دولت سیزدهم در یکسال و نیم گذشته نه کارنامه قابل قبولی دارد و نه چشم انداز امیدوار کننده/ دولت سیزدهم با مردم صادق باشد
دولت سیزدهم حدود یکسال و نیم می باشد که کار خود را آغاز کرده است. این شکل حکمرانی حداقل بعد از سالهای جنگ عراق علیه ایران در ارتباط با هماهنگ بودن قوای سه گانه در کشور تا به امروز در حاکمیت ایران تقریباً کم نظیر است. چون در دولتهای مختلف به علت هماهنگ نبودن قوا […]
دولت سیزدهم حدود یکسال و نیم می باشد که کار خود را آغاز کرده است. این شکل حکمرانی حداقل بعد از سالهای جنگ عراق علیه ایران در ارتباط با هماهنگ بودن قوای سه گانه در کشور تا به امروز در حاکمیت ایران تقریباً کم نظیر است. چون در دولتهای مختلف به علت هماهنگ نبودن قوا با یکدیگر مشکلات موجود فرافکنی می شد و ریشه ی مشکلات و گرفتاریهای موجود شفاف برای افکار عمومی تشریح نمی شد.
همچنین تاکنون اختلافات درون حکومتی مانع از شفاف شدن ریشههای مشکلات جامعه ی ایران شده بود. در ضمن مسئولان اجرایی خود را فاقد اختیار لازم میدانستند و انواع نابسامانیها را به افراد و محافل و نهادهای موازی و یا مصون از هر پاسخگویی نسبت میدادند. در مقابل برخی نهادها و سازمانها و افراد ذی نفوذ و غیر پاسخگو نیز مقامهای اجرایی را مسئول حل مشکلات کشور و مردم میدانستند و نسبت دادن نابسامانیها به خود (یعنی نهادهای موازی و غیر پاسخگو) را فراکنی مجریان به منظور گریز از مسئولیت و کتمان ناکارآمدیشان قلمداد میکردند. در آن شرایط، اقشار مختلف جامعه مانده بودند که در گرفتاریهای خود یقه ی چه کسی را بگیرند! اگر هم یقه ی کسی را میگرفتند طرف بانگ برمیآورد که تقصیری متوجه او نیست. آن دیگرانند که کارشکنی میکنند و یا ناکارآمد و ضعیف هستند.!!!
به نظر میرسد با شروع به کار دولت سیزدهم این داستان تکراری که جامعه را حیران و سرگردان کرده بود و انرژی آن را تلف میکرد، به آخر رسیده و دیگر توجیه و پاسگاری مشکلات و معضلات بی معنی شده است.
اینک دولتی بر سر کار آمده است که برآیند مجموعه ی قوای حاکم و مورد تأیید و حمایت آنهاست. دولتی که شعار “ما میتوانیم” را سرلوحۀ ی برنامه های خود قرار داده و متعهد به رفع معضلات اجتماعی و ایجاد رونق اقتصادی و حفظ محیط زیست و مبارزه با رانت و فساد و دفاع از حقوق عمومی بخصوص صیانت از آزادیهای مشروع و قانونی شهروندان شده است.
اکنون بعد از حدود یکسال و نیم جامعه در انتظار تحقق این وعدههاست و هیچ عذری هم بخصوص از نوع کارشکنی رقیبان، قابل پذیرش نیست. روشن است که جامعه انتظار معجزه ندارد؛ اما مسیر درست و نادرست را به سرعت از هم باز میشناسد.
بر اساس تجربه ی بیش از ۴
دهه ای گذشته ،مسیر درست و نادرست عیان شده است و افزون بر آن، وضع زندگی
روزمرۀ ی مردم و حال و هوای کلی کشور نیز ترازوی تشخیص سریع مسیر درست از نادرست است.
بعد از گذشت چهار دهه با فراز و نشیب ،افکار عمومی در ایران قدرتِ بزرگی شده است. پرسشگر و مطالبه گر است و روند امور را دنبال میکند ،گرچه از پارهای آفتهای تاریخی بر کنار نیست، اما معدل رفتار آن واقعبینانه و منصفانه است.
اگر دولت جدید افکار عمومی را قدرتی جدی بگیرد و تعاملی منطقی و مدنی و اقناعی با آن برقرار کند، راه درست را پیدا خواهد کرد و مسیری برای گذر از بحرانهای کنونی خواهد یافت.
اما اگر دولت سیزدهم ، افکار عمومی را محدود به محافل حامی خود کند و صرفاً در جهت کسب رضایت آنها بکوشد و بدین ترتیب، چون جزیرهای، از وسعت جغرافیای مردم دور خواهد افتاد و اگر چنین شود روزگار بسیار بسیار سخت و دشواری پیش رو خواهد داشت.
علی ایحال، به نظر می رسد، با توجه به روند و عملکرد دولت آقای رئیسی به جای تلاش واقعی برای رفع مشکلات جامعه به روش دیگری یعنی فرافکنی و توجیه در ارتباط با مشکلات و کمبودها و معضلات را به عنوان یک روش انتخاب کرده است و در حال انداختن توپ در زمین دولت سابق بعد از یکسال و نیم می باشد که این روش مورد قبول افکار عمومی قرار نگرفته و نخواهد گرفت.
شایسته است دولت سیزدهم بجای فرافکنی مشکلاتی از قبیل،گرانی های بدون مهار،بیکاری،فقر رو به افزایش،گرانی های مصنوعی و به دستور برخی مسئولان در ارتباط با بهای گاز،آب و برق مصرفی خانوارها و متعاقب آن دستور اخیر آقای رییسی برای کاهش تعرفه ی گاز!! و بازی با دلار و….. و همچنین بازی با کلید واژه ی « بانیان وضع موجود » ، اگر بخواهد ، می تواند با بازنگری در بسیاری از انتصابات و تصمیم گیری های غیر کارشناسانه ،مدیریت کشور را به مسیری واقعی بازگرداند ،چون اگر قرار باشد به صورت واقعی به بانیان وضع موجود بپردازیم، دولت های آقای احمدینژاد نژاد یکی از مسببین اصلی ایجاد چنین وضعیتی و همچنین تندروها با تشکیل دولت در سایه و کارشکنیهای متعدد برای اقتصاد،فرهنگ،سیاست و جامعه ی ایران است. در ضمن دولت جناب آقای رئیسی با دامن زدن به مقصر دانستن وضع موجود فقط توسط یک دولت ، واقعی و منطقی نخواهد بود،چون مشکلات اساسی کشور از سال ۱۳۵۷ یعنی درست بعد از انقلاب اسلامی آغاز شده و شوربختانه با شدت و ضعف در دولتهای مختلف، همچنان ادامه داشته است.
این علامت و نشانه ی خوبی نیست که شرکت ملی گاز تعرفه های مصرف گاز را نجومی بالا ببرد و دولت وقتی با اعتراض مردم مواجه شد ،اقای رییس جمهور دستور دهند که بخشی از آن را از مردم نگیرند. آیا دولت سیزدهم در باره ی مردم چگونه می اندیشد که چنین اقدامات غیر استاندارد و غیر کارشناسانه انجام می دهد ؟!
این حکایت شایسته ایی برای حکمرانی که دولت سیزدهم ادعای مردم دوستی دارد، نیست.تورم، بیکاری ،رکود،گرانی های لجام گسیخته و دلار ترمز بریده ( که تازه برخی مدعی هستند که کار خودمه دولت برای جبران کسری بودجه است و این افزایش قیمت دلار زندگی مردم بسیار سخت تر کرده است)،مشکلات عدیده ی اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و… چنان شرایط زیست شرافتمندانه را برای اکثریت مردم تنگ و غیر قابل تحمل کرده است.
علی کریمی پاشاکی __روزنامهنگار
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0