نقد و نقادی فقط به دولت ختم نشود، سایرین نیز فراموش نشوند

در این که دولت آقای روحانی دارای اشتباهات و اشکالات چند وجهی می باشد، کمترین شکی وجود ندارد. ولی آیا اساس و پایه ی همه مشکلات فقط دولت است و یا سایر قوا و دیگران نیز در ایجاد این مشکلات هیچ نقشی ندارند؟ این پرسشی است که باید منصفانه و با تکیه بر وجدان بیدار به صورت همه جانبه به آن پرداخته شود

در این که دولت آقای روحانی دارای اشتباهات و اشکالات چند وجهی می باشد، کمترین شکی وجود ندارد. ولی آیا اساس و پایه ی همه مشکلات فقط دولت است و یا سایر قوا و دیگران نیز در ایجاد این مشکلات هیچ نقشی ندارند؟ این پرسشی است که باید منصفانه و با تکیه بر وجدان بیدار به صورت همه جانبه به آن پرداخته شو،در غیر این صورت نمی توانیم برای برون رفت از مشکلات چند وجهی موجود، راه حل های اساسی پیدا کنیم.
اساسا نقد خوب است و انتقاد کردن باید آزاد باشد و مردم باید بتوانند به راحتی هر کسی را نقد نمایند. در ضمن باید باور مند باشیم که انتقاد باید سازنده و راهگشا باشد.
با این مقدمه این قلم در نظر دارد نگاهی همه جانبه به موضوع نگاه کند، چون این روزها، همه ی نقدها به دولت به عنوان قوه ی مجریه می شود. در واقع در شرایط کنونی در کشور به غیر از رییس جمهور،وزراء، مدیران، استانداران و کسانی که حکمی از سوی دولت گرفته اند،ولی به هیچکس دیگری نمی شود انتقاد کرد. نمی خواهم ذهن را به سمت برخی شخصیت ها و نهادها ببرم و یا به طبقه فرهنگی خاصی اشاره کنم. بلکه می خواهم از شهامت انتقاد کردن به زبان ادب و احترام، که تخریبی در آن وجود نداشته باشد و شخصیت آدم ها و گروههای اجتماعی زیر سوال نرود. چرا نباید بتوانیم از افراد انتقاد کنیم و یا مردم یک شهر را مورد نقد منصفانه قرار دهیم؟ چه اشکالی پیش می آید؟ چرا گاهی اوقات فضا آنقدر مسموم می شود که هیچ گونه انتقادی بر تابیده نمی شود؟ چرا نمی شود از پزشکان، روحانیون، روزنامه نگاران، استادان دانشگاه، صنوف بازار و … انتقاد کرد؟ آیا انتقاد از این اقشار محترم باعث می شود آسمان به زمین بیاید؟
فضای نگرانی از بیان انتقادات به حدی بالاست که برای هر نقدی حتی منصفانه و دلسوزانه باید کلی توضیح بدهیم که منظور ما عموم افراد آن صنف یا طبقه نیست. مثلا چه ایرادی دارد که جامعه از من روزنامه نگار انتقاد کند؟
نکته ی مهم در بحث نقد و نقادی
آنچه که از اصول نقد و نقادی باید مورد توجه قرار گیرد این است که نقد و نقادی با تمسخر، نیشخند و اهانت عجین نشود که متاسفانه کاری که در برخی از برنامه های صدا و سیما مرسوم شده و برخی مجریان از زبان طعن، نیشخند وتمسخر استفاده می کنند. زبان تمسخر، نیشخند و اهانت با زبان راهگشای نقد و نقادی منصفانه، فرق ماهوی دارد. اگر قرار بر انتقاد از برخی سیاست های اقتصادی است چرا باید زبان عادی و سلیس، جدی و ساده را کنار گذاشت و از زبان نیش و کنایه استفاده کرد؟
با کمال تاسف «آقایی» از کلمه «ژن خوب» در سخنانش استفاده کرد. چقدر این کلمه دستمایه ی تمسخر قرار گرفت؟ این رفتار نه تنها ضد انتقاد بلکه هیچ کمکی هم به حل مساله نکرد و فقط دامنه ی عصبیت ها را بالا برده است.
نقد فقط مختص دانشگاه و دانشجویان نیست
جریانها و اتفاقات اخیر در اقصی نقاط کشور به غیر از مواردی که منجر به خشونت شد که به هیچ عنوان قابل قبول نیست، نشان داد که نارضایتی هایی در جامعه به شکل جدی وجود دارد. پس اینکه نقد و نقادی را صرفا وظیفه دانشجویان بدانیم، روشی پسندیده نیست. بهتر است که توقع خود را از دانشجویان پایین بیاوریم. دانشجویان صنف در حال رشد هستند که خیلی از آنها در حاشیه ی درس خواندن، مقداری هم بینش سیاسی و اجتماعی خود را بالا می برند. دانشجویان در گذشته، چابکی در برگزاری میتینگ و اعتراضات داشتند و زودتر از سایر صنوف و اقشار جامعه اعتراضات و انتقادات خود را به رخ می کشند. ولی در کنار این خصلت خوب،د انشجویان باید بتوانند به دیدگاههای خود عمق کافی بدهند و تحلیل هایشان قویتر و غنی تر و همه جانبه تر شود و تا بتوانند به جامعه در شناخت کیفی تر کمک کنند. اینکه تصور کنیم نقش دانشجو، نقادی از طریق برقراری تظاهرات و پلاکارد دست گرفتن و آمدن به خیابان است، نقش اصلی او را کمرنگ کرده ایم. هر چند نباید این حق را هم از دانشجو گرفت اما نباید نقش او را تنها به همین مورد محدود کنیم و از سوی دیگر نقد را هم تنها مختص به دانشجویان کردن درست نیست. پیش تر بیان شد اعتراضات اخیر نشان داد که در سطح جامعه انتقادات و اعتراضات به برخی سیاست ها و عملکرد ها وجود دارد که اقشار مختلف جامعه را در برمی گیرد.
علی ایحال، هر چند که در اعتراضات اخیر، دست هایی سعی داشتند که اعتراضات مدنی مردم را به خشونت بکشانند که این اعمال کینه ورزانه و خشونت آمیز به هیچ عنوان مورد تایید نبوده و نیست. ولی باید کاری کنیم که فشارها به بغض فروخفته در گلوها کم شود و مردم باید بتوانند حرف های خود را بزنند.

علی کریمی پاشاکی