واقعیت های موجود کشور را جدی بگیرید ؛

با خشونت ورزی و نفرت افکنی چه از طرف حاکمیت و چه از طرف برخی از مخالفان ، ملک و ملت به سعادت و خوشبختی نمی رسد

    شاید اگر اندیشه های مختلف حذف نمی شدند ،هم اکنون نمایندگان تمام اندیشه ها ،طرز تفکر ها ی بدور از خشونت ورزی و نفرت افکنی در جامعه ی ما وجود داشت ، این تکثر گرایی مانع بسیاری از بحرانهای ساختاری مبتلا به جامعه می شد. شوربختانه به علت نبود جریان های فکری اندیشه […]

 

 

شاید اگر اندیشه های مختلف حذف نمی شدند ،هم اکنون نمایندگان تمام اندیشه ها ،طرز تفکر ها ی بدور از خشونت ورزی و نفرت افکنی در جامعه ی ما وجود داشت ، این تکثر گرایی مانع بسیاری از بحرانهای ساختاری مبتلا به جامعه می شد.
شوربختانه به علت نبود جریان های فکری اندیشه ای،اجتماعی،سیاسی ،فرهنگی و… متنوع و مختلف ، خیل عظیم جوانان این سرزمین ،نماینده ی هیچ تفکر ، اندیشه و خرد سیاسی نیستند و تنها حرف خود را می زنند و مطالبات انباشته‌شده ی  خود را فریاد می زنند که به نظر می رسد از سرخوردگی ها و دیده نشدن ها و به حساب نیامدن هاست.

چرا به اینجا رسیده ایم؟

این پرسشی است که مدام  در حال تکرار است و با کمال تأسف به این پرسش اساسی از طرف حاکمان و فعالان و ناظران سیاسی و اجتماعی و… پاسخی در خور داده نشده و نمی شود.  صاحب نظران معتقدند  چالشها و بحران های موجود در جامعه ی ما ، محصول تنگ کردن فضا و دایره ی اندیشه ورزی و میدان ندادن به خواست و مطالبات اکثریت جامعه و حذف اندیشه‌ها و تفکرات متنوع و عاری از خشونت است. متاسفانه مدتهاست یک جریان فکری و سیاسی تقلیل گرا و تندرو که تقریباً در همه‌ی ارکان قدرت حضور پررنگ و بلامنازع و بدون رقیب دارد ،تنها به دنبال شنیده شدن صدای خود منسوبین و حامیان خود می باشد ،
آنها بر این باورند که فقط خودشان باید باشند و فقط خودشان باید حرف بزنند و باید تصمیم بگیرند و اکثریت جامعه هم مطیع فرمان های جورواجور ،ناموزون و غیر استاندارد شان باشند.
به نظر می رسد ، اقلیت تندرو هیچ صدایی به غیر از صدای خودشان را نمی پذیرند و با برچسب زدن به دیگران ، آنان را از موقعیت ها و کنش های اجتماعی و سیاسی و… حذف و یا خانه نشین می کنند. صدا و سیما به عنوان یک نمونه ی بارز برای مردم ، آینه ی تمام نمای تندروی و تمامیت خواهی یک جریان فکری و سیاسی می باشد و تمام کسانی که می توانستند جذب مخاطب نمایند ،چون مانند آقایان یک جریان سیاسی و فکری ،فکر نمی کردند از صحنه کنار گذاشته شدند.حتی تنگ نظری به حدی شده است که کارهایی که از قبل در صدا و سیما توسط مغضوبین ساخته شده هم اجازه ی پخش مجدد پیدا نمی کنند!!
همین حذف اندیشه‌های مختلف باعث شده تا مردم فقط یک صدا را بشنوند ،صدایی که نماد تندروی،افراط و تنگ نظری است.
بطوریکه کسانی که مخالف مذاکرات هسته‌ای بوده و هستند با کمال تعجب مسئول مذاکرات شده‌اند و عنان مذاکرات هسته‌ای را به دست گرفته اند!! و تاکنون نیز هیچ کاری نتوانستند بکنند و طرف  غربی مذاکرات اعلام کرده است که مذاکرات تا پایان دولت آقای روحانی را می تواند مد نظر قرار دهد،یعنی آقایان مدعی مانند جناب آقای جلیلی فقط برای کشور با یک هواپیما آدم رفتند و فقط هزینه ببار آوردند!!!
همان هایی که با اصل وجود مناطق آزاد و ویژه ی اقتصادی و تجاری کشور مخالف بوده و هستند ،ولی هم‌اکنون در رأس آن حضور دارند و رویایی و بدون روندی کارشناسانه برای این مناطق مهم اقتصادی تئوری های ‌ اقتصادی «من در آوردی و غیر استاندارد تنظیم و تجویز
می کنند!!
به عقیده ی بسیاری از صاحب نظران سیاسی ،اجتماعی،اقتصادی و فرهنگی به نظر می رسد تفکر و کنش های این نحله همچنان در دهه ی شصت مانده و از آن دهه خارج نشده است. آنهایی که « پونز» بر پیشانی بد حجاب ها فرو می کردند ،دچار تغییر شدند، ولی این جماعت تندرو دو باره در عصر شبکه های اجتماعی به سمت آن مسلک دهه ی شصتی چرخیدند.
بحران «گشت ارشاد »زاییده و دست پخت همین آقایان است ،کسانی که مشکلات کشور را « امتحان الهی » می دانند و تحریم ها را « نعمت» می خوانند.
هم اکنون این نوع تفکر و حاملان آن را بیشتر از گذشته می بینیم و لمس می کنیم ،چون هر روز شاهد ادعاهای آنها هستیم.این جریان سیاسی تقلیل گرا  بدلیل اینکه عادت به پذیرفتن نظر مخالف یا منتقد را ندارد و آنها را از مدار حق بیرون می داند و خود حق پندار است ،فقط می خواهد حرف خود را به کرسی بنشاند.

عدم توجه به راهکارهای دلسوزان و خیرخواهان ملک و ملت

دلسوزان و خیرخواهان ایران به درستی می گویند ،هر چند به نظر می رسد کمی تا قسمتی دیر شده باشد ،ولی ضرورت گفت و گو بین مردم با یکدیگر و بین مردم و کنش گران سیاسی و اجتماعی و… با حاکمیت بسیار بسیار جدی و حتی از نان شب هم واجب‌تر است و تا دیرتر نشده باید به آشتی ملی واقعی در درون کشور رسید تا کشور از بحرانها و چالش‌های جدی و بنیان افکن نجات یابد.

باید از فضای تندروها، افراطیون و خشونت طلبان دوری کرد و به گفت و گو ی واقعی و با رعایت الزامات قانونی و منطقی گفت و گو برای رسیدن به آشتی ملی واقعی و رعایت تمام و کمال حقوق ملت دست یازید.نباید به تندروها این امکان داده شود تا در مجلس خواهان اعدام معترضان شوند تا قابلیت مجلس که خانه ی ‌ملت می باشد به خانه حاکمیت و حاکمان تبدیل گردد.
همچنین به نظر می رسد جریان اقلیت تندرو و تمامیت خواه و افراطی ،غرب‌و ممالک غربی را به مثابه ی فیلم های پورن می بیند و تصور می کند در آن دیار مردم از صبح تا شب در حال فساد و بی بندوباری هستند ،به خاطر همین نگاه ناقص است که تندرو ها ادعا دارند، جوانان مطالبه گر ومعترض به برخی
سیاست ها ی دولت در ایران به ‌معنای عام،به گشت ارشاد وحجاب به دنبال شهوت های خودی هستند!! آیا این نحله ی تندرو و افراطی می خواهند دور ایران دیوار کشیده شود تا با خیال راحت به دور از قیل و قال دنیا حکومت کنند ؟ بدشان نمی آید یک کره شمالی دیگر هم در دل خاورمیانه داشته باشند و به جز با روسیه و چین با باقی کشور ها کار آنچنانی نداشته باشند.!!
شاید اگر اندیشه های مختلف حذف نمی شدند ، امروز جوانان کشور نماینده‌ی یکی از تفکر ها در جامعه بودند ،اما حالا آنها تنها مانده‌اند و  نماینده ی هیچ تفکری نیستند و تنها حرف خود را می زنند که فورانی از سرخوردگی و دیده نشدن و به حساب نیامدن هاست.
علی ایحال  ، این قلم نمی داند ، ضرب المثل قدیمی « هر وقت ماهی را از آب بگیری ،تازه است » برای این روزهای ایران به کار می آید یانه؟ یا شاید برای وضعیت فعلی مان این ضرب المثل « آب رفته از جوی، دیگر بر نمی گردد»مناسب تر  باشد ،ولی بایستی تلاش کرد تا ماهی را تازه از آب گرفت و باز هم با تلاش واقعی همه جانبه ،اب را به جوی باز گرداند ،
یقیناً کار سخت و دشواری خواهد بود ولی شدنی است ، اگر همه صداقت داشته باشند و بخواهند آشتی ملی واقعی در ایران بوجود آید ،هم حاکمان و هم کنش گران و هم مردم.
نباید گذاشت تا نفرت ریشه اش را در خاک این سرزمین عمیق تر کند که در آن صورت با هیچ تبری نمی توان به راحتی آن را قطع کرد ، بایستی به جای نفرت افکنی و خشونت ورزی ،بطور واقعی بذر امید را با رعایت حقوق کامل ملت توسط حاکمان ،پاشید و از  آن با تمام وجود مراقبت کرد تا نهال آزادی و رعایت کرامت انسانی با تامین حقوق بشر بارور گردد.
امید های حداقلی که در سالهای نه چندان دور در دوم خرداد و برخی سالهای پس از آن با تمام ضعف هایش در  صندوق های انتخابات و اتخاذ روش های دمکراتیک به سبک ایرانیش  بود، با کیفیتی بالاتر  و تامین کننده ی حقوق  کامل تمام ملت از جمله زنان ،دختران ،قومیت ها، آزادی جریان اطلاعات آزاد ،حقوق انتخاب کنندگان و انتخاب شوندگان ،نبود تبعیض و رانت خواری و ویژه خواری و برابری همگان در برابر قانون بدون کوچکترین استثنایی جستجو کرد