علی نظری سردبیر مستقل آنلاین

اصلاح‌طلبِ جامعه محور یا قدرت محور؛ کدامیک؟

  این سال‌ها اصلاح‌طلبان، به ویژه در فضای مجازی، آماج حملات و اتهامات بسیاری واقع شده‌اند. حملاتی از جانب گروه‌های سیاسی که اصلاحات در نظام سیاسی را مزاحم برنامه بلندمدتِ خود می‌دانند. یکی از این گروه‌ها که ذینفع در تحریم‌ها و سخت شدن شرایط زندگی مردم ایران و سقوط جمهوری اسلامی است، طیف رنگین کمانی […]

 

این سال‌ها اصلاح‌طلبان، به ویژه در فضای مجازی، آماج حملات و اتهامات بسیاری واقع شده‌اند. حملاتی از جانب گروه‌های سیاسی که اصلاحات در نظام سیاسی را مزاحم برنامه بلندمدتِ خود می‌دانند. یکی از این گروه‌ها که ذینفع در تحریم‌ها و سخت شدن شرایط زندگی مردم ایران و سقوط جمهوری اسلامی است، طیف رنگین کمانی براندازان است که اساسا اصلاح‌طلبان را باعث دوام جمهوری اسلامی می‌شناسد. اینان حمله به چهره‌های اصلاح‌طلب را، مقدم بر حمله به جمهوری اسلامی می‌دانند.

طیف دوم که قربت‌الی‌الله اصلاح‌طلبان را مورد عنایت قرار می‌دهند، جبهه تندروهای منشعب از اصولگرایی است. در خط مقدماتی این گروه، پرچم جبهه پایداری و انجمن حجتیه برافراشته است. بقیه سازمان‌های سیاسی‌ این طیف عموما و حسب سرشت سیاسی اصولگرایان، حول یک چهره حلقه می‌زنند. مانند حامیان رائفی پور، حسن عباسی، سعید قاسمی، احمدی‌نژاد و مانند این‌ها.

اما در معرفی گروه‌های ضربه زننده به اصلاح‌طلبان محافلی پیچیده نیز دخیل هستند که به حسب افکار و نظرات سیاسی به اصلاحات نزدیک هستند، اما عملکرد آنان همواره علیه اصلاح‌طلبان بوده و نقطه ضعف‌های تاریخی این جبهه را رقم زده‌ و طبعا گاهی از دشمنی هم فراتر می‌روند.

این گروه را می‌توان تحت نام اصلاح‌طلبانِ قدرت‌محور دسته‌بندی کرد که در هر شرایطی خود را موظف به حضور در شبکه قدرت سیاسی می‌دانند و برای دریافت سهم خود از کیک قدرت، مصالح جمعی و جناحی را قربانی هدفِ مقدسِ کسب قدرت، می‌کنند.

با این مقدمه تقریبا می‌توان به راحتی جبهه مقابل این محافل و گروه‌ها را شناسایی کرد و با عنوان اصلاح‌طلبان جامعه محور از بقیه جناح‌های سیاسی تفکیک کرد.

این جبهه موتورِ محرکه جامعه مدنی است که برای ایجاد انسجام در اقشار و لایه‌های مختلف جامعه، و هدایت مطالبات عمومی و احقاق حق بی‌پناهان، فعالیت مدنی یا سیاسی می‌کند.

پیش‌بینی می‌کنم که پزشکیان در چهار سال پیشِ رو نیاز مبرم به حضور اصلاح طلبان جامعه محور دارد.
شرایط امروز کشور و معضلات معیشتی در موقعیت تحریم، موجب محدود شدنِ گزینه‌های روی میز برای رئیس جمهور منتخب است. کشوری که ایشان تحویل می‌گیرد علیرغم داشتن ثروت‌ها و امکانات بی‌نظیر، دچار محروميت‌های غیرقابل باور و ناکامی‌های درازمدت است. هیچ چشم‌اندازی از رفع تحریم‌ها وجود ندارد و تا آغاز سال آینده میلادی حتی نمی‌توان توافقات کوتاه‌مدت اقتصادی با دولت کنونی آمریکا ایجاد کرد.
در صورت روی کار آمدن ترامپ در ایالات متحده، دولت چهاردهم در مسائلی همچون برجام و حل گره هسته‌ای، نیاز اساسی به ارتباط با اقشار مختلف جامعه و ایجاد درک عمومی از بحران‌های پیش رو و تنظیم انتظارات و تقاضاهای مردمی خواهد داشت.
اینجاست که باقیمانده سرمایه اجتماعی اصلاح‌طلبان و حضور چهره‌های موثر اصلاح طلبِ جامعه محور، در پشتیبانی از دولت لازم می‌آید.
خاطرمان هست که توزیع و تقسیم صندلی‌های سیاسی چنانچه در دولت روحانی اتفاق افتاد و تکاپوی برخی فعالان اصلاح‌طلبِ حاضر در مدیریت‌ها و حضورشان در تامین اجتماعی، شرکت‌های دولتی و شهرداری‌ها و …، گرچه اتفاقی نبود، اما بهای نقدی حمایت خاتمی از کاندیداتوری روحانی بود که توسط این گروه از فعالانِ اصلاح‌طلبِ قدرت محور، به سرعت دریافت شد. صرفِ ورود به قدرت نه تنها مذموم نیست بلکه بخشی از اهدافِ اولیه احزاب است، اما ناکارآمدی، تقسیم غنایم و خویشاوندسالاری در میان فعالان سیاسی که به ناحق جایگاه‌های تخصصی و مستقیما مرتبط با منافع مردم را اشغال کردند، موجب نارضایتی دستگاه‌های مربوطه و بدنامی چهره‌های صِرفا سیاسی شد تا جایی که مسئولیت بخشی از ناکامی‌های دولت روحانی را به جان خریدند. در ایران بالا رفتن از پله‌های قدرت، برخلاف نظام بوروکراتیک کشورهای مدرن، تحصیلات، تخصص و سابقه مرتبط، نیاز ندارد به همین سبب فعالان سیاسی در ادارات خاصی مدام مشغول صندلی‌بازی هستند.
امروز جامعه ایران، کاملا از این جماعت نومید و مایوس است و با هزار افسوس عملکرد آنان را بپای اصلاح‌طلبان می‌نویسد.

در روزهای اخیر به ویژه در نوشتار بهزاد نبوی دیده‌ایم که چگونه این طیف به شیوه‌های مختلفِ، تمسک جسته‌اند تا در دولت پزشکیان مجددا به قدرت باز گردند!

از آنجا که دولت پزشکیان، آخرین تیر ترکش جامعه ایران و تنها امید برای نجاتِ کشور از سقوطِ قطعی است، هشدار و زنهار می‌دهم به آنان که با پیروزی پزشکیان، سر از پا نشناخته به یارکِشی و مهره‌چینی در دولت، مشغولند. اگر این فرصت از دست برود، برای جبهه اصلاحات، بارِ دیگری متصور نیست و هرگز فرصتی برای جبران این جاه‌طلبیِ نابهنگام، بدست نخواهد آمد.
رئیس جمهور منتخب هم بداند آزموده را آزمودن خطاست، هم‌اکنون امتحان پس داده‌ها را غربال کنید!
@mostaghelonline