سخنی با تصمیم سازان و تصمیم گیران کشور ؛

حق مردم نجیب و شریف ایران این زندگی  سخت و تاسف بار نیست/وقتی که فقر از درب وارد شود ، ایمان از پنجره فرار می کند

برای هزارمین بار باور داشته باشیم که ایران برای تمام ایرانیان است/ایران ایرانیان با داشتن حدود ۹ درصد منابع مختلف دنیا و حدود یک درصد جمعیت دنیا ، شایسته این زندگی نسیتند

علی کریمی پاشاکی ــ روزنامه نگار__قبل از انعقاد کلام لازم میدانم تأکید نمایم که اصل مهم اقتصاد و معیشت شرافتمندانه مردم از نظر بسیاری از بزرگان و علمای بزرگ و خردمند دین، دانشمندان حوزه‌های مختلف ، صاحب نظران اقتصادی  اجتماعی ، فرهنگی و پدید آورندگان فلسفه های بزرگ ماتریالیستی و سوسیالیستی و سرمایه داری و…زیر بنایی ترین امور حیات و زندگی بوده، هست و خواهد بود و با  هیچ  تئوری و بهانه هایی نمی توان آن را مخدوش جلوه داد وچون در ایران در چهار دهه ی گذشته به این اصل استراتژیک و حیاتی توجه نشده و مباحث روبنایی بیش از مباحث زیربنایی پرداخته شد جامعه ی ایرانی با چنین وضعیت ناگواری روبرو شده است که می‌تواند بسیار خطرناک و خسارت بار باشد.

و اما….

این روزها فقر و ناداری در کنار تورم و گرانی بیداد می‌کند و یکی از مشکلات اصلی بخش عظیمی از مردم کشور عزیزمان ناهماهنگی دخل و خرج است؛ با این‌ حال برخی از ناصحان مردم را به قناعت و تحمل سختی و فشار معیشتی تشویق می‌کنند و این در حالی است که برخی از آنان و فرزندان شان هیچ مشکلی ندارند و با شکم سیر برای مردمی که نیمه‌ گرسنه یا حتی کاملاً گرسنه‌اند، نسخه می‌پیچند و در کنارش موضوع کالا برگ الکترونیکی یا همان کوپن سابق را مطرح می‌کنند.
به‌ راستی آیا مردمی که نیم قرن در پی استقلال بوده‌اند و وابستگی بیگانگان آنان را آزار می‌داده و مملکتی که بیش از ۹ درصد منابع عظیم مختلف زیرزمینی و رو زمینی و حدود ۱ درصد جمعیت دنیا را دارد آیا اکنون باید وابسته به یارانهٔ معیشتی یا کالا برگ الکترونیکی باشند؟!
بی‌شک آرزوی مردم ایران‌زمین در طی دهه‌های متمادی این بوده است که در همه‌ی امور اعم از توسعه و پیشرفت زیرساخت‌های مختلف و فرآیند توسعه ی همه جانبه و وضعیت فردی و معیشتی در جهان مقامی درخور و شایسته  را داشته باشند؛ چراکه از حیث ثروت و منابع طبیعی چندبرابر غنی‌تر از کشورهای جهان هستند. صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران هوش و استعداد هم‌ وطنان مان را نادیده می‌گیرد و با دریافت منابع مالی عظیم از خزانه ملی بجای تبدیل شدن به رسانه‌ای ملی و برای تمام ایرانیان با کمال تأسف به رسانه‌ای میلی و تأمین کننده ی اقلیتی سیاسی آن از یک جناحی که در میان قشر های مختلف مردم در اقلیت کامل قرار دارد و گواه این ادعا چندین انتخابات مجلس ، شوراهای شهر و روستا و حتی انتخابات ریاست جمهوری بعضی دوره ها!!.
همین به اصطلاح صدا و سیمای کنونی به‌طور مستمر از بدبختی و نکبت کشورهای دیگر و مردمانشان صحبت می‌کند و اگر یک نفر آن‌طرفِ جهان بر اثر سیل یا سونامی جان خود را از دست بدهد، سیمای ما چندین بار جزئیات کامل آن را به سمع و نظر مردم می‌رساند و این‌چنین وانمود می‌کند که مردم ایران در رفاه کامل بسر می برند  و نباید چندان گلایه‌ای داشته باشند! !.
ضرورت دارد برای  هزارمین بار به اطلاع گردانندگان  تقلیل گرای صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران رسانده شود که با اینکه تنها یک‌درصد ساکنان کره‌ی زمین در ایران ساکن‌اند، کشور ایران بیش از ۷ درصد ذخایر معدنی کل جهان را دارد و صاحب ۶۸ نوع و در حدود ۵۷ میلیارد تن ماده‌ی معدنی است، البته این فقط در حوزه معدن می باشد.
معادنی چون معدن مس سرچشمه و سونگون، سرب و روی انگوران، گچ و نمک، زغال‌سنگ، کوه طلا، اورانیوم، سیلیس و شن و ماسه‌ی استان سمنان و دیگر استان‌های کشور، سنگ آهن گل‌گهر سیرجان، فیروزه‌ی نیشابور، خاک سرخ جزیره‌ی هرمز، نفت و گاز خوزستان و بسیاری از معادن و منابع دیگر، جزء ثروت عظیم مردم ایران است؛ همچنین در یک سوی کشورمان دریای کاسپین ( خزر) قرار دارد که بزرگ‌ترین دریاچه‌ی جهان است و در جوار آن، سه استان ساحلی مهم و حاصلخیز گیلان، مازندران و گلستان بستر رودها و جنگل‌های ارزشمندی هستند و در سوی دیگر ایران، خلیج همیشه فارس و دریای عمان با صدها کیلومتر ساحل قرار دارد و اگر خوب از آن‌ها بهره‌برداری می شد و شود، بخش مهمی از هزینه‌های  زندگی شرافتمندانه ایرانیان برای  داشتن کشوری توسعه یافته و زندگی درخور و شایسته ،تأمین خواهد شد.
این در حالی است که به‌ علت ناکارآمدی مسئولان البته  با شدت و ضعف در بیش از چهار دهه ی گذشته و بی‌ارزش‌شدن پول ملی، گفته می‌شود برای اداره‌ی یک خانواده‌ ی چهارنفری ماهانه حداقل چهل میلیون تومان لازم است؛ ولی شوربختانه اکثر خانواده‌ها این درآمد را ندارند و به‌ سمت فقر و نداری و زندگی بسیار سخت سوق پیدا کرده‌اند! ما که یکی از کشورهای  مطرح

در زمینه‌ی زراعت و کشاورزی بوده‌ایم، هم‌اکنون نیز به‌ دلیل تنوع اقلیمی، محصولات بی‌شماری داریم؛ طوری‌که هیچدلیلی برای فقیر بودن مردم مان وجود ندارد؛ حتی وظیفه‌ی حاکمیت است که از کسانی که معلول یا ناتوان هستند، حمایت کامل و کیفی کند و این در حالی است که برخی از معلولان ازجمله نابینایان و ناشنوایان، خودشان بیشتر از حد توانشان و به‌ اندازه‌ی افراد سالم کار می‌کنند تا بتوانند زندگی بخور و نمیری داشته باشند!
به هر روی، حق مردم صبور ،نجیب و شریف ایران نیست که برای خرید احتیاجات اولیه‌ی خود چون گوشت و برنج و… مستأصل باشند و کشورشان در تورم آنچنانی با کشور فقیر کشور بولیوی یا در آلودگی هوا با کشور بنگلادش، در اعتبار گذرنامه با کشور کنگو و در فساد اداری با کشور سومالی در دنیا مقایسه شود و پول ملی رایج کشورشان ،عنوان بی‌ارزش‌ترین پول جهان را یدک بکشد و از طرفی رکورددار افسردگی، نزاع خانوادگی، اعتیاد و گرفتاری‌هایی از این قبیل باشند!!.
بلکه  این مردم ،حق دارند بهترین و آبادترین سرزمین را داشته باشند و نیز در رفاه و آسایش زندگی کنند؛ لذا طبق فرمایش حضرت امام صادق ع   «اگر فقر  از درب منزل وارد شود ، ایمان از پنجره فرار می کند.»
علی ایحال ، برای هزارمین بار این قلم دردمند از کلیه ی  تصمیم سازان ،تصمیم گیران، دولتمردان و حکومت گران تقاضا دارد  تا با در پیش گرفتن سیاست های واقعی و دوری از پروپاگاندا و بازگشت واقعی به مردم از نفرت پراکنی و خشونت ورزی در میان جامعه جلوگیری کنند و با قبول این موضوع مهم که ایران برای تمام ایرانیان است بدون کوچکترین فرق و تبعیضی در منابع ملی و مصارف ملی ، به همبسته تر و همگراتر شدن تمام ایرانیان بیش از پیش توجه و عنایت داشته باشند.
مسئولان بزرگ و کوچک این سرزمین یقین بدانند ایرانیان چه اصولگرا، چه اصلاح طلب، چه ملی گرا ،چه اعتدال گرا ، چه میانه رو اگر صداقت گفتار ، کردار و پندار در تصمیم سازان و تصمیم گیران مملکت بصورت عینی ،‌واقعی و عملیاتی مشاهده کنند و افق کشور را در سایه سیاست های خردمندانه روشن ببینند، هیچ دشمن خارجی نمی تواند کوچکترین آسیبی به ایران عزیز و مردم شریف و نجیب وارد کند.