چرا کیسینجر صدسال عمر کرد؟
آمریکا تنها کشور در جهان است که به یک مهاجرِ بامهارت، فضا و فرصت بروز و ظهور میدهد. کانادا، انگلستان و استرالیا هم این فرصت را ایجاد میکنند؛ ولی نه در حد آمریکا. کیسینجر جوان، استعداد خود را کشف و دنبال کرد و در دانشگاه هاروارد، بررسی تاریخ و دیپلماسی اروپا را مبنای رساله دکتری […]
آمریکا تنها کشور در جهان است که به یک مهاجرِ بامهارت، فضا و فرصت بروز و ظهور میدهد. کانادا، انگلستان و استرالیا هم این فرصت را ایجاد میکنند؛ ولی نه در حد آمریکا. کیسینجر جوان، استعداد خود را کشف و دنبال کرد و در دانشگاه هاروارد، بررسی تاریخ و دیپلماسی اروپا را مبنای رساله دکتری خود قرار داد.
هاینز آلفرد کیسینجر در سال ۱۹۲۳ در شهر فورت آلمان به دنیا آمد و در زمان به قدرت رسیدن هیتلر به همراه خانواده یهودی خود به آمریکا گریخت. اگر خانواده هنری کیسینجر به جای آمریکا در سال ۱۹۳۸ به کشور دیگری مهاجرت کرده بود، چه سرنوشتی در انتظار او بود؟ او وقتی وارد نیویورک شد، ۱۵ساله بود، پنج سال بعد در ۲۰سالگی تبعه آمریکا شد
منتقدان کیسینجر بهدرستی میگویند که او چه در سیاستشناسی و چه در سیاستورزی بر افراد تصمیمگیرنده تمرکز داaj تا بر پروسههای تصمیمگیری، حال چه دموکراتیک باشند؛ مانند آمریکا و چه غیردموکراتیک مانند روسیه. به همین دلیل است که کیسینجر چه در داخل آمریکا و چه در خارج از آمریکا با شبکه وسیعی از افراد سیاسی و غیرسیاسی، دوستیهای نیمقرنه داشت
برخلاف آنچه در ایران گفته میشود، کیسینجر بعد از ۱۹۷۷ که از سیاست کنار رفت، نقش کمرنگی در شکلدهی، اولویتیابی و اجرای سیاست خارجی آمریکا داشته است. او مخالف انزوای روسیه و تقابل با چین بوده؛ هرچند در داووس ۲۰۲۳ با توجه به فضای بهشدت ضد روسی و ضد چینی در آمریکا، از مواضع دیرینه خود در مخالفت با گسترش ناتو و تحدیدسازی چین قدری عقبنشینی کرد.
کیسینجر معتقد به انسانها و اندیشههای بزرگ در شکلگیری تاریخ بود. او تشکیلات، سازمان و پروسه را تابع آمریت و اراده انسانها میدانست. به همین دلیل چوئنلای، مارگارت تاچر، کانرد آدنوئر و چارلز دوگل را تعیینکننده میدانست. او نیز متهم بود که به دیکتاتورها علاقهمند و با سادات و محمدرضاشاه دوستیهای عمیقی بنا کرده . او به این نویسنده گفت: ما از قابلیتهای اپوزیسیون شاه خیلی اطلاع نداشتیم و در نهایت بین کمونیستها و مذهبیها در سال ۱۹۷۸-۱۹۷۹، گروه دوم را باید میپذیرفتیم.
درباره اینکه آیا کیسینجر به نیکسون خط میداد یا برعکس، شش کتاب در آمریکا نوشته شده است و عموما تأکید بر این نکته دارند که معمار سیاست خارجی آمریکا در سالهای ۱۹۶۹-۱۹۷۴ ریچارد نیکسون بوده و کیسینجر در تئوریزهکردن و اجرائیکردن آن، نقش بنیادی ایفا کرده است، به طوری که در این دوره بود که روابط چین و آمریکا عادیسازی شد و تقابل میان شوروی و آمریکا به همکاری و ثباتسازی منجر شد. در این زمینه کیسینجر به این نویسنده گفت: برخلاف آنچه خیلیها فکر میکنند، چینیها بودند که از طریق پاکستان پیام دادند که میخواهند با آمریکا مذاکره کنند. او و همراهانش به پاکستان میرفتند و با هواپیمای پاکستانی برای مذاکرات سری دوجانبه به چین سفر میکردند.
کیسینجر در دهه گذشته با انتشار مطالبی پیرامون آیتی و هوش مصنوعی سعی کرد خود را با تحولات روز همسنخ کند. کیسینجر مانند اروپاییها، دموکراسی را خاص جامعه غربی میدانست و معتقد به بسط و اولویتدادن به آن در نظام بینالملل بهعنوان یک اصل سیاست خارجی نبود.
کیسینجر صدسال عمر کرد. او مخالفان سرسختی در داخل و خارج از آمریکا داشت؛ ولی همه به او گوش میدادند و نظرات او را با دقت میخواندند. هرچند باید به منش و بلندطبعی آمریکا احترام گذاشت که به یک مهاجر با لهجه غلیظ انگلیسی چنین فرصتی برای بروز و ظهور داده است، اما چند ویژگی هنری کیسینجر هم شایان ستایش است: پرکاری، تمرکز، اعتمادبهنفس، حافظه نزدیک به دیجیتالی، ظرفیت خارقالعاده روانشناسانه در فهم طرف مقابل و روابطعمومی فراموشناپذیر.
نبوغ کیسینجر مهمتر از افکار و مواضع او بود . چرا کیسینجر صد سال عمر کرد؟ شاید یک دلیل این باشد که او با غم و اندوه همراه با ایدئالیستبودن، زندگی نکرد؛ او یک واقعبین تمامعیار بود. لایههای دور از چشم طبع بشر برای کسب قدرت، حفظ قدرت و دسترسی به ثروت، فراتر از آرزوها و حیلهگریهایی است که آدمی با کلمات و اداها به نمایش میگذارد. سیاست از نظر کیسینجر مانند عموم واقعگرایان، حفظ توازن بود. با همین استدلال، چرچیل معتقد بود دشمن را نباید کامل نابود کرد. مبنای سیاستورزی کیسینجر، روشهای تعامل با رقبای آمریکا بود. او قبل از آنکه یک سیاستاندیش و سیاستورز باشد، یک روانشناس در فهم و واکاوی مخالفان آمریکا بود.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0