ایران ،برای تمام ایرانیان است ، لطفأ بین شان فرق نگذارید / حاکمان و مسئولان با مردم صادق و مهربان باشند
نشنیدن صدای مردم و عدم ارتباط حاکمیت با بخشی از نسل ها ی اخیر و بویژه نسل دههی هشتاد به بعد به نظر می رسد به چالشی بزرگ و جدی برای نظام حکمرانی در ایران تبدیل شده است و بیم آن می رود که نظام حکمرانی نتواند بخوبی و به موقع صدای بخش مهمی از جامعه را بشنود و در یک مغالطه ی کلامی خسارت بار و خطرناک عملاً طیف وسیعی از « مردم» را حذف ، سرکوب و یا منزوی شوند و فضای خطرناک دوقطبی « خودی و غیر خودی » در جامعه تقویت گردد.
کدام مردم ؟!
صاحب نظران معتقدند که « مردم» مهمترین عنصر سیاسی ،اجتماعی،فرهنگی،اقتصادی و…هر کشوری به حساب می آیند و هیچ فرقی نباید بین مردم طرفدار یک حاکمیت و یا منتقد و معترض به حاکمیت باشد.
چگونه است که هر سیاستمداری می تواند براحتی از جانب «مردم »سخن بگوید ؟
صاحب نظران باور دارند که واژه ی « مردم» در همه جای جهان در معرض استفاده غیر دقیق و حتی نادرست برخی سیاستمداران قرار میگیرد.
استفاده از واژه ی « مردم » در بسیاری از موارد بسیار غیر دقیق است.« مردم » سازمان نیافته و بی تشکل ،نماینده و سخنگویی ندارند، ولی با کمال تأسف بسیاری از جانب آنها سخن می گویند ، معلوم نیست چگونه از نظر مردم آگاه شدهاند ،یا چگونه می شود آنها را
راستی آزمایی کرد ؟
هم اکنون در کشور ما شاهد اعتراض بخشی از جامعه به مرگ یک هموطن هستیم ،برخی افراد و نهادها که عموماً حکومتی هستند ،اعتراضات و مطالبات آرام برخی از هموطنان معترض را
« اغتشاش » می خوانند و تاکید دارند:
,,خواسته ی «مردم» آگاه ایران این است که به جنایتکاران امان ندهید,,!!!
همچنین روزنامه ی کیهان نیز پیش بینی کرد:
،،مردم با بصیرت و انقلابی ،به زودی میدان دار خواهند شد.,,
در ضمن در حالی که گفته می شود اخلال و مسدود شدن اینترنت سبب نگرانی و اختلال حدود ۱۰ میلیون نفر از مردم در کسب و کار روزانه ی شان شده ،جناب آقای قالیباف ،رئیس مجلس شورای اسلامی اظهار داشته اند:
،،فضای مجازی بی قانون ، زندگی «مردم » را به هم می زند!!!؟؟،،
حال با توجه به تاثیرات فلج کننده ی تحریم ها که باعث گردیده زندگی بسیاری از مردم دچار چالش های بسیار جدی شود، جناب آقای رئیسی ،رئیس جمهور محترم می گویند:
،، «مردم » رسماً اعلام می کنند ،می توان با مقاومت تحریم ها را بی اثر کرد.!!،،
موارد زیادی از این دست وجود دارند که مسئولان از « مردم» هزینه می کنند و در واقع مصادره به مطلوب کردن « مردم», رویکرد برخی مسئولان شده است ، این در حالی است که با این همه مصادره به مطلوب کردن مردم، عملاً منافع مردم تامین نمی شود.
اگر نظام « مردم » را جامع و کامل بفهمد و صدای همه ی مردم جامعه را شنیده و برای خواسته ها و مطالبات آنان تدبیر کند ،
می تواند وجه آسیب دیده ی نظام یعنی وجه « مردمی بودن » نظام را احیاء کند و زمینه ی پوست اندازی واقعی به نفع مردم و مصالح کشور فراهم سازد.
چالش جدی نشنیدن صدای مردم
بیم آن می رود تندرو ها و تمامیت خواهان درون نظام حکمرانی ایران به دلسوزان اجازه ندهند تا صدای بخش مهمی از جامعه توسط حاکمان بخوبی و شفاف شنیده شود و در یک مغالطه ی کلامی خطرناک ،عملا طیف وسیعی از مردم حذف یا سرکوب شوند و فضای پر آسیب و خطرناک دو قطبی خودی و غیر خودی در جامعه تقویت شود.
وقتی صدای بخش مهمی از جامعه ،به بهانه آنکه جزء «مردم خودی» به تعبیر برخی ها نیستند و در صف دشمنان انگاشته می شوند ،شنیده نمی شود ،شکاف طبقاتی در جامعه بیشتر میشود و این شکاف،نابرابری و تبعیض سبب باز تولید خشونت ورزی و نفرت افکنی می گردد.
علی ایحال ، اگر می خواهیم خشم و نفرت در جامعه باز تولید نشود ،می بایست حاکمان با همه ی افراد جامعه بدون تبعیض و بدون فضای دوقطبی خودی و غیرخودی ،مهربان باشند و آنها را به چند دسته تقسیم نکنند و بین افراد جامعه فرق و تبعیض قائل نباشند و از حق تحصیل مساوی در مراکز آموزش عالی بدون محاسبه سهمیه بندی ها ،حق انتخاب شغل،حق انتخابی که تامین کننده ی حقوق اولیه ی شهروندی هر انسانی بدون لحاظ تبعیض جنسیتی در آن رعایت شود
علی کریمی پاشاکی__ روزنامه نگار
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0