عمق فاجعۀ ی تصمیم جدید برای افزایش سن بازنشستگی

مدیران صندوق های بازنشستگی خود منابع عظیم بازنشستگان هزینه کرده‌اند که صندوق های بازنشستگی صدق بگیر دولت ها شده‌اند ؟!

علی کریمی پاشاکی_ روزنامه نگار__در همه جای دنیا با توجه به افزایش نرخ امید به زندگی با رعایت فاکتورها و مؤلفه های مهم و تاثیر گذار برای ارتقاء زندگی شاغلان و بازنشستگان ،سن بازنشستگی هم دچار افزایش می شود. اما توجه به چند نکته‌ی اساسی در اتخاذ این راهبرد بسیار ضروری است. _ بایستی بین […]

علی کریمی پاشاکی_ روزنامه نگار__در همه جای دنیا با توجه به افزایش نرخ امید به زندگی با رعایت فاکتورها و مؤلفه های مهم و تاثیر گذار برای ارتقاء زندگی شاغلان و بازنشستگان ،سن بازنشستگی هم دچار افزایش می شود.
اما توجه به چند نکته‌ی اساسی در اتخاذ این راهبرد بسیار ضروری است.
_ بایستی بین تعداد شاغلین واقعی و تعداد بازنشستگان تناسبی منطقی برقرار و تعداد شاغلان بیشتر از بازنشستگان باشد.
باید اعلام کرد در ایران هم اکنون هیچ تناسبی بین شاغلان و بازنشستگان وجود ندارد.
_ در ایران هم اکنون ۱۸ صندوق بازنشستگی وجود دارند که اگر کمک های دولت از آنان سلب شود،نابود خواهند شد.
این در حالی است که صندوق های بازنشستگی بدلیل منابع تجمیعی بازنشستگان نه تنها باید خودگردان باشند ،بلکه بایستی با رعایت فاکتورهای اقتصادی و سرمایه‌گذاری در بورس و … سود های قابل توجهی برای ارتقاء زندگی شرکای خود یعنی بازنشستگان ایجاد نمایند.
با کمال تأسف صندوق های بازنشستگی در ایران نه تنها نتوانستند برای بازنشستگان کاری انجام دهند ،بلکه تقریباً همه ی آنها بدلیل سؤمدیریت و ندانم کاری های ‌عمدی و سهوی عملاً در آستانه ی ورشکستگی کامل و یا نابودی هستند.
چرا باید دولتها به صندوق های بازنشستگی تاکنون حدود ۳۵۰ هزار میلیارد تومان کمک کنند ؟!

منابع ذخیره شده ی بازنشستگان این صندوق ها در طول سالهای فعالیت شرکای آنها چگونه هزینه و خدای نکرده حیف و میل و به تاراج رفته که هم اکنون در چنین وضعیت اسفباری قرار
گرفته اند؟!
آیا به اندوخته ی بازنشستگان در چهار دهه ی اخیر دست اندازی و سؤ استفاده ای توسط مدیران گمارده شده از سوی سیستم حکمرانی صورت گرفته است که چنین وضعیتی پیدا کرده‌اند ؟!

بازنشستگان:
بهای سؤ مدیریت مسؤولان را با جان مان باید بپردازیم/ یک محاسبه ی‌ سرانگشتی ساده ،ما بازنده ایم

با تاکید مجدد از آنجا که متوسط طول عمر در ایران، در زنان، ۷۴٫۶ و در مردان، ۷۲٫۱ سال است. برای مقایسه بد نیست بدانید امید به زندگی در کشوری مثل هلند برای آقایان ۸۰.۱ و برای خانم‌ها ۸۳.۳ سال است.
یعنی ما به طور متوسط ده سال کمتر از هلندی ها عمر می‌کنیم و حالا تصمیم گرفته‌اند حدود ۱۰ سال و شاید هم بیشتر کار کنیم چون با این اوصاف و محاسبات کسی که تازه مشغول بکار شود بایستی حدود ۴۰ سال کار کند تا بازنشسته گردد!؟

برای توضیح بیشتر ،جوانی که در ۱۸ سالگی وارد دانشگاه می‌شود،  اگر لیسانس را در ۴ سال و فوق لیسانس را در ۲ سال بگیرد و ۲ سال هم سربازی برود و بدون فوت وقت، زود, تند ,سریع در ۲۶ سالگی سر کار برود، اگر آلودگی هوا ، سکته قلبی و مغزی و… نکند، به خاطر نیترات و سموم موجود در میوه و گوشت و آب و بقیۀ چیزها سرطان نگیرد، احیانا، می‌تواند پس از ۴۲ سال کار، یعنی در ۶۸ سالگی بازنشسته شده و با افتخار، ۴ سال حقوق بازنشستگی مکفی!! بگیرد و بعد با آرامش بمیرد!!
یا اگر خدای نکرده تنبلی کند و سه, چهار سال سر کار درست و حسابی و بیمه‌دار!!! نرود و در ۳۰ سالگی وارد بازار کار شود، آن وقت همان روزی که بازنشسته می‌شود، می‌میرد!!

 

افزایش سن بازنشستگی یعنی کارگران با مرگ بازنشسته شوند و حیف و میل اموال کارگران توسط از ما بهتران

 

با توجیه اینکه معدل سن مردان و زنان به بالای ۷۰ سال افزایش یافته است ،پس بایستی سن بازنشستگی را در مردان و زنان ایرانی افزایش داد ،دلیل خوبی برای افزایش سن بازنشستگی و حیف و میل اموال کارگران توسط معدودی از « از ما بهتران و ویژه خواران وابسته به اهرم های قدرت و آقازاده ها و خانم زاده ها نیست.
در ارکان مدیریتی کشور ،برخی برای توجیه اعمال سیاست‌های غلط در قبال تامین اجتماعی و صندوق بازنشستگی تامین اجتماعی که اموال آن متعلق به کم‌درآمد ترین و ضعیف ترین اقشار جامعه یعنی کارگران و حیف و میل منابع آن توسط اعمال سیاست‌های غلط و دخل و تصرف عده‌ای رانت خوار و ویژه خوار وابسته به اهرم های قدرت ،آقازاده ها و خانم زاده ها و..،این صندوق حیاتی و مهم را در آستانه ی ورشکستگی و نابودی کامل قرار داده‌اند ، حال‌ می خواهند با چنین ترفندهای نخ نما شده و عوام فریبانه با کوله باری از سیاست های غلط و ویژه خواری های برخی زیاده خواه در چهار دهه ی گذشته ،خاک بریزند تا تبعات زیاده خواهی و تعدی به اموال کارگران در صندوق تامین اجتماعی از چشم کارگران و شرکای سازمان تامین اجتماعی بدور بماند.

این روش برخورد مجلس یازدهم و دولت سیزدهم با اموال کارگران در سازمان تامین اجتماعی و صندوق بازنشستگی تامین اجتماعی که برای سرپوش گذاشتن بر سیاست های غلط و تعدیات فراوان به منابع سازمان تامین اجتماعی و صندوق بازنشستگی آن ،که سن بازنشستگی را بالا ببرند یعنی از اموال کارگران که تاکنون با روش های مختلف خدای نکرده مورد تعدی و حیف و میل عده‌ای
ویژه خوار و منصوبان به قدرت به طرق مختلف قرار گرفته است ،طوری توجیه کنند که باز هم دود و خسارات این روش نامناسب حکمرانی دو باره به چشم کارگران به عنوان اصلی ترین شرکای تامین اجتماعی برود و با اجرای این طرح کارگران حتی نتوانند زنگ بازنشسته شدن را در زمان حیات شان ببینند و در واقع کارگران با مرگ بازنشسته گردند!؟.

چرا بایستی کارگران تاوان اعمال سیاست‌های غلط و یا خدای نکرده زیاده خواهی و ویژه خواری عده‌ای وابسته به ارکان قدرت ،آقازاده ها ،خانم زاده ها و… را بدهند!؟.

دولت سیزدهم و مجلس یازدهم با طراحی و تصویب چنین طرحی در واقع به ظلم و تعدی به اموال کارگران به عنوان ضعیف ترین اقشار جامعه ، رنگ و لعاب قانونی می دهند که با واقعیات زمین تا آسمان فاصله دارد.

این عمل چون بر ضد منافع درصد کثیری از جمعیت فعال این کشور است ،غیر‌ انسانی و به طبع آن عملاً غیر قانونی نیز محسوب میشود ،زیرا اگر قانونی منافع در صد بالایی از افراد جامعه را ضایع نماید ،خود به خود بر ضد خودش تبدیل خواهد شد .

به نظر می رسد ، نمایندگان مجلس یازدهم با کمک دولت درصدد چنین ‌کاری بر آمده اند و تنها امید کارگران شورای محترم نگهبان قانون اساسی می باشد که ضرورت دارد تا اعضای محترم شورای نگهبان در بررسی این مصوبه ی مجلس شورای اسلامی با اعلام مغایرت آن با قانون اساسی و شرع ،با حساسیت و دقت بیشتری عمل نموده و منافع و اموال کارگران کشور را بیش از این، خدای نکرده از تعدی و حیف و میل و دخل و تصرف عده‌ای مصون دارند .

علی ایحال ،اگر چنین مصوبه ای اجرایی شود، «امید» در درصد کثیری از شرکای سازمان تامین اجتماعی به یأس از روش های کنونی حکمرانی تبدیل خواهد شد. دولت سیزدهم و مجلس یازدهم با اجرایی شدن این قانون یعنی افزایش سن بازنشستگی ، در واقع همه‌ی شرکای سازمان تامین اجتماعی و بویژه کارگران را مورد ‌تنبیه قرار خواهند داد که چرا به دولت و سازمان تامین اجتماعی اعتماد کرده‌اند و اموال و منابع شان را در اختیار سیستمی قرار داده اند که ،دولتیان و مجلسیان هر کاری دلشان بخواهند با آن می کنند ؟!
این اقدام مجلس و دولت سیزدهم ،نسل های آینده را نیز دچار بحران و ناامیدی اجتماعی خواهد کرد.
باید توجه شود که در چهار دهه ی اخیر ،دولت ها به علت اعمال سیاست‌های غلط و ‌گزینشی تا به امروز حدود ۷۰۰ هزار میلیارد تومان به سازمان تامین اجتماعی بدهکار می باشند و این یعنی در واقع دولت ها به کارگران ،ضعیف ترین قشر و اصلی ترین شرکای سازمان تامین اجتماعی بدهکار هستند.
شایان گفتن است ،شاید این اقدام دولت سیزدهم و مجلس یازدهم فقط برای ‌مدتی کوتاه دامنه‌ی بحران را برای حاکمیت به تأخیر بیاندازد ، ولی به مرور عمق این بحران در میان مدت و دراز مدت عمیق تر و بنیان افکن تر خواهد شد.این سری از اقدامات دولت و مجلس در واقع صندوق های بازنشستگی و بویژه صندوق بازنشستگی تامین اجتماعی کشور به مرز نابودی خواهد رساند.