وحدت ملی، در گرو فهم مشترک از چالش ها و فرصت ها

ایران ما در طول تاریخ تحولات و فراز و نشیب های متعددی را تجربه کرده است. از مشروطیت و تاریخ بعد از آن به کرات جامعه ایران با بزنگاهها و بحران های متعدد و متفاوتی مواجه بوده و در برخی از این بحرانها که همبستگی ملی و خودآگاهی عمومی، هم در فهم بحرانها وهم راه […]

ایران ما در طول تاریخ تحولات و فراز و نشیب های متعددی را تجربه کرده است. از مشروطیت و تاریخ بعد از آن به کرات جامعه ایران با بزنگاهها و بحران های متعدد و متفاوتی مواجه بوده و در برخی از این بحرانها که همبستگی ملی و خودآگاهی عمومی، هم در فهم بحرانها وهم راه حل عبور از آن بحرانها رسید، آن بحرانها و بزنگاههای ملی را با موفقیت و یا اثر گذاری خوب در تاریخ پشت سر گذاشت. برای مثال، نهضت مهم ملی دکتر محمد مصدق، نهضت بزرگ حضرت اما (ره) و انقلاب اسلامی، حماسه عظیم سالهای دفاع مقدس و دوران سازندگی و همچنین تحول متشخصانه دوم خرداد ۱۳۷۶ و تحول ۱۳۹۲ و پروژه اصلاح برخی امور را می توان به عنوان نمونه هایی از رسیدن جامعه به فهم مشترک از مشکلات و چالش ها نام برد. درمقابل هم زمانی که دچار تشتت در مسائل اساسی شد، همان تشتت، بحران زا شد و مشکلات جدی و جدیدی خلق کرد.
امروزه جامعه در مسیر توسعه قرار گرفته و گام های خوبی درعرصه داخلی و مناسبات خارجی برداشته، اما در عین حال با گسل های جدی ای روبه رو است که اگر نسبت به شناخت و ترمیم آن، خود آگاهی ملی و همبستگی ایجاد نشود، با توجه به تکثر دیدگاه های داخل کشور و حساسیت های حاکم در روابط بین الملل، می تواند در روند جامعه چالش هایی را ایجاد نماید. جامعه ما با توجه به تمام امتیازاتی که در ارتباط با اعتقادات دینی و معنویات دارد، ضرورت دارد در قالب کنش ها و رفتار های اجتماعی از جمله احترام به حقوق متقابل مردم و حاکمیت و حقوق شهروندی خود را به شکل جدی تری تقویت نماید. به نظر می رسد، برخی پیمایش ها و رفتارها بیانگر این است که ما در این عرصه ها نیازمند بازبینی جدید و جدی هستیم. مولفه ی دیگری که جامعه ایرانی به آن تکیه کرده است، بحث عدالت است و این عدالت محدود به حوزه ی اقتصاد نیست، بلکه منظور از عدالت، توزیع برابر ثروت، قدرت و کرامت انسانی است. از طرفی دیگر امروز جهان پیرامونی پر از تندروی و جریانهای تندرو است که اتفاقا مدعی دینداری هستند مانند طالبان، وهابیت و داعش و چالش های بزرگی را در خاور میانه حتی در برخی دیگر از نقاط دنیا ایجاد کرده اند و همچنین در آن سوی آبهای اتلانتیک، رییس جمهوری روی کار آمده که بر طبل درگیری و تفرقه می کوبد و به دنبال بازار جدید برای فروش اسلحه است و در این میان نوک پیکان تمام این تندروها به سوی ایران نشانه رفته است.
تجربه تاریخی ما نشان می دهد برای عبور از این بحرانها و چالش ها، نیازمند همگرایی و فهم مشترک از موضوع و راه حل آن هستیم. در این میان تمام نخبگان در تمام زمینه های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی و … باید بسیج شوند. زلزله اخیر غرب کشور نمونه بارزی از همگرایی و همبستگی و فهم مشترک ملی بود و باعث شده است تا مشکلات زلزله با نشاط و امید به سمت حل شدن پیش برود.
علی ایحال، باید از بیماری افشاگری هایی که صرفا شائبه سیاسی دارندگان فاصله بگیریم و به همگرایی و فهم مشترک از چالش ها و فرصت ها برسیم تا از این پیچ تاریخی خطرناک به سلامت گذر کنیم.

علی کریمی پاشاکی