اصلاحات واقعی ، تنها راه نجات کشور

اصلاحات واقعی ،شامل بازنگری جدی در قانون اساسی برای تقویت جمهوریت ،قانون انتخابات ،رعایت جدی حقوق زنان و حقوق شهروندی،حقوق انتخاب شوندگان و انتخاب کنندگان ،رفع تبعیض در تمام امور،ورود به باشگاه اقتصاد جهانی ،رعایت حقوق بشر

با شعار ها و رفتارهای خشونت طلبانه ، نفرت افکنانه و مرگ بر این و آن گفتن از طرف حاکمیت و یا هر جریان و گروهی و از بین بردن بسیاری از ساختارهای نرم افزاری و سخت افزاری، نمی توان به جامعه ایی توسعه مند و امیدوار رسید.
ضرورت دارد برای ایجاد جامعه ایی پویا و آینده‌دار هم ظرفیت بالای مطالبه گری بدون مماشات های عافیت طلبانه و بدون خشونت ورزی و نفرت افکنی از طرف مردم داشته باشیم و هم در پروسه ی تحولات سیاسی و اجتماعی و.. بیاموزیم برای پایداری همگرایی و تقویت و حفظ سرمایه اجتماعی بایستی هم توانایی بخشیدن و فراموش کردن و هم توانایی بخشیدن و فراموش نکردن بسیاری از اعمال حاکمیت وحاکمان را داشته باشیم.
در جهان کنونی با بسط فعالیت ها و
کنش‌گری های مدنی و مبارزات خشونت پرهیز آزادی خواهانه و دمکراسی طلبانه ، اگر صرفاً به انقلابات قهر آمیز و پر خشونت تمرکز شود،جوامع و از همگرایی و پیوستگی انسانی و اخلاقی بشدت فاصله خواهند گرفت و جهان به جنگ سرد و رفتارهای قطبی سابق رجعت خواهد کرد که نتایج خونبار و وحشتناک آن را در قرون گذشته و بویژه در قرن بیستم بسیار دیده و شنیده ایم.
با این موصوف ،باید تدبیر و کاری انجام داد تا صدای ضد خشونت و اصلاح طلبانه در زندگی ایرانیان و سیستم حکمرانی پژواک بلندی داشته باشد و باور کنیم که با این رویکرد و کنش‌گری از هر نوع مبارزه قهرآمیز و خشونت محورانه و نفرت افکنانه از طرف معترضین و مخالفین و همچنین رفتارهای بازدارنده ی حاکمیت در ارتباط با انتخاب خشونت عریان برای مقابله با اعتراضات ،مخالفت های قانونی و مدنی ،به نفع ملک و ملت نخواهد بود.

در فضای آرام و متین اصلاح طلبانه تشخیص سره از نا سره خیلی راحت تر از فضای مبارزات قهر آمیز و خشونت محورانه
می باشد.
با توسل به روح و خمیره ی مبارزات و کنشگری تحول خواهانه ی اصلاح طلبانه ، بدون تحمیل هزینه‌های هنگفت و غیر قابل جبران مانند کشتار و صدمات قهری ،کاهش اعتماد عمومی و ویرانی های ناشی از محو فیزیکی انسانها و زیر ساخت های توسعه همه‌جانبه و پایدار بر ملک و ملت ،می توان در فرآیند آشتی ملی واقعی مبتنی بر اصلاح واقعی تمام امور و تامین منافع عمومی و ملی حرکت کرد ،چیزی که حداقل در سنوات گذشته تا به امروز توسط بخش هایی از حاکمیت در ایران مورد توجه قرار نگرفته و با آن مخالفت های جدی شده است.
قطعاً اسلوب و روش کنشگری اصلاح طلبانه ی واقعی ، زمانبر و رواداری و آستانه ی تحمل بالایی را می طلبد ولی دارای کیفیت و خروجی بی بدیل خواهد بود که مسیر خوشبختی و خوشوقتی جامعه ی ایران را بسیار هموار خواهد نمود.
نباید از همه چیز براحتی و در کسری از زمان ناامید شد و از همه ی فواید و محسنات انسانی و اخلاقی کنشگری اصلاح طلبانه سیاسی ،اجتماعی و… موجود در ایران براحتی عبور و نفی کرد.
بایستی به این مهم نیز توجه ویژه داشت که مگر فرآیند بزرگ و مهم اصلاح طلبی و اصلاح خواهی بدون توسعه ی سیاسی و بسط آزادی بیان و پس از بیان ،گسترش واقعی فعالیت های احزاب سیاسی و نهادهای مدنی و…ممکن است ؟
برخی فعالین و کنش‌گران سیاسی معتقدند که دیگر پروژه ی اصلاح طلبی و اصلاح خواهی در ایران جواب نمی دهد و باید از آن عبور کرد ولی تقریباً هیچ نسخه ی خشونت پرهیز ی برای جایگزینی آن ارائه نمی دهند!! این یعنی اینکه فقط برخی می دانندکه یک چیزی
نمی خواهند ولی نمی دانند که بجای آن چه چیزی را می خواهند!!
این یعنی بی برنامگی و هرج و مرج و باری به هر جهت مخالفت کردن
و برهم زدن اوضاع موجود بدون داشتن پلان جایگزین بدور از خشونت!.

این قلم هم باور دارد که اصلاحات در ایران به سبک و سیاق گذشته ،علی رغم پاکدستی و صداقت برخی از رهبران و حاملان آن با صخره های سخت تمامیت خواهی و تندروی در حاکمیت با موانع بسیار جدی مواجه گردیده است ، ولی باز هم روند
اصلاح طلبی و اصلاح خواهی واقعی طرح های روشنی برای مشکلات داشت و دارد که پیشتر گفته شد شوربختانه با موانع انحصار طلبانه و تندروانه ی تقلیل گرایان روبرو گردید .
اگر بگوییم که جنبش اصلاحات در تاریخ ۱۵۰ سال اخیر در ایران ،موفق ترین جریان و کنشگری سیاسی و اجتماعی بوده است ،پر بیراه نگفته ایم .
باید اذعان کرد عدم تداوم روند اصلاحات و اصلاح طلبی در واقع عدول برخی کنشگران و گاهی هم ضعف و عدم جدیت از ناحیه ی برخی رهبران اصلاحات و همچنین برخورد های خشونت آمیز حاکمان با فعالان اصلاح طلب در ۱۵۰ ساله اخیر در ایران از دلایل کم رومقی و ناکامی های روند اصلاحات بوده است .

اکنون که نحوه ی حکمرانی نامناسب توسط بخش هایی از حاکمیت در ایران باعث بروز نارضایتی ها و مخالفت هایی با آن شده ، به این دلیل است که ریشه و اصل واقعی روند اصلاح طلبی و اصلاح خواهی به عنوان اسلوب خروج از چالش های سیاسی ،اجتماعی و… خیلی جدی گرفته نشده است.

انصافاً روند اصلاح طلبی و اصلاح خواهی و اصلاحات واقعی در ایران ظرفیت های بسیار بزرگی داشته و دارد که هم جدی گرفته نشد و هم مغفول مانده‌است.
بایستی همه با هم کاری کنیم تا اصلاحات واقعی همچنان روزنه ی امیدبخش جامعه ی ایران باشد و نظام حکمرانی در ایران نیز تا دیرتر نشده ثابت کند که با پذیرش اصلاحات می تواند به فرایند تاریخی تجربه ی توسعه ی سیاسی و اجتماعی و… در ایران جانی دوباره و به روند سیاست ورزی بدون خشونت در جامعه کمک نماید.
در ضمن باید باور داشت ، اصلاحات ، معادل همه ی اصلاح طلبان در دو دهه ی اخیر و یا سنوات گذشته تاریخ معاصر و عملکرد آنان نیست ،چون اصلاحات مفاهیم و مضامین روشن و عمیق تری دارد که بسیاری از نظامات توسعه یافته و یا در حال
توسعه در دنیا با اتکاء به آن توانسته اند از بسیاری از بحرانهای خود بدرستی عبور نمایند.
شاید برخی حاملان اصلاحات ،عامل به اشتباهات زیادی بودند و برخی در بخش هایی از حاکمیت با مخالفت و مبارزه با روند اصلاحات و حاملان اصلاحات، آن را با موانع سخت مواجه کردند، اما باید قبول کرد اصلاحات به عنوان بهترین اسلوب سیاست ورزی در شرایط کنونی ایران هنوز به طور کامل شکست نخورده است، ولی باید کاری کرد تا صدای اصلاح طلبانه در سیستم زندگی فردی و اجتماعی ایرانیان و سیستم حکمرانی ایران پژواک مؤثرتری بیابد و اطمینان داشته باشیم که فقط رویکرد اصلاح طلبی و اصلاح خواهی واقعی به نفع ملک و ملت خواهد بود.