بهانه‌ی فرارسیدن سال ۱۴۰۳ خورشیدی و سخنی با مدیران نظام؛

شنیدن صدای ملت،گفت و گو ،مذاکره و همزیستی مسالمت‌آمیز و شرافتمندانه در ابعاد داخلی و خارجی ، عدم دخالت حکومت در زندگی خصوصی و اعتقادات مردم، بهترین روش حکمرانی ،سیاست ورزی است/نگذارید بیش از این دیر شود

    جامعه ی ما نیازمند شنیدن صدای ملت توسط حاکمان ،گفت و گو ،مذاکره و همزیستی مسالمت‌آمیز و شرافتمندانه و عدم دخالت حکومت در زندگی خصوصی و اعتقادات مردم است و  اگر اراده‌ای جدی وجود داشته باشد ،این موضوعات مهم و حیاتی دست یافتنی هستند.در ضمن باید این واقعیت را پذیرفت که عزت ، […]

 

 

جامعه ی ما نیازمند شنیدن صدای ملت توسط حاکمان ،گفت و گو ،مذاکره و همزیستی مسالمت‌آمیز و شرافتمندانه و عدم دخالت حکومت در زندگی خصوصی و اعتقادات مردم است و  اگر اراده‌ای جدی وجود داشته باشد ،این موضوعات مهم و حیاتی دست یافتنی هستند.در ضمن باید این واقعیت را پذیرفت که عزت ، کرامت انسانی و زندگی شرافتمندانه در فقر و تهیدستی ، سفله و گدا پروری نیست.
همچنین افتخار یک کشور و ملت در به انزوا بودن و شریک نبودن در معادلات جهانی نیست ،تلاش شود تا سال ۱۴۰۳ ،سال حل و فصل مسائل با صورت مسئله ها باشد و نه انبوه تر شدن آنها و در ضمن تلاش شود برای حل مسائل مختلف ،صورت مسائل را پاک نکنیم و اسیر دور باطل نگردیم.

سال ۱۴۰۲ خورشیدی با تمام فراز و فرود هایش پایان یافت و براساس قاعده ی جهان هستی و آیین پرشکوه ایرانیان و فرارسیدن نوروز باستانی و فصل زایش طبیعت یعنی بهار دل انگیز ،آرزوی برآورده نشده ی ایرانیان تا به امروز ،این است که در سال جدید ایران عزیز ققنوس وار از خاکستر خویش برخیزد و همت حاکمان با رواداری در داخل نسبت مردم و با تدبیر و عقلانیت نسبت به مسائل بین‌المللی ، راه توسعه را در پیش بگیرد .
امید این است در سال ۱۴۰۳ بر عکس سال‌های گذشته ،ایران کمی از تله و انبوه مشکلات مختلف  رهایی یابد.
شوربختانه در گذشته در فرآیند حکمرانی در کشور هیجان زدگی ،شعار و بی تدبیری و یا کم تدبیری فراوانی صورت گرفته و ضرورت جدی جبران مافات گذشت ,از نان شب واجب تر است.
به نظر می رسد بایستی به مسیر اصلاحات واقعی در امور حکمرانی و کشور داری برگردیم و از دستاوردهای دولت های گذشته و حال و همچنین ناکامی های دولت های گذشته و حال قدردانی کرده و درس بگیریم و با جبران اشتباهات و کم کاری ها و ندانم کاری ها، به مسیر صحیح و مناسب حکمرانی برگردیم.

با کمال تأسف در سنوات گذشته و حال ، به علت وجود عوارض منفی در داخل توسط تندرو ها و عملکرد آنان و همچنین سیاست های توسعه طلبانه و
استعمار گرانه ی دولت های مختلف آمریکا ،بی محابا با اعمال برخی سیاست ها و عملکرد های تندروانه ،وارد دهان کوسه ی بحران شدیم و حتی طوری شد که از جای جای این کره ی خاکی علیه ما شعار دادند ،کار به جایی رسید که کمال خرازی ،دبیر شورای راهبردی روابط خارجی هشدار داد:

«یک پروژه ی بسیار خطرناک علیه ی  ایران در گذر است،
مراقب باشیم… پروژه ی بدنام سازی، امنیتی سازی و مشروعیت زدایی از جمهوری اسلامی ایران بسیار خطرناک است.»

اگر حکمرانی مناسب نباشد و در تله ی بی تدبیری گرفتار شود ،دیگر فرقی نمی کند بر روی ثروتی هنگفت از همه گونه منابع باشید، می توان دومین کشور انرژی خیز جهان بود،اما در عین حال نتوان از زمستان سرد به سادگی عبور کرد و مردمانش برای تقریباً همه چیز در صف های مختلف نان ،بنزین،گاز،نفت باشند و یا مانند مردم سیستان و بلوچستان انگاری در ته دنیا زندگی می کنند و از ابتدایی ترین امکانات یک زندگی بسیار معمولی محروم هستند.

حال ما برای اینکه در تله های مختلف و متنوع حاکمیت های تمامیت خواه غرب و شرق گرفتارتر نباشیم و نشویم ، راهی جز ارتباط دوسویه با همه ی کنشگران جهانی نداریم.
در سنوات گذشته اتفاق های مهمی  رخ داده است که هر کدام در جای خودش ،نشان داد که عوامل خارجی چقدر در ثبات و یا تنش داخلی کشور ما تأثیر مستقیم دارند. مشاهده شد مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی به ایران آمد و با لبخند رضایت برگشت و نشان داده شد که می توان لایک کنش هدفمند تنش زدایی ،ره چند ساله را یک شبه طی کرد و صد البته بر عکس آن نیز با کمی بی تدبیری می تواند اتفاق بیفتد، که علایم آن در روزهای آخر سال ۱۴۰۲ در سازمان جهانی انرژی اتمی نمایان شد که ضرورت دارد تا با تدبیر بیشتر در تله ی اقدامات بین المللی آژانس قرار نگیریم.
همچنین مشاهده شد که با عربستان سعودی قرارداد و تفاهم نامه امضاء گردید و قرار است روابط حسنه از سر گرفته شود و امید ها کم کم در حال بازگشت می باشد.

این نشانه‌ها و علائم به ما می گوید که باید یک اتفاق بزرگ تری در همین اوایل سال ۱۴۰۳ رخ دهد و آن توافق هسته‌ای و توافق با ایالات متحده آمریکا از وضعیت کما بیرون نیاید ،تاثیرات  دیگر عوامل تتش زدایی به حداقل می‌رسد و ما در تله‌ ای بزرگتر همچنان گرفتار بافی خواهیم ماند.

بایستی راه گفت و گو را باز کنیم و آن را تنها نسخه ی نجات بخش چالش های داخلی و بین‌المللی بدانیم . گفت و گو و مذاکره و توافق برد _ برد به معنای سرسپردگی نیست.
گفت و گو و توافق در دنیای دیپلماتیک ،آغاز یک بازی برد _برد می باشد.
اگر روش مذاکره و گفت و گو را بلد باشیم ،می توانیم به تولید و تقویت روند دمکراتیک و دمکراسی واقعی در داخل کشور دل ببندیم و اگر از گفت و گو ،مذاکره و توافق دوری و پرهیز کنیم ،در روابط بین المللی شکست خواهیم خورد و مدام به نفع رقیب عقب نشینی خواهیم کرد.
فی الواقع ما نیازمند نوعی همزیستی مسالمت جهانی هستیم و این امر دست یافتنی است.
این واقعیت را باید بپذیریم که عزت  و کرامت انسانی در فقر و تهیدستی و فقیر نگه داشتن مردم نیست. همچنین افتخار یک کشور به انزوا و شریک نبودن در معادلات جهانی نیست.تلاش کنیم سال ۱۴۰۳،سال حل و فصل مسائل و مشکلات ما با دنیا و دنیا با ما باشد و نه انبوه تر و زیاد شدن آنها.
پس راهی به غیر از کاستن از تنش ها،چالش ها و برقراری آرامش در درون و برون جامعه ی خود نداریم و برای بازگرداندن امید در سال ۱۴۰۳ می بایست به طور واقعی ،عملیاتی و نه شعاری و تنگ نظرانه ،روش های مناسب حکمرانی را پرده برداری کرد.
نباید درب بر همان پاشنه ی قدیم و در واقع در درون تله ی مشکلات ،چالش ها و معضلات بچرخد که اگر بر همان پاشنه ی قدیم بچرخد ،روزگاری سیاه تر و تله هایی بزرگتر ، همه چیز را در خود خواهد بلعید.