روسیه بدنبال« فنلاندیزه کردن» اوکراین

  تنش اروپا و آمریکا با روسیه بر سر اوکراین پرونده ای است جدی و دارای سابقه ی قدیمی و تاریخی است و از سوی دیگر نباید و نمی توان به این مناقشه و پرونده نگاه مطلق صفر یا صدی داشت. واقعیت این است که روس‌ها اساسأ در دنیا بدلیل تجاوزات مکرر به سایر کشورهای […]

 

تنش اروپا و آمریکا با روسیه بر سر اوکراین پرونده ای است جدی و دارای سابقه ی قدیمی و تاریخی است و از سوی دیگر نباید و نمی توان به این مناقشه و پرونده نگاه مطلق صفر یا صدی داشت.
واقعیت این است که روس‌ها اساسأ در دنیا بدلیل تجاوزات مکرر به سایر کشورهای دنیا در طول تاریخ بدنام می باشند.( البته آمریکا در قرن بیستم و فرانسه،اسپانیا،انگلیس ،هلند،بلژیک و پرتقال و حتی ژاپن در قرون گذشته و قرن بیستم در این نوع پرونده های تجاوزکارانه با روس‌ها شریک هستند و فقط در میزان و فراوانی شاید با هم اندک تفاوتی داشته باشند.) چون روسیه در مقاطع گوناگون به کشورهای دیگر تجاوز کرده است ،این کشور به عنوان کشور متجاوز معروف شده و البته سخن پر بیراهی هم نیست و در حال حاضر نیز روسیه به بهانه‌های مختلف و با عناوین توجیه گرانه به یک کشور مستقل و عضو سازمان ملل متحد ( اوکراین) حمله کرده است.
این برچسبی که به روسیه زده شده است،عملا باعث می شود تا این کشور از بسیاری از پارامترها محروم و نهایتاً در صحنه ی بین المللی محکوم شود و تقریباً از حمایتی چند کشور اقماری روسیه و هم پیمان امنیتی اش، در میان عموم کشورهای دیگر نخواهد داشت.
مشکلات روسیه و اوکراین تاریخی است

در مورد اوکراین اگر به مباحث و مسائل تاریخی،اقلیمی و اجتماعی این کشور عنایت داشته باشیم و توجه کنیم،می توانیم مشاهده نماییم که پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی،کشورهایی که در آن موقع از روسیه فعلی جدا شدند، برخی از آن کشورها تمایل داشتند تا به سمت اردوگاه غرب گرایش پیدا کنند، اما روس‌ها در این بین صراحتا اعلام کردند که این کشورها حق عضویت بطور رسمی و یا موقت در پیمان آتلانتیک شمالی ناتو را ندارند، به عبارتی دیگر روسیه تمام کشورهایی که از خاک خود در زمان شوروی سابق جدا شدند را از عضویت در ناتو منع کرد ،چون ناتو یک تهدید بالقوه و بالفعل امنیتی برای روسیه بنا بر استراتژی و دکترین دفاعی و امنیتی و نظامی محسوب میشود.
به نظر می رسد که مسئله ی اوکراین در شرایط فعلی و از نگاه کلان چندان ساده نباشد که بررسی و تحلیل شود،چون سوابق و تصادم های تاریخی میان این دو کشور به شدت زیاد است و حتی در مباحث قومیتی اختلافاتی قابل مشاهده شده است ،بویژه در نگرش ناسیونالیست های روسی و اوکراینی.
اگر بخاطر داشته باشید،کشور روسیه کنونی در شهر کیف که مرکز اوکراین می باشد، تشکیل شد و بعد به مسکو منتقل گردید، از آن موقع تا به امروز اتفاقات زیادی افتاده است که «انقلاب نارنجی» یکی از آنها بود.
در ضمن آمریکایی و اروپا هم از اول در صدد دخالت در سیستم حاکمیتی اوکراین به ‌نفع خود بودند، ولی روس‌ها این موضوع را هیچ وقت نپذیرفتند تا اوضاع به اینجا کشیده شد.
به نظر می رسد اگر اوکراین بخواهد به ناتو پناه ببرد و به آن مجموعه بپیوندد،قطعا روس‌ها واکنش شدیدتری نشان خواهند داد.
در این ارتباط آمریکا و اروپا با توجه به اعلام موضع،فقط به تحریم های اقتصادی و برخی تحریم های دیگر دست خواهند یازید و صدالبته تحریم صدمات و خسارات زیادی برای روسیه به همراه خواهد داشت ولی با توجه به امکانات کشوری مانند روسیه،این اقدامات نمی تواند روس‌ها را زمین گیر و ناتوان کند،چون روسیه بعنوان پهناورترین کشور دنیا دارای منابع بسیار عظیمی در بخش های مختلف اقتصادی از جمله انرژی و… می باشد که تا عملیاتی شدن طرح های بزرگ اروپا در زمینه ی انرژی های نو و تجدید شونده،نیاز ۴۰ درصدی اروپا به گاز و سایر فرآورده‌های نفتی برای اروپا هم خسارت بار خواهد بود.
خطر جدی استفاده ی روسیه از بمب اتمی
آنچه که در این میان به عنوان متغیر قوی و حتی یک عامل خطرناک می تواند به حساب آید،این است که روس‌ها و پوتین توتالیتر با توجه به رفتارشان،اگر احساس خطر جدی نمایند و اوکراین قصد جدی برای پیوستن به ناتو را داشته باشد، در استفاده از بمب اتمی تردید نخواهند کرد.
شواهد تاریخی نشان میدهد،«فنلاندیزه » اوکراین استراتژی روسیه است و به نظر می رسد روس‌ها به احتمال فراوان به این خواسته شان خواهند رسید چون هم آمریکا و اروپا عزم جدی جنگ با روسیه را ندارند و از دست آمریکا و اروپا تقریباً کاری جز تحریم اقتصادی تحریم برخی شخصیت های روسی منهای پوتین و لاوروف از دست شان بر نمی آید. فقط در این میانه مردم اوکراین باید تاوان هزینه‌های سنگین تمامیت خواهی ولادیمیر پوتین و تندروهای روسی و همچنین سیاست های توسعه طلبانه و خودخواهانه ی آمریکا ، اروپا و برخی رهبران ناپخته و جوان و ناسیونالیست های اوکراین برای رویای پیوستن به یک پیمان نظامی خانه خراب کن را بدهند و این موضوع به هیچ عنوان منصفانه و منطقی نیست.
آمریکا و اروپا اگر نیت خیر و توسعه ی اوکراین را داشتند،می توانستند با کمک به اقتصاد کشور اوکراین و دادن تکنولوژی های مادر و تحول آفرین و با شکوفایی اقتصاد اوکراین آن را به ویترینی حداقل برای کشورهای اقماری شوروی سابق تبدیل می کردند و از این طریق به پوتین و ناسیونالیست ها و توتالیتر ها می فهماندند که در کچراهه و بیراهه طی طریق می کنند،نه با مانور عضویت اوکراین در ناتو،دکترین و استراتژی دفاعی، امنیتی،نظامی روسیه را به چالش بکشد که اکنون مردم بی دفاع اوکراین باید هزینه‌های سنگین و وحشتناک یک جنگ با روسیه تا بن دندان مسلح را با جان و مال شان پرداخت نمایند.
علی کریمی پاشاکی__ روزنامه نگار