اولویت منافع ملی بر منافع جناحی و سیاسی

موضع گیری های جدید رییس جمهوری امریکا در قبال برجام در داخل ایران موقعیت را برای طیفی از مخالفان دولت به وجود آورده که می خواهند از هر بزنگاهی برای پیشی گرفتن در رقابت های جناحی خود استفاده کنند. اگر بخواهیم ساده و صریح صورت مساله ی اصلی را بیان کنیم، باید بگوییم این طیف […]

موضع گیری های جدید رییس جمهوری امریکا در قبال برجام در داخل ایران موقعیت را برای طیفی از مخالفان دولت به وجود آورده که می خواهند از هر بزنگاهی برای پیشی گرفتن در رقابت های جناحی خود استفاده کنند. اگر بخواهیم ساده و صریح صورت مساله ی اصلی را بیان کنیم، باید بگوییم این طیف ها عموما پیروزی در رقابت داخلی را بدون درنگ بر منافع ملی ازجحیت می دهند. ما نمی توانیم و نباید از امریکا و خصوصا دولتی مانند دولت ترامپ انتظار پایبندی بر تعهد یا درنظر گرفتن منافع ایران را داشته باشیم. اما این انتظار بی جا نیست که مواضع ملی را به دیده ی جناحی نگاه نکنیم.
برجام قطعا یک توافق بدون نقص نیست. حتی بحث برسر این نیست که در همین شرایط خطیر هم نباید از برجام انتقاد کرد. بحث اصلی بر سر این موضوع می باشد که برای مساله ای که کم و بیش مورد اجماع ایرانیان، در سطوح مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی قرار گرفته نباید بیش از این مجادله صورت بگیرد.
در امریکا دولت آقای ترامپ با ایجاد چالش برای توافق که یک اجماع جهانی پشت آن هست، عملا امریکا را به حالتی از انزوای بین المللی رسانه که تقریبا در سال های بعد از جنگ جهانی دوم بی نظیر است. هیچ گاه در تاریخ معاصر زمانی را به یاد نداریم که متحدان اقتصادی و سیاسی امریکا، این گونه در اختلاف نظر با هیات حاکمه این کشور قرار بگیرند. مضافا اینکه وضعیت منفی برای امریکا را در مناسبات داخلی این کشور هم می توان دید، جایی که نه تنها بین دو حزب جمهوری خواه (حزب حاکم) نیز اجماعی هر چند حداقلی در خصوص سیاست های ترامپ در قبال برجام وجود ندارد. این بیش از هر چیز حاصل سیاستی است که ترامپ برای مقابله با اجماع ملی در پیش گرفت و گفت تمام تعهدات و اقدامات دولت قبل از خودش را ملغی می کند.
آیا ما نیز می خواهیم به بهانه نقدها و مخالفت هایی که با برجام داریم در همین مسیر قدم برداریم؟ تفسیر غلط سخنان مقامات دولت و دیپلمات های کشورمان، حمله یکجانبه و قدرتمند به برجام ، انداختن توپ تمام مشکلات در زمین دولت روحانی و … آیا چیزی جز تلاش برای بر هم زدن اجماع ملی با هدف دستیابی به منافع جناحی است؟ سیاست های کنونی دولت امریکا بهترین موقعیت است برای اینکه در یک بزنگاه تاریخی بعد از انقلاب اسلامی، حق نیست سیاست های جمهوری اسلامی ایران را در مقابل امریکایی هایی که تمام این سالها علیه ما فضاسازی کرده اند، به رخ بکشیم. امریکا هم اکنون در دورترین فاصله با متحدان اروپایی و غیر اروپایی اش قرار دارد. بازتاب های بین المللی تحولات مربوط به برجام تا سطح بسیاری زیادی به نفع ایران به نظر می رسد و عموم قضاوت های حق را به جانب کشور ما داده است. پیشی گرفتن در رقابت داخلی تا چه اندازه ارزش دارد که چشم بر این موقعیت کم نظیر ببندیم و خود را یک بار دیگر در معرض برخی اتهامات تهی قرار دهیم؟ ضمن اینکه در عرصه داخلی هم می دانیم نیاز مبرم کشور جذب سرمایه گذاری برای ایجاد اشتغال است و تازه تحریم ها به عنوان سنگین ترین وزنه های آویزان شده به پای توسعه کشور، باز شده اند.
علی ایحال، برجام اگر هیچ عایدی برای کشور نداشت، حداقل یک امتیاز مهم برای ما گرفت و آن اینکه حقانیت سیاسی و حقوقی رفتار ما را در عرصه بین الملل به اثبات رساند. کدام سود سیاسی و جناحی می تواند در ترازوی مخالفان دولت و برجام همسنگ این عایدی قرار بگیرد که ما چشم بر آن ببندیم؟ کاش طیف مخالفان برجام در کنار تمام مباحث خود در این ایام به این پرسش هم پاسخ در خوری می دادند.

علی کریمی پاشاکی