چرا هزینهی سازش، از هزینهی مقاومت بیشتر است؟
بسمه تعالی «سازش، نقاب فریب دشمن است؛ هرگز گرگ در پوست گوسفند، برای صلح نمیآید.» 1️⃣ سازش، تیشهای بر ریشهی وطن دو قرن پیش، در سایهی سستی و بیفرجامیِ فتحعلیشاه قاجار، ایران زخمی شد؛ زخمی که هنوز هم بر پیکر میهن، چون داغی سوزان باقیست. در قراردادی موسوم به گلستان، اما در حقیقت، «مزار ایرانیانِ […]
بسمه تعالی
«سازش، نقاب فریب دشمن است؛ هرگز گرگ در پوست گوسفند، برای صلح نمیآید.»
1️⃣ سازش، تیشهای بر ریشهی وطن
دو قرن پیش، در سایهی سستی و بیفرجامیِ فتحعلیشاه قاجار، ایران زخمی شد؛ زخمی که هنوز هم بر پیکر میهن، چون داغی سوزان باقیست. در قراردادی موسوم به گلستان، اما در حقیقت، «مزار ایرانیانِ دورافتاده»، بخشی از گوهر خالص ایران، بیهیچ جنگ تمامعیاری، با امضای یک برگه، از دل وطن جدا شد.
۲۳۰ هزار کیلومتر مربع از شاهرگهای تمدن، فرهنگ، و اصالت ما به کام دشمن فرو رفت؛ نه با شمشیر، بلکه با جوهری که از حماقت و ترس آغشته شده بود.
2️⃣ ترکمنچای؛ لکهی ننگی بر جامهی تاریخ
هنوز داغ گلستان سرد نشده بود که فاجعهی ترکمنچای، خنجر دیگری زد. وطن، دیگر نهفقط زمین، بلکه غرور و اختیار خود را واگذاشت. تبریز گریست. تهران خاموش شد. ایران، به زانو درآمد؛ اما دشمنان هرگز سیراب نشدند.
اینبار، نه خاک، که حیثیت و استقلال را ربودند. و این است خُلق سازش؛ سازشی که همچون موریانه، آرام و بیصدا، پایههای عظمت را فرو میریزد.
3️⃣ هر وجب مقاومت، برابر با یک قرن عزت است
شجاعت، همیشه آسان نیست. اما ثمرهاش، باقیست. تاریخ گواه است: آنگاه که مصدق در برابر استعمار ایستاد، نفت را بازگرداند؛ و وقتی سلیمانی در میدان ایستاد، تروریسمِ دولتساخته را برچید.
و در نقطهی مقابل، آنانکه سازش کردند، یا نامشان از تاریخ زدوده شد، یا تا ابد با واژهی “خائن” همراه ماندند.
4️⃣ سازش، دروغی زیبا با حقیقتی تلخ است
کسانی که امروز صلح را تبلیغ میکنند، دروغی شیرین در دست دارند و زهر تسلیم در آستین.
سازش با دشمن، همانقدر خطرناک است که اعتماد به مار در آغوش. این دشمنان، تا زمانی لبخند میزنند که شمشیر را از پشت فرو نکردهاند.
صلح واقعی، تنها زمانی معنا دارد که پشتش اقتدار باشد؛ وگرنه لبخند به گرگ، آغاز دریده شدن است.
5️⃣ ایران؛ نه ملک موروثی پادشاهان، نه سفرهی مذاکرهگران
ایران، بهرسم شمشیر و علم، از تبار آرش و رستم و سهراب شکل گرفته است؛ نه از میراثنامهی بیکفایتی شاهان قاجار و لبخندهای بیخاصیت دیپلماتهای بیریشه.
این خاک، با خون آبیاری شده؛ از یعقوب لیث صفاری که بانگ “زبان فارسی را زنده خواهم کرد” سر داد، تا سردار دلها که لبخند نداشت، اما ایمانش کوه را میلرزاند.
6️⃣ سازشکاران، تاریخ را نمیفهمند؛ تاریخسازان میایستند
چه آن روز که امیرکبیر گفت: «اگر بنا بود باج بدهیم، قاجار را چه نیازی به من!»
و چه امروز، که مقاومت، در برابر طوفان تحریم، توطئه، و ترور ایستاده، یک اصل زنده است:
سازشکاران، بزدلان تاریخاند؛ تاریخ را آنانی نوشتهاند که خم نشدند، ولو با خون.
7️⃣ فلسطین؛ آینهی زندهی این حقیقت است
ببین! ملتهایی که ایستادهاند، هنوز زندهاند؛
فلسطین، با همهی محاصرهها، موشکها، و تحریمها، به خاک نیفتاد؛ چرا؟
چون «مقاومت» دارد، نه «سازش».
و اما آنانکه در آغوش دشمن، آغوش صلح گشودند، امروز نه کشور دارند، نه عزت.
8️⃣ هزینهی سازش، بیپایان است
سازش، در ابتدا آرام است؛ اما سرانجام، به بردگی میانجامد. هر امتیازی که میدهی، دری باز میکنی برای امتیاز بعدی.
دشمن، زمانی متوقف میشود که بایستی، نه زمانی که عقبنشینی کنی.
هزینهی مقاومت، سنگین است؛ اما هزینهی سازش، بیپایان و جبرانناپذیر.
9️⃣ اگر امروز نایستیم، فردا جای ایستادن نخواهیم داشت
تاریخ نمیبخشد. اگر امروز خاموش شویم، فردا صدایی برای فریاد نخواهد ماند.
اگر امروز یک وجب از خاک و عزتمان را در برابر لبخندها و وعدههای دروغین واگذار کنیم،
فردا در وطنِ خود، بیگانهایم.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0