نگاهی به فراز ها و فرود های نهضت جنگل ؛

نهضت جنگل گیلان ، یکی از نهضت های ضد استبدادی و ضد استعماری ایرانیان

تاریخ معاصر ایران در طول دوره ی یکصد و اندی ساله اش عجین شده است به افتخار آفرینی، ایستادگی، پاکبازی و عشق به مام میهن ، قهرمانانی که خیزش و ایستادگی آنان ریشه در ایمان و خودباوری ژرف به این سرزمین کهن و همچنین ناکامی ها ، نامرادی ها و شکست ها .

تاریخ معاصر ایران در طول دوره ی یکصد و اندی ساله اش عجین شده است به افتخار آفرینی، ایستادگی، پاکبازی و عشق به مام میهن ، قهرمانانی که خیزش و ایستادگی آنان ریشه در ایمان و خودباوری ژرف به این سرزمین کهن و همچنین ناکامی ها ، نامرادی ها و شکست ها .
فرقی نمی کند که این قهرمانان در چه نقطه ای از خاک پاک این سرزمین برخاسته باشند چه کلنل محمد تقی پسیان آن افسر شجاع و وطن پرست با سپاه حدود هشت هزار نفری که علم مبارزه با استبداد و استعمار را درخراسان برافرازد، یا چون شیخ محمد خیابانی، ستارخان یا باقر خان در تبریز و یا رئیس علی دلواری در بوشهر و… باشند که در راه پایمردی به استقلال، آزادی و دفاع از میهن قد علم نمایند، یا به مانند فرزند رشید گیلان، میرزا کوچک خان که بر علیه بی عدالتی، فقر و استیلای استعمار، انگلیس، روس و استبداد، راه مبارزه و جنگل را برگزید.
قهرمانی از دیار گیلان چون سرو راست قامت به همراه یارانش  سینه ی خود را آماج سرب های داغ گلوله های مستبدان و استعمارگران قرار داد و با نثار جان خویش درس مقاومت و سرافرازی را به نسل های امروز و فردای تاریخ این مرز پر گهر آموخت.
در این ارتباط شناخت از شخصیت‌ها به ویژه رهبران نهضت‌ها برای درک تحولات تاریخی، اجتماعی و سیاسی از اهمیت بسیاری برخوردار است و به همین منظور جایگاه میرزا که رهبری یک نهضت مهم در تاریخ معاصر کشور را بر عهده داشت ،باید با نگاهی عینی‌تر و همه جانبه مورد ارزیابی قرار گیرد و به نسل جدید معرفی شود.میرزا کوچک، یکی از مشروطه خواهان  مخالف استعمار روس و انگلیس و استبداد در ایران بود و با توجه به بحث تقسیم ایران بین روس و انگلیس برای جلوگیری از این امر قیام کرد و نهضت جنگل را با همراهی و همکاری دیگر بزرگان و همگامی کثیری از مردم گیلان بنیان گذاشت.در آن زمان کشور از طرف دو قوای روس از سمت شمال و انگلیس از طرف جنوب زیر فشار بود به طوری که روس‌ها طبق شعار پطر کبیر برای دستیابی به آب‌های گرم جنوب ، شمال کشور را به محاصره خود در آورده بودند و ایران به طور کامل مورد طمع بیگانگان واقع شده بود.

بزرگمردی بنام «میرزاکوچک»

نام واقعی میرزا کوچک «یونس» بود اما از آنجا که پدرش را میرزا بزرگ می‌نامیدند او را میرزا کوچک صدا می‌کردند که به همین نام شهرت یافت.
به گواه تاریخ، میرزا کوچک در نهضت مشروطیت ایران به آزادیخواهان پیوست و همراه مجاهدان گیلان در فتح تهران شرکت کرد.میرزا کوچک، انسانی بود که کمالات و فضایل انسانی را مهم می‌دانست و مبارزه با زورگویی‌ها را هدف والای زندگی خود قرار داده بود.
میرزا کوچک پس از انقلاب مشروطیت به زادگاهش گیلان مراجعت کرد و به فعالیت‌های سیاسی پرداخت اما از آنجا که این فعالیت‌ها مغایر با منافع روسیه تزاری بود ،کنسول روسیه در رشت او را از اقامت در زادگاهش محروم کرد و بار دیگر به تهران رفت.در آن زمان دولت ایران دچار ضعف شدید بود و اوضاع عمومی کشور مشوش بود ، بیشتر مردم در فقر و تنگدستی زندگی می‌کردند و موجی از خشم و نارضایتی سراسر کشور را فرا گرفته بود.
زمامداران نالایق توانایی مقابله با تجاوز ارتش‌های بیگانه و اتخاذ سیاست‌های عاقلانه و درست برای ممانعت از تعدی‌ها و تجاوزات آنها را نداشتند و بدبختی و پریشان حالی هموطنان به مرحله غیر قابل تحملی رسیده بود تا جایی که میرزا کوچک و همراهان وی در نهضت جنگل نتوانستند ساکت بنشیند.

آغاز شکل‌گیری نهضت جنگل

میرزا کوچک پس از مشورت با افراد مختلف، اندیشه تشکیل یک گروه فداکار برای مبارزات عمومی و مسلحانه به وجود آورد و جنگل‌های گیلان کانون مبارزه او و یارانش شد.با گسترش نهضت جنگل تعدادی از افسران برای تربیت و آموزش فنون نظامی به جنگلی ها استخدام شدند و هدف مهم جنگلی‌ها اخراج نیروهای بیگانه، برقراری امنیت و برطرف کردن بی‌عدالتی و مبارزه با خودکامگی و استبداد بود.پس از شکل‌گیری نهضت جنگل در سال ۱۲۹۹ کنگره‌ای در «کسما ی صومعه‌سرا» تشکیل شد و جنگلی‌ها خط و مشی آینده خود را بر مبنای اصول عدالت خواهی و اقتصادی سوسیالیستی با حفظ ارزش‌ها و باورهای اعتقادی گیلانیان برگزیدند و مرامنامه‌ای را تدوین و تصویب کردند.
بخشی از متن مرامنامه نهضت جنگل این بود: «آسایش عمومی و نجات طبقات زحمتکش ممکن نیست مگر به تحصیل آزادی حقیقی و تساوی افراد انسانی بدون فرق‌ گذاشتن نژاد و مذهب در اصول زندگانی و حاکمیت بیشتر به واسطه منتخبان ملت از مقاصد اصلی است.»
روس‌ها که از گسترش نهضت جنگل هراسناک بودند مقام‌ها دولتی گیلان را برای از بین بردن آنها تحت فشار قرار دادند که یکی از خوانین  دوست روس‌ها برای سرکوب کردن نهضت جنگل ،عازم شد اما در برخورد با آنها شکست خورد و فرار کرد.
میرزا و یارانش در گیلان وقتی که توانستند این حرکت حکومت مرکزی با پشتیبانی روس‌ها شکست دهند، عملاً قدرت مانور خود را به رخ کشیدند و با این پیروزی بود که توانستند تشکیلات خود را وسعت دهند و دارای انسجام گردیدند و عملاً بنای یک جمهوری خودمختار و نه جدا از پیکر ایران عزیز تأسیس کردند .
برای نمونه در گوراب‌زرمیخ صومعه‌سرا مدرسه نظامی تاسیس شد و ریاست آن با «ماژور فین‌پاش» آلمانی بود و چند افسر خارجی و ایرانی نیز شاگردان این مدرسه را تعلیم می‌دادند.در کسما مرکز تشکیلات اداری و مالی کمیسیون جنگ و در لاهیجان نظام ملی تشکیل شد که میرزا کوچک یکی از اعضای آن بود. باید تاکید کرد شورای رهبری نهضت جنگل متشکل از نیروهای مذهبی ، ملی و چپ گرا بود که رهبری آن بر عهده‌ی میرزا کوچک خان جنگلی بود.
با گسترش حوزه ی نفوذ نهضت جنگل در گیلان
کثیری از گیلانیان برای فرا گرفتن فنون نظامی از هر سو به گوراب‌زرمیخ می‌رفتند و نهضت جنگل سراسر این استان را زیر نفوذ خود  قرار داده بود.
میرزا کوچک خان و شواری عالی رهبری نهضت جنگل خود را موظف به دفاع از هموطنان مظلوم می‌دید و عده‌ای از افراد را در منجیل مستقر و راه عبور قزاق های روس را مسدود کرد.
شخص میرزا کوچک جنگلی از مجاهدان مشروطیت و وفاداران به اسلام بود و سخت به اتحاد ملی عشق می‌ورزید و تمام مبارزان و بویژه رهبران نهضت جنگل دارای آستانه ی تحمل خوبی بودند و به همین دلیل تا زمانی که این روش غالب بود ،نهضت جنگل بخوبی در حال ایفای نقش تاریخی خود بود اما فرود های نهضت جنگل از زمانی شروع می شود که در درون رهبران و شورای مرکزی نهضت جنگل خودخواهی،کم تحملی و اعمال دشمنان جنگل برای ایجاد تفرقه و چنددستگی بر بخش هایی از کارکردهای نهضت جنگل مستولی گردید و این اختلافات  در برخی کارکرد های افراد معتقد و فعال در بدنه ی نهضت جنگل نیز تأثیرات منفی گذاشت که برخی از آنان در سالهای پایانی عملکرد نهضت بعضاً موجب نارضایتی برخی از گیلانیان از  اعمال عده‌ای معدود از قشون جنگلی شدند.

میرزا کوچک جنگلی و نهضت جنگل،تاخت و تازهای خارجی در صحنه ی سیاست و اقتصاد کشور را حاصل سیاست بازی عناصر منافق و خودفروخته و بی‌کفایتی دولتمردان می‌دانست و از این‌رو با حساسیت و دلسوزی برای مام میهن به صحنه ی مبارزه آمد و نخست در برابر استبداد محمدعلی شاه ایستاد و سپس با شخصیت‌های با نفوذ تماس گرفت و در آخرین مرحله، سلاح به دست گرفت و در برابر نیروهای بیگانه مقاومتی جانانه کرد.
میرزا کوچک به مردم اعلام کرد :
«هرگز اسلحه را از خود دور نمی‌کند مگر زمانی که مطمئن شودایرانیان از تجاوز متجاوزان بیگانه و ستم‌کاران داخلی مصون مانده و از امنیت و رفاه برخوردار شوند».
نهضت جنگل به رهبری میرزا نه تنها درمبارزه با استبداد داخلی و نابسامانی‌های پس از مشروطه درگیر بودند، بلکه در درون نیز با چالش های جدی مواجه بود.

میرزا از نگاه رقیبان و دشمنان

میرزا کوچک جنگلی در راه نیل به آرمانهای خود، به خود ذره ای تردیدی راه نمی داد و جملگی دوست و دشمن در پایمردی زبان به تحسین او می گشایند. بطوریکه ژنرال دسترویل در وصف او می گوید:«نهضت جنگل از طرف میرزا کوچک خان، انقلابی معروف که یک ایده الیست با شرف و منطقی است تشکیل یافته … به عقیده من میرزا از وطن دوستان حقیقی می باشد و امثال او در ایران کیمیاست.»
همین طور دیمتروف روسی جملات مشابه ای از میرزا کوچک خان دارد«آرمانگرای شرافتمند، وطن دوستی صادق، انسانی در جستجوی عدالت است، مردی که غرورش از اشغالگران خارجی در کشورش جریحه دار شده است»

تأثیرات نهضت جنگل بر تاریخ معاصر

اکنون که بیش از یک قرن از این حماسه  ملی می گذرد یاد و خاطره و فداکاری مبارزان در نهضت جنگل یادآور هزار نکته و روایت است، بجاست که ضمن پاسداشت این قهرمانان وطن، مجموع دلاوریهای این مبارزان ایران زمین را به نسل های امروز  بطور واقعی همراه با فرازها و فرود هایشان تبیین و بازگو شود.
با این وجود بر کسی پوشیده نیست که ایران زمین در طول یک قرن و اندی صحنه رقابت های بریتانیا، روس  فرانسه و آمریکا و… بوده است  و دولت های مرکزی ایران بدلیل بی کفایتی وضعف سستی و ازهم پاشیدگی شان برای مطامع استبدادی خودو تامین منافع استعماری متجاوزین به مام میهن ، در طول زمان زمامداری خود، چپاول و غارت کشور، چه کارهای زشتی که نسبت به این سرزمین
نکرده اند ،از قرارداد ۱۹۰۷وثوق الدوله که ایران را رسما بین دو قدرت روس و انگلیس تقسیم می کرد و قرارداد ۱۹۱۹ که استقلال کشور را از هم می پاشید و عملا کشور را دو دستی تقدیم بریتانیا می کرد .
به هر روی میرزا ودیگر مبارزان نهضت جنگل بین زیستن و ماندن و سرسپردگی ، مرگ و برخی جلای وطن را همراه با شرافت و ایستادن در برابر استبداد و استعمار را بر گزیدند بطوریکه درراه استقلال و اعتلای نام وطن و بیرون راندن اجانب در نبرد با نیروی قزاق و قوای استعمار در میانه ی کوه و جنگل، دشت و دمن سینه های خود را آماج گلوله ها قرار دادند.
میرزا و بسیاری از مبارزان نهضت جنگل با عهدی که با  ملت بسته بودند وفادار ماندند و جان عزیز شان را فدا نمودند.
هرچند در روزهای آخر زندگی،میراز کوچک جنگلی تنها و با یار آلمانی اش (گائو) در سرمای سوزناک گردنه ی خلخال با کشته شدن در راه وطن وفا و نام خود را همچون نام آوران تاریخ چون، آرش، کاوه، شیخ محمد خیابانی، ستار خان و … بلند آوازه ساخت.
بی گمان نهضت پر افتخار جنگل، میرزاکوچک خان جنگلی و مبارزان نهضت جنگل با تمام فراز فرود ها ، چالش ها ، ضعف ها و قوت هایش یکی از دوران های تاثیرگذار مقاومت یک ملت ایستاده در برابر استبداد و استعمار خواهند بود.

علی کریمی پاشاکی __ روزنامه نگار