم اما پررنگ کردن سهم آنان نباید کار را به جایی برساند که شرقیها را از یاد ببرد. تبیین یعنی گفتن صادقانه همه واقعیت ها.
این که ۸۵ درصد کتاب را برداریم تا صفحات دیگر بیشتر به نظر برسند نه تبیین که تحریف آشکار است. درست بگوئیم اصلا نیازی به درشت نمایی سهم بلوک غرب نیست. مردم همه چیز را به یاد دارند. میدانند حتی کلاش و سمینوف و گرینوف که در خط مقدم، تیر در جان فرزندان وطن مینشاند هم ساخت دست کمونیستها بود. تغییرات سیاسی و روابط در عرصه بینالمللی یک واقعیت است که در گذر زمان براساس منافع ملی باید انجام شود اما دوستی اموز ما با روسها دلیل نمیشود که سهم ۸۵ درصدی شوروی در تجهیز جنگی عراق را از یاد ببریم.
باری، امروز چیزی پوشیده نمیماند آن هم چیزی که با جان مردم در ارتباط بوده است. با یک جستجوی ساده همه میتوانند به واقعیتها دست یابند حتی کسانی که چند دهه بعداز جنگ متولد شدهاند بیشتر و دقیقتر میتوانند بخوانند دیروز را. به هر حال چه ما بگوئیم و چه پنهان داریم، در واقعیت جنگ و سهم جنایتکاران تغییری ایجاد نمیشود.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0