توهم مدیریت؛ ریشه‌ی مشکلات کشور

توهم مدیریت؛ ریشه‌ی مشکلات کشورتوهم در مدیریت، به معنی باور‌ کردن به وجود مدیریت و کنترل‌ کامل بر حوزه‌های مختلف در یک سازمان یا جامعه است، توهمی که در آن فرد تمامی موفقیت‌ها را به توانمندی خودش نسبت می‌دهد اما تمامی شکست‌ها را حاصل عملکرد مدیریت‌ گذشته یا وضعیت جامعه می‌داند. مدیران متوهم، باعث ایجاد […]

توهم مدیریت؛ ریشه‌ی مشکلات کشورتوهم در مدیریت، به معنی باور‌ کردن به وجود مدیریت و کنترل‌ کامل بر حوزه‌های مختلف در یک سازمان یا جامعه است، توهمی که در آن فرد تمامی موفقیت‌ها را به توانمندی خودش نسبت می‌دهد اما تمامی شکست‌ها را حاصل عملکرد مدیریت‌ گذشته یا وضعیت جامعه می‌داند.

مدیران متوهم، باعث ایجاد فاصله بین سازمان‌ و ذینفعان می‌شوند که نتیجه آن نارضایتی بین افراد جامعه می‌باشد. عدم شفافیت و عدم صداقت با جامعه، عدم شناخت واقعیت‌‌ها، عدم استفاده از علوم مدیریتی و عدم توجه به نیازهای جامعه از جمله عوامل ایجاد توهم مدیریت است که اصلاح تصورات نادرست مدیریتی و مشارکت افراد در تصمیم‌گیری‌ با توجه به نیازهای جامعه می‌تواند کمک کننده باشد.

فلان وزیر و وکیل نه تنها بازخورد جامعه را نسبت به عملکرد خود نمی‌بینند بلکه خودشان را بالاتر و لایق‌تر از همه می‌دانند، می‌گویند ما تورم را کاهش داده‌ایم! می‌گویند ما از تولید حمایت می‌کنیم! می‌گویند ما باکیفیت‌ترین خودرو را تولید می‌کنیم! خلاصه اینکه همه مدیران حوزه اقتصاد، صنعت، مسکن، انرژی و… می‌گویند ما بهترین هستیم، نشنیدیم کسی عذرخواهی نماید، نشنیدیم کسی استعفا نماید، اینها اگر توهم مدیریتی نیست، پس چیست!؟

سرمایه‌های انسانی و مادی کشور بسیار است، اما ریشه‌ی مشکلات اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را باید در “توهم مدیریت” جستجو نمود که نتیجه عملکرد “کوتوله‌های مدیریت” است!