مردم سالاری توسعه گرا و تغییر گفتمان سید محمد خاتمی به عنوان رهبر اصلاحات/آیا این تغییر گفتمان ، می تواند مؤثر باشد و افکار عمومی را متقاعد نماید ؟

به نظر می رسد که آقای سید محمد خاتمی ،رهبر اصلاحات در نظر دارد دو باره روند اصلاحات در ایران را با گفتمان و استراتژی روز آمدتری احیاء نماید. ایشان با مطرح کردن بحث  « مردم سالاری توسعه گرا به جای مردم سالاری دینی » در صدد ارائه ی گفتمان جدیدی برای بازگرداندن جامعه به […]

به نظر می رسد که آقای سید محمد خاتمی ،رهبر اصلاحات در نظر دارد دو باره روند اصلاحات در ایران را با گفتمان و استراتژی روز آمدتری احیاء نماید.
ایشان با مطرح کردن بحث  « مردم سالاری توسعه گرا به جای مردم سالاری دینی » در صدد ارائه ی گفتمان جدیدی برای بازگرداندن جامعه به سمت مطالبه گری بدور از خشونت ورزی و نفرت افکنی می باشد که شاید بتواند در همین ابتدای راه جدید با استقبال برخی کنشگران سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و برخی صاحب نظران علوم سیاسی و اجتماعی مواجه گردد.

تغییر گفتمان به سمت مردم سالاری توسعه گرا و یا همان دمکراسی توسعه گرا ،نشان می دهد که تحولات سالهای اخیر بعد از دوره اولیه ی اصلاحات ، روند تحولات اجتماعی به سمت قهقرا و عقب گرد تغییر جهت داده و باعث بروز مشکلات زیادی در تمام شقوق جامعه شده است.

اهمیت تعیین این روش کنش‌گری سیاسی ،اجتماعی و فرهنگی در این است که شاید بتواند ،روند تغییرات و تحولات سیاسی و اجتماعی در ایران را از روند خشونت ورزی و نفرت افکنی به سمت مبارزات و مطالبات مدنی ،مستمر و با درصد بالای همگرایی و هم افزایی در سطح جامعه و عاری از خشونت و نفرت هدایت نماید.
احتمالاً سید محمد خاتمی ، به عنوان رهبر اصلاحات در ایران می خواهد تا مبارزات منفی بدور از خشونت ورزی را همانند مهاتما گاندی و نلسون ماندلا رهبری نماید تا ساختار و اندام وارگی جامعه ی ایران برای استقرار جامعه ی مدنی حفظ و قوام یابد و تحولات به صورت دمکراتیک و با حضور و مشارکت مدنی هوشمندانه ی قشر های مختلف مردم در عرصه های سیاسی ،اجتماعی و فرهنگی نهادینه شود هر چند در شرایط کنونی کاری سخت به نظر می رسد.

در این ارتباط سخنان آقای خاتمی را می توان «نارضایتی از وضع موجود، همراهی و همنوایی با جامعه و تاکید بر اصلاح طلبی به عنوان یگانه راه نجات» تأکید کرد.
استفاده ی ایشان از کلیدواژه ی «مردمسالاری توسعه گرا» یکی از نکات اساسی و کلیدی سخنان یکی از نجیب ترین سیاستمداران چهار دهه ی اخیر ایران ، باعث ایجاد اشتیاق در سطوح مختلف در پیگیری مطالبات و روش های سیاست ورزی مدنی و بدور از هرگونه خشونت ورزی شده است که می تواند جامعه را هم مطالبه گر و هم مشتاق رهاوردهای دانشجدید دمکراتیک و بدور از خشونت ورزی و نفرت افکنی و همچنین پویا نگهدارد.

خاتمی با این تغییر محسوس در گفتمان روند اصلاحات، تصمیم گرفته است تا در آینده ی ایران مؤثر تر از گذشته داشته باشد و با اعلام این گفتمان جدید به جامعه پیام داده است.
به نظر می رسد ،حذف پسوند «دینی »از مردم سالاری و جایگزین کردن پسوند « توسعه گرا» به مردم سالاری ، اتفاق ساده‌ای نباشد که توسط ایشان اعلام شده است.
باید منتظر ماند و از پیش داوری در این زمینه پرهیز کرد تا از روند جدید در کنشگری سید محمد خاتمی در آینده ی رونمایی کامل شود که آیا
می تواند برای جامعه ی ایران مؤثر باشد یا نه؟!
به نظر می رسد ، سید محمد خاتمی و کنشگران سیاسی طرفدار اصلاحات و تغییرات از وضع موجود به سمت وضعیت مطلوب، به این نتیجه رسیده اند که صرف وجود توسعه ی سیاسی و دمکراسی محض باعث توسعه همه جانبه نمی شود ، بایستی به شکل دیالکتیکی روندی ساختارمند در جامعه ی دموکراسی خواه حاکم باشد تا به توسعه گرایی و پیشرفت های اولیه و ثانویه برسد، زیرا اثبات شده است که صرف توسعه ی سیاسی، به توسعه ی همه جانبه و دمکراسی توسعه گرا و تضمین کننده ی رعایت حقوق بشر و حقوق شهروندی به شکل عام و خاص ختم نمی شود ، بلکه باید توسعه ی سیاسی و دمکراسی را مقید به توسعه ی همه جانبه با اصالت واقعی توسعه ی همه جانبه ی نیروی انسانی کرد و اگر چنین باشد می توان ادعا کرد ،این دغدغه ی آقای خاتمی ، دغدغه ی بجایی است.
باید منتظر ماند و عکس العمل جامعه نسبت به این گفتمان جدید ،چگونه خواهد بود. آیا این اسلوب جدید واقعاً می تواند راهگشا باشد و یا روشی دیگر برای تامین اهداف حاکمیت است ؟!