روزگار بسیار سخت روزنامه نگاری در ایران
رسانه نگاری مکتوب یا همان روزنامه نگاری در ایران سخت ترین روزهای حیات خود را از بدو پیدایش تا به امروز تجربه می کند. تیراژ نسخه های کاغذی به کمترین حد خود رسیده ، برخی روزنامه نگاران با سابقه دیگر انگیزه ی سال های پیش خود را ندارند، جوانان جویای نام کمتر می توانند افقی […]
رسانه نگاری مکتوب یا همان روزنامه نگاری در ایران سخت ترین روزهای حیات خود را از بدو پیدایش تا به امروز تجربه می کند. تیراژ نسخه های کاغذی به کمترین حد خود رسیده ، برخی روزنامه نگاران با سابقه دیگر انگیزه ی سال های پیش خود را ندارند، جوانان جویای نام کمتر می توانند افقی پیش روی آینده خویش ترسیم کنندو ظهور شبکه های اجتماعی این پرسش را بوجود آورده که نکند دوران روزنامه های کاغذی یا همان مطبوعات مکتوب به سر آمده و مخاطبان هر آنچه را می خواهند، می توانند در گوشی های تلفن همراهشان پیدا کنند. کاربه جایی رسیده که برخی کارشناسان سخن از بحران مخاطب و مرگ مطبوعات مکتوب گفته اند و دیگران را به خداحافظی با اینگونه از رسانه ها تشویق می کنند.
قطعا نمی توان منکر اهمیت و اثر گذاری رسانه های دیجیتالی و نوین شد، اما شاید یک بار هم بد نباشد به این پرسش بپردازیم که آیا افول مطبوعات صرفا محصول ظهور رسانه های نوین و مجازی است؟ اگر نه، آیا نمی توان برای برداشتن موانع پیش رو تلاش کرد؟ آیا مطبوعات مکتوب و نشریات ایران نمی توانند دوباره روزهای اوج را تجربه کنند یا اوجی دیگر و متناسب با جهان جدید را رقم بزنند؟
باید قبول کنیم که مطبوعات مکتوب و نشریات جدا از تمام کارکرد هایشان، همواره بزرگترین مرکز پرورش روزنامه نگاران بوده اند. ساختار نشریات و مطبوعات مکتوب، خلاف رسانه هایی که این روزها مخاطبان به آنها رجوع می کنند، به گونه ای بوده و هست که می تواند محلی برای انتقال تجربیات به روزنامه نگاران تازه کار و پرورش آنان باشد. شمار عظیمی از روزنامه نگاران بزرگ ایران، دست پرورده ی تحریریه هایی اند که در آنها، ساعت ها روی یک موضوع بحث می شود و یک ایده ی اولیه بر اثر گفت و گو و نقد، به گزارشی اثر گذار یا یادداشتی تامل برانگیز تبدیل می شود. این همان اتفاقی است که درمورد آنچه امروز رسانه های جدید می نامیم، نمی افتد. بماند که این اتفاق جدا از محصولی که بار می آورد، بزرگترین عامل برای آفریدن اشتیاق و شور به عنوان عنصر ضروری روزنامه نگاری در میان روزنامه نگاران است. گزارش ها و رسانه های مکتوب و کاغذی اهم از روزنامه ها، هفته نامه ها و … عموما حاصل تحقیق صورت گرفته و در یک گروه و بررسی مدام چند کارشناسی است که به روزنامه نگار یاری می رسانند تا بارش را به منزل برساند. مفهوم «تحریریه » همان حلقه مفقوده ی روزنامه نگاری امروز با رسانه های مدرن و دیجیتالی است، «جایی برای هم اندیشی و تضارب آراء. »
اگر این نبود هر روزنامه نگاری به خانه اش می رفت وآنجا هر چه دل تنگش می خواست می نوشت و به رسانه ی مربوط ایمیل می کرد. حال می توان این پرسش را مطرح کرد که چرا بسیاری از رسانه های مکتوب اعم از روزنامه ها و هفته نامه ها و … عملا با مفهوم تحریریه وداع کرده اند و چرا برخی روزنامه نگاران دیگر حاضر نیستند تمام روزشان را در تحریریه بگذرانند؟
احتمالا پاسخ های بسیاری برای این پرسش وجود دارد اما قطعا یکی از مهمترین شان، افول حیرت انگیز « اقتصاد فرهنگ» در روزنامه نگاری ایرانی بوده است. چون روزنامه ها و هفته نامه های ایرانی کمتر توانسته اند تبدیل به یک « بنگاه مطبوعاتی» شوند و از این رو نتوانستند ضرورت های بازارهای جدید را درک کنند که از دل توسعه تکنولوژیک برآمده است. نتیجه این شد که اقتصاد و نشریات مکتوب اعم از روزنامه ها و هفته نامه ها هر روز ضعیف تر شده است.
علی کریمی پاشاکی__ روزنامه نگار
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0