نگاهی کوتاه به چرخه ی تولید خشونت در جامعه ؛

خشونت و نزاع محصول بی اعتمادی و فقدان مدارای اجتماعی و فردی و عدم وجود نشاط در جامعه است

شاخص سلامت اجتماعی در ایران متاسفانه بالا نیست، هم در بحث اختلالات روانی وضعیت جامعه نامطلوب است وهم در آمار جرم، جنایت و پرونده های قضایی. از ظرفیت های فرهنگی برای افزایش شاخص نشاط استفاده نشده است. در جامعه ای که نشاط رونق نداشته باشد، انواع و اقسام خشونت و نزاع رایج می شود. ما […]

شاخص سلامت اجتماعی در ایران متاسفانه بالا نیست، هم در بحث اختلالات روانی وضعیت جامعه نامطلوب است وهم در آمار جرم، جنایت و پرونده های قضایی.
از ظرفیت های فرهنگی برای افزایش شاخص نشاط استفاده نشده است. در جامعه ای که نشاط رونق نداشته باشد، انواع و اقسام خشونت و نزاع رایج می شود. ما در حوزه ی اجتماعی برای افزایش تاب آوری اجتماعی برنامه مستمر، اثر بخش و نهادینه شده نداشته و نداریم. به همین دلیل مهارت های لازم برای کسب سواد اجتماعی (سوادی که عموما ارتباطی با سطح تحصیلات ندارد و یک نوع مدرک رسمی تلقی نمی شود) و زندگی بهتر آموزش داده نمی شود.
مدارای اجتماعی در جامعه ی ما مولفه ای فراموش شده است. نزاع و خشونت های  خیابانی به جای خود، در جامعه ی ما آمار خشونت های خانگی هم بالاست.
عموما خشونت ناشی از ناکامی هاست. برای مثال فردی می خواهد وسیله نقلیه اش را پارک کند و فرد دیگری هم دقیقا قصد دارد در محل مورد نظر وسیله نقلیه اش  را پارک کند، این یعنی موقعیتی پیش آمده که هر کدام از دو نفر سعی دارند به نفع خود از آن استفاده کنند. در نهایت یک نفر موفق به بهره برداری و منفعت می شود و سهم دیگری ناکامی است.
صاحب نظران معتقدند؛ شرایط کلان جامعه در ایجاد تنش و خشونت ناشی از ناکامی خیلی تاثیر گذار است و همچین امنیت روانی اجتماعی در میزان خشونت تاثیر مستقیم دارد.

اعتماد به قانون و مجریان قانون باعث کاهش نزاع و خشونت می شود. وقتی یک فرد در جامعه برای گرفتن حق و حقوق هر چند پیش پا افتاده و اولیه ی خود _ جای پارک _ترجیح می دهد خود مداخله کند و به مراجع قانونی مراجعه نمی کند، نشان دهنده ی عدم اعتماد افراد جامعه به مجریان قانون است. وجود این عدم اعتماد، امنیت روانی و اجتماعی را کاهش می دهد. در واقع می توان ادعا کرد، اعتماد به مدیران جامعه باعث کاهش آمار نزاع و خشونت خواهد شد.
علی ایحال، منطق زندگی اجتماعی این نیست که تنازع برای بقا وجود داشته باشد، اما آنجایی که افراد جامعه تصور کنند از مجراهای قانونی ،دیگر نمی توانند به حقوق خود دست یابند، با کمال تاسف تنازع بقاء افزایش می یابد.
پس برای جلوگیری از فرآیند خشونت طلبی و نزاع در یک جامعه،  می بایست اعتماد عمومی نسبت به مدیران و حاکمان جامعه افزایش یابد و همچنین باید با استفاده از تمام پتانسیل ها و ظرفیت های فرهنگی و اجتماعی و … نشاط و شادابی به عنوان فرآیند واجب و ضروری به ساختار جامعه نه در قالب های گزینشی بلکه در چارچوب فرآیند های طبیعی و هنجار گونه  به جامعه بازگردانده شود،اگر این مولفه ها رعایت شود و آستانه‌ی تحمل و مدارای فردی و اجتماعی ،نشاط، امید به زندگی شرافتمندانه ، سرزندگی و اعتماد عمومی به حاکمان و مدیران جامعه افزایش یابد ،می توان انتظار داشت خشونت و نزاع در قالب مختلف از جامعه ی ما فاصله بگیرد.