وقتی نمایندگان چوب حراج بر اعضای بدن فقرا می زنند/ آیا این ننگ، تا ابد بر پیشانی مجلس خواهد ماند؟
ریحانه خوشحال. جناب نماینده ؛ چرا شما یا اعضای خانواده تان کلیه خود را نمی فروشید؟ /چگونه است که در پخش ثروت،حضرتعالی همچون مردم در لیست فقرا قرار ندارید؟ / چگونه قانون را چیده اید که به شماها بیشتر می رسد اما به کارگر و کارمند و مردم فقیر بسیار کمتر؟/ آیا رسالت شما در ایجاد […]
ریحانه خوشحال. جناب نماینده ؛ چرا شما یا اعضای خانواده تان کلیه خود را نمی فروشید؟ /چگونه است که در پخش ثروت،حضرتعالی همچون مردم در لیست فقرا قرار ندارید؟ / چگونه قانون را چیده اید که به شماها بیشتر می رسد اما به کارگر و کارمند و مردم فقیر بسیار کمتر؟/ آیا رسالت شما در ایجاد عدالت این بود که خودتان کم و کسر نداشته باشید و اصلا ندانید که درد نداری چیست و بی رحمانه و بی مهابا، مردم را برای فروش اعضای بدنشان سوق دهید؟ / چرا هنگام نوشتن قانون؛ مبالغ دریافتی شما هنگفت درنظر گرفته می شود اما به مردم که می رسد افزایش حقوق باعث شکاف و تورم اقتصادی می شود؟
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی اسرار امروز؛ در روزگاری که فقر و فلاکت، سایه شوم خود را بر سر بسیاری از خانوادههای ایرانی گسترانده، و فریادهای استغاثه از هر گوشه و کنار این سرزمین به گوش میرسد، اظهارات یک نماینده مجلس (حسینعلی شهریاری) نه تنها آب سردی بر پیکر رنجور امید، بلکه خنجری زهرآگین بر قلب کرامت انسانی است. این نماینده “منتخب”، به جای آنکه مرهمی بر زخمهای مردم باشد، نمکی تازه بر آن میپاشد و با وقاحتی مثالزدنی، به آنان پیشنهاد میکند که برای رهایی از فقر، کلیههای خود را به فروش بگذارند!
نمایندگانی که قرار بود مشکلاتی همچون فقر، بیکاری، آسیب های اجتماعی را حل کنند اما نه تنها موفق نشدند بلکه چشم خود را بر روی کوتاهی هایشان بسته و کار را به جایی رساندند که اکنون در جواب کم کاری هایشان به مردم پیشنهاد می کنند اگر پول ندارید کلیه خود را بفروشید!!!
چگونه ممکن است در کشوری که بر روی گنج نشسته و منابع طبیعی و ثروتهای فراوان دارد، نمایندهای به جای حل مشکلات اقتصادی، نسخهای چنین تلخ برای فقرا بپیچد؟
شما که روزی با هزار وعده و وعید از مردم رأی گرفتید، امروز که بر مسند قدرت نشستهاید، دیگر خبری از آن تعهدات نیست. حال، نه از اصلاح اقتصادی سخن میگویید، نه از معیشت و رفاه، بلکه برای فقرا راهحلی دردناک ارائه میدهید ! عجب راهکاری! آیا این همان “خدمت به مردم” است که وعده داده بودید؟
جناب شهریاری، اینکه مردم اعضای بدنشان را بخواهند بفروشند؛ نیاز به اجازه شما که ندارند خودشان صاحب اختیارند تصمیم بگیرند.
شما بجای تعیین خط مشی برای مردم از وظایف خودتان بگویید. در این 24 سال نمایندگی خود برای این مردم چه کردید ؟؟ بیکاری جوانانشان را مرتفع کردید؟ برای آسیب های اجتماعی راهی پیدا کردید؟ جلوی فساد و رانت را گرفتید؟ بفرمایید دقیقا چه کردید؟
بهتر است به جای تجویز نسخههای غیرانسانی و بی رحمانه ، پاسخ دهید که چرا در این سالها هیچ اقدام مثمر ثمر و سود بخشی در جهت رفاه مردم و برای بهبود وضعیت آنان نکردهاید؟ چرا از اختلاسها، رانتها و فسادهای گستردهای که سرمایههای این ملت را بلعیدهاند، سخن نمیگویید؟ چرا تنها راهکار شما برای حل بحرانی که خودتان ایجاد کردید، قربانی کردن فقرا است؟ مگر نه اینست که شما از همین فقرا رای گرفتید آنهم با وعده های شیرین…؟
شاید وقت آن رسیده باشد که برخی مسئولان به جای سخنرانیهای بیپایه، برای لحظهای هم که شده با واقعیت زندگی مردم روبهرو شوند. آنگاه شاید بفهمند که فقر را نباید مدیریت کرد، بلکه باید ریشهکن ساخت.
نمایندگانی که بجای ارائه گزارش کار در طول سنوات نمایندگی خود برای مردم نسخه می پیچند !!
جناب شهریاری، آیا براستی این است حاصل سالها حضور شما در مسند قدرت؟ آیا این است عصاره تجربیات گرانبهایتان؟ این همان راهکاریست که برای بهبود وضعیت معیشتی میلیونها ایرانیِ زیر خط فقر سراغ دارید؟ آیا واقعاً باور دارید که با ترغیب مردم به فروش اعضای بدن، میتوانید ریشه فقر را بخشکانید و لبخند را به لبان کودکان گرسنه بازگردانید و رسالت خود را به سرانجام برسانید؟
شما که با وعدههای رنگین و شعارهای فریبنده، آرای مردم را به صندوقهای رای سرازیر کردید و بر کرسیهای قدرت تکیه زدید، اکنون چه پاسخی برای این گستاخی دارید؟ آیا فراموش کردهاید که وظیفه شما، نه تجارت اعضای بدن، بلکه مبارزه با فقر و بیعدالتی است؟ آیا یادتان رفته که شما نماینده مردم هستید، نه نماینده دولت ها؟
براستی چرا شما یا اعضای خانواده تان کلیه خود را نمی فروشید؟ چگونه است که در پخش ثروت شما همچون مردم در لیست فقرا قرار ندارید؟ چگونه قانون را چیده اید که به شماها بیشتر می رسد اما به کارگر و کارمند و مردم فقیر بسیار کمتر؟
آیا رسالت شما در ایجاد عدالت این بود که خودتان کم و کسر نداشته باشید و اصلا درد نداری ندانید که چیست و بیرحمانه و بی مهابا، مردم را برای فروش اعضای بدنشان سوق دهید؟ چرا هنگام نوشتن قانون مبالغ دریافتی شما هنگفت درنظر گرفته می شود اما به مردم که می رسد افزایش حقوق باعث شکاف و تورم اقتصادی می شود؟
مجلس شورای اسلامی، سنگر ملت یا بازار فروش اعضای بدن؟
اگر قرار است به جای تصویب قوانین کارآمد و اتخاذ سیاستهای عادلانه، نمایندگان مجلس، مردم را به فروش اعضای بدن خود تشویق کنند، پس دیگر چه نیازی به این نهاد عریض و طویل است؟ اگر بناست فقر به کالایی قابل خرید و فروش تبدیل شود و کرامت انسانی در بازار مکاره سیاست به حراج گذاشته شود، پس دیگر چه فرقی میان مجلس و یک بنگاه معاملات املاک وجود دارد؟
فقر را نمیتوان فروخت، اما مسئولیتپذیری شما را میتوان مطالبه کرد!
آقای نماینده، فقر چیزی نیست که بتوان آن را فروخت یا خرید. فقر، دردی است که باید آن را تجربه کرده باشید تا بفهمید چرا و چگونه باید آن را درمان کرد. فقر، زخمی است که باید آن را التیام بخشید. فقر، سیاهی است که باید آن را با نور عدالت و امید، از میان برداشت.
مردم ایران، نیازمند نمایندگانی هستند که به جای سخنان نسنجیده، به فکر راهکارهای عملی برای بهبود وضعیت اقتصادی باشند. نیازمند کسانی هستند که به جای ترغیب آنان به فروش اعضای بدن، فرصتهای شغلی ایجاد کنند، دسترسی به آموزش و بهداشت را برای همگان فراهم سازند و عدالت اجتماعی را در جامعه برقرار نمایند.
شما به عنوان نمایندگان مردم، وظیفه دارید که صدای آنان باشید، نه زبان دلالان! حافظ منافع مردم باشید، نه حافط منافع دزدان بیتالمال! شما وکیل مدافع حقوق مردم هستید، نه حامی صاحبان قدرت! اگر قادر به انجام این وظایف نیستید، بهتر است استعفا داده و کرسیهای خود را به کسانی بسپارید که دغدغه مردم را در سر دارند و برای بهبود زندگی آنان تلاش میکنند.
امید است حداقل نمایندگان مجلس که به عنوان وکیل مدافع مردم به مجلس راه یافته اند؛ یادشان نرود که از دولتی سر همین مردم و رای هایشان است که امروز جزء فقرا محسوب نمی شوند و زندگی زیر خط فقر تجربه نمی کنند تا مجبور شوند کلیه هایشان را بفروشند.پس بجای حل مشکلت اقتصادی مردم برایشان نسخه های بدور از انسانیت نپیچید.
مردم این سرزمین نیازمند اصلاحات اقتصادی، حمایتهای ساختاری و سیاستگذاریهای خردمندانهاند، نه توصیههایی که شایسته بازار مکاره است، نه خانه ملت؟؟
بارالها بر صبر ما بیفزا….
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0