بحرانی شدن و بالا رفتن دامنه ی بیماری کرونا از نردبان بی برنامگی مسئولان

//حکمرانی مناسب،صیانت از حان و سلامت مردم است       زندگی ایی را که ما ساکنان کره زمین در یکسال گذشته در اثر پاندومی ویروس کرونا تجربه کرده‌ایم،شباهتی با هیچ یک از تجربه های پیشین مان نداشته و ندارد. شیوع ویروس کرونا ارتباطات را محدود کرد،معاشرت ها را تعطیل کرده و روابط فیزیکی افراد […]

//حکمرانی مناسب،صیانت از حان و سلامت مردم است

 

 

 

زندگی ایی را که ما ساکنان کره زمین در یکسال گذشته در اثر پاندومی ویروس کرونا تجربه کرده‌ایم،شباهتی با هیچ یک از تجربه های پیشین مان نداشته و ندارد. شیوع ویروس کرونا ارتباطات را محدود کرد،معاشرت ها را تعطیل کرده و روابط فیزیکی افراد جامعه را تقریباً از هم گسسته است.مردم به زندگی انفرادی و فاصله گرفتن بیشتر از همدیگر پناه برده اند و در واقع این انتخاب ناگزیری برای همه‌ی ما بوده است.

پیامد این شرایط،احساس تنهایی بیشتر برای انسان هاست. این تنهایی و فاصله گیری و منع جمع شدن در کنار یکدیگر تا منع دست دادن و به آغوش کشیدن همدیگر را شامل می‌شود،افزون بر اینها شکل زندگی روزمره با بروز بیماری کرونا تغییر کرده،آنقدر که حتی با برداشتن محدودیت ها بعد از فروکش کردن دامنه ی شیوع بیماری کرونا در آینده،مردم همچنان ناگزیرند،فاصله ی فیزیکی را تا مدت ها رعایت کنند و همین در کنار هم بودن های محدود هم با ترس و واهمه از شیوع کرونا همراه است.

این تغییرات به طور مستمر و دائمی در زندگی حال حاضر ما حضور دارند و می‌توانند عوارض روحی و روانی و جسمی ایجاد کنند و بر فشار های موجود فردی و اجتماعی بیافزایند.اکنون با پدیده ای روبه‌رو هستیم که برایمان ناشناس و نامشخص است و اطلاعاتی که در خصوص ویروس کرونا داریم بسیار محدود است،اگرچه اطلاعات و دانستنیهای امروزمان نسبت به پیک اول و دوم شیوع بیماری کرونا بیشتر شده،اما همچنان پرسش های بی پاسخ در باره این ویروس فراوان است و نادانسته های بشر بیشتر از دانسته ها ی آن می باشد.

در طول یکسال اخیر حتی ارتباط مردم و بیماران با صاحب نظران و متخصصان سلامت روان نیز به دلیل مخاطرات گسترده ی این بیماری کاهش شدید پیدا کرده است،این مسئله ی مهمی است و پیامد هایی برای جوامع خواهد داشت. هم اکنون در ایران ،مردم به علت فشارهای زندگی معیشتی،هم از این بیماری خسته شده اند و در مواردی وجود بیماری را نادیده گرفته اند ،در کنار این موضوع، متخصصان نیز تجدید نظر در مورد توصیه های بهداشتی را نادیده گرفته‌اند و همچنان توصیه های چند ماه قبل را تکرار می کنند،در حالی که اکنون وضعیت زندگی و کار و معیشت مردم با ماه های ابتدایی شیوع کرونا تغییر یافته و توصیه ها نیز باید به نسبت شرایط جدید جامعه تغییر پیدا کند.مسئولان بهداشت و سلامت ما ،تا چند ماه قبل تصور می کردند،اگر جامعه را محدود کنند ،بیماری ظرف چند ماه ریشه کن خواهد شد،در حالی که دنیا خودش را برای ۲سال همزیستی و مقابله با این بیماری آماده می کرد ،ما در فکر برنامه ریزی برای مقابله و راهکارهای دو ساله یا بیشتر نبودیم.

توصیه ها،اقدامات،واکسیناسیون عمومی،دستورالعمل ها و شیوه نامه هایی که برای کمک به مردم ارائه می شود باید با زندگی فعلی و واقعی مردم سازگاری داشته باشد ،باید در مورد آنها هم اقدام جدی تر برای واکسیناسیون عمومی و هم در مورد برخی توصیه ها تجدید نظر صورت گیرد . مسئله‌ای که مهم است این است که نباید فراموش کنیم که جامعه را برای زندگی همراه با وجود بیماری کرونا آماده تر کنیم.

برخی مسئولان و مردم تصور می کنند که ویروس کرونا دشمنی است که با چند حمله ی برق آسا شکست میخورد که این تصور واقعی نیست.این بیماری براساس واقعیت ها،قرار است فعلاً با زندگی مردم همانند سرماخوردگی و آنفلوآنزا همراه باشد و به جای شکست دادن آن باید از مدیریت کردن و کنترل کردن که شامل واکسیناسیون عمومی و عمل به توصیه های بهداشتی و رعایت فاصله فیزیکی و… صحبت و اقدام کنیم.اگرچه برخورد های جنگی و تند در ماه‌های اولیه اپیدمی و مواقع اضطراری کاملاً لازم بوده‌است،ولی برای ادامه مقابله با ویروس کرونا ضمن انجام اقدامات نوپدید اعم از واکسیناسیون عمومی و رعایت توصیه های بهداشتی، باید بطور روزامدتری به این مسئله نگاه کنیم.

باید در کنار غربالگری ویروس کرونا،غربالگری اصولی و منطقی سلامت مردم را نیز در نظر داشته باشیم و افرادی که نیاز به کمک مادی و معنوی دارند به صورت همه جانبه،علمی و تاثیرگذار یعنی روحی و روانی ،جسمی و مادی ،مورد شناسایی و حمایت اساسی و نه شعاری و پروپاگاندایی قرار گیرند.باید قبول کنیم در اثر شیوع بیماری کرونا و مشکلات اقتصادی که همزاد ما شده است در شرایط کنونی که سلامت روانی جامعه دچار اختلال شده،همه ی سازمان های دولتی،غیردولتی و مردم نهاد و مدنی،احزاب و…می توانند اقدامات خود را در حمایت روحی،روانی و مادی از جامعه هدف را متمرکز نمایند تا سلامت روانی و جسمی جامعه تامین شود

.

 

بالا رفتن بیماری کرونا از نردبان بی برنامگی مسئولان و کم توجهی مردم

 

 

اگر شیوع و اوج گیری بیماری کرونا در پیک های اول،دوم ،سوم و…را فقط به حساب مردم بگذاریم ،دچار خطای راهبردی شده‌ایم.برای مدیریت بیماری کرونا،نوع رویکرد حکومت‌ها به آن بیماری و عوارض چند وجهی آن از اهمیت فوق‌العاده‌ای برخوردار است.مداخلات حداکثری برای صیانت از جان مردم،نشان دهنده‌ی حکمرانی مناسب در مقابله با بیماری کرونا می باشد.

اگر اعتماد عمومی به هر دلیل نسبت به نوع عملکرد و نگاه حاکمیت به مدیریت بیماری آسیب ببیند و یا مخدوش شود،اثار منفی خود را در اثر بخشی اقدامات و رفتارهای حاکمیتی نشان خواهد داد.

در اپیدمی ها،«اعتماد عمومی به حکمرانان» بیش از هر زمان دیگری به عنوان یک ضرورت اجتماعی مهم تلقی می شود.اگر مسئولان در هر سطح و

درجه ای نگاه واقعی به اپیدمی ها نداشته باشند و از انجام اقدامات و ضرورت های حاکمیتی برای صیانت از جان مردم سرباز بزنند ،اعتماد عمومی به عنوان سرمایه عظیم اجتماعی را برای مقابله،کنترل و ریشه کنی بیماری از دست خواهند داد.

به نظر می‌رسد با کمال تأسف،هم اکنون مشکلات و خسارات های ناشی از شیوع بیماری کرونا به صورت همه جانبه بیشتر از روزهاو ماه‌های ابتدایی شروع آن شده است و خطاهای راهبردی مسئولان که در طول یکسال اخیر و به دنبال موج اول،دوم،سوم و هم اکنون شروع موج چهارم بیماری کرونا شاهد هستیم،این است که عامل را فقط به حساب مردم گذاشته شده است که با کمال تأسف واقعیت اینگونه نبوده است،می بایست حاکمیت در اعمال حاکمیت و صیانت از از جان و سلامت مردم،خیلی مناسبت تر و بهتر از این عمل می کرد.

 

 

 

 

علی کریمی پاشاکی__ روزنامه‌نگار