چرا عادت فرصت سوزی به افق استان گیلان ترک نمی شود؟!

علی کریمی پاشاکی __روزنامه نگار__ابتدا به ساکن ،بایستی بپذیریم که بخش عمده‌ای از مشکلات مبتلا به مردم، ناشی از ضعف های مدیریتی ،عدم استفاده از ظرفیت و پتانسیل های بالای نیروی انسانی برای بهره‌وری کیفی ،کم توجهی به برنامه ریزی واقعی برای استفاده ی کیفی و کمی از امکانات واقعاً موجود ،اتلاف زمان و منابع […]

علی کریمی پاشاکی __روزنامه نگار__ابتدا به ساکن ،بایستی بپذیریم که بخش عمده‌ای از مشکلات مبتلا به مردم، ناشی از ضعف های مدیریتی ،عدم استفاده از ظرفیت و پتانسیل های بالای نیروی انسانی برای بهره‌وری کیفی ،کم توجهی به برنامه ریزی واقعی برای استفاده ی کیفی و کمی از امکانات واقعاً موجود ،اتلاف زمان و منابع فراوان بر اثر کم توجهی به نیازها و قابلیتهای موجود در سطح کشور ، استان‌ و عدم توجه به مقوله ی مهم و اساسی بهره‌وری در کشاورزی ، گردشگری و ظرفیت های صنایع و بویژه صنایع کوچک ،عدم توجه به استعدادهای  متنوع استان و کم توجهی به توزیع ناعادلانه ی امکانات مختلف زیر بنایی و خدماتی و رفاهی،بهداشتی و درمانی در سطح استان ، عدم توجه به نیاز سنجی علمی و منطقی برای توزیع امکانات مختلف و عدم توازن موجود بین نیروهای انسانی ناب و همچنین وجود تبعیض و معیارهای گزینشی سیاسی و جناحی برای بکارگیری نیروهای انسانی موجود در جامعه و عدم استفاده ی بهینه از قابلیت‌های شخصیت های فرهیخته  ملی، علمی، مذهبی و حماسی و… و عدم همخوانی این مقوله  مهم با پیشرفت های مینیاتوری و کوچک استان ،از جمله چالش های استان گیلان در مقوله عدم پیشرفت و عدم توسعه یافتگی می باشند.
در ضمن به هیچ عنوان اندک تلاش های انجام شده در سنوات گذشته ، اخیر و حال را کتمان نمی کنم ، ولی باور دارم از تمام ظرفیت ها و پتانسیل ها برای ساختن «گیلانی بهتر و برتر» استفاده نشده است.

استان گیلان با داشتن حاصلخیزترین زمین های کشاورزی، ظرفیت های بالقوه و بالفعل گردشگری و صنعتی ،  سواحل زیبا و پر استعداد و داشتن محورهای  مواصلاتی جاده‌ای ، ریلی ، دریایی و هوایی و…، می تواند جایگاه ویژه ای در تامین درآمد و همچنین تولید ثروت و اشتغال داشته باشد. این جایگاه اگر بدرستی و با استفاده از تمام مولفه های مادی ، معنوی و مدیریتی مورد بهره برداری قرار گیرد، می تواند در تحقق مطالبات بحق مردم در زمینه ی اشتغال، رونق کسب و کار و شکوفایی اقتصادی استان گیلان تاثیر زیادی داشته باشد.
تا به امروز،با توجه به تغییرات مدیریتی در سطح  کشور  و استان ،بر اساس شعار ها،ادعا ها و برنامه های اعلام شده توسط  دولت های مختلف و دولت سیزدهم که با توجه به هماهنگی بی‌سابقه ی  قوای سه‌گانه در کشور  در حال حاضر می بایست شاهد اقدامات وسیع تر، پر شتاب تر و کیفی تر از گذشته برای رونق دوباره ی کسب و کار و روان شدن چرخ فرسوده و کم بازده اقتصاد استان گیلان، حل مشکلات عدیده ی پیش روی فعالان واقعی اقتصادی در زمینه های مختلف و همچنین رفع مشکلات اشتغال متقاضیان زیاد کار می بودیم ولی با کمال تأسف تاکنون درب بر همان پاشنه بیشتر شدن مشکلات و تنگناها می چرخد و نه تنها تغییرات مطلوب و مناسبی صورت نگرفته بلکه وضعیت از سابق نیز خیلی بدتر شده است.
موضوعاتی که به نظر می رسد با توجه به واقعیت ‌های موجود و ادامه ی مشکلات با شتابی بیشتر در زمینه‌های تورم، گرانی، بیکاری و ارائه‌ی  خدمات نامطلوب از طرف بخشهای دولتی،خصوصی و غیر دولتی  و اجرای سیاست ها و برنامه های دولت های  مختلف و دولت سیزدهم در ستان گیلان ،با کمترین توجه و چشم اندازی برای بهبودی همراه شده است و عناصر و عوامل کم رونقی اقتصادی  استان در زمینه های مختلف کماکان به جولان سیاست ها و اعمال غیر کارگشای خود در اقصی نقاط این استان ،سیاست گذاری های نادرست   مانند  گذشته ،خودنمایی میکند.
به گواه کارشناسان و صاحبنظران و  واقعیت های موجود به نظر می رسد، روند گذشته  و فعلی فعالیت های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در این  استان به دلیل نوع  و جنس سیاست ها و برنامه های حاکم در بسیاری از بخش ها، تجربه ای شکست خورده  و کم بازده   برای استان گیلان ارزیابی می شود.

بخش کشاورزی ؟!

در زمینه ی کشاورزی  درب، باز هم بر روی همان پاشنه تولید و بازرگانی غیر اقتصادی و غیر مدرن با شتاب بیشتری می چرخد.
آیا از زمینهای حاصل خیز استان گیلان در تولید محصول برنج و سایر محصولات کشاورزی بر اساس پتانسیل ها، ظرفیت ها و نیازها بهره برداری منطقی
می شود؟!
چرا برنج، چای، ابریشم، زیتون ، بادام زمینی ،مرکبات و…بایستی چنین سرنوشت رنج آور برای کشاورزان زحمتکش داشته باشد ؟!
چرا در ارتباط با قانون «رفع تداخل اراضی » و برخوردهای گزینشی در ارتباط با تغییر کاربری اراضی کشاورزی و… کسی اقدامی برای مردم  در استان گیلان  نمی کند؟!

چرا تغییر کاربری زمین های کشاورزی برای برخی که کشاورز نیستند  آسان است! ولی برای کشاورزی که می خواهد از مشکلات معیشتی خود بکاهد و با فروش بخشی از زمین اش مجوز صادر نمی شود ؟!
این دوگانگی و تناقض به چه معناست ؟!
چرا چایکاران پول فروش چای برداشت شده ی خود را با مکافات از دولت می گیرند؟!
آیا این سیاست ها ، سیاست های حمایت از تولید داخلی است ؟!
چرا تولید کشاورزی و صنعت ابریشم به چنین وضعیتی اسف باری دچار شده است ؟!
اساساً وجود مرکزی بنام مرکز نوغانداری کشور در استان گیلان چه معنایی دارد ؟!

چرا دامداران و دامپروران گیلانی مورد کمترین توجه  مسئولان ذیربط در تمام زمینه‌ها قرار ندارند ؟!

در حوزه ی صنایع…..؟!

در زمینه ی تولید صنعتی و صنایعی که از قدیم الایام در گیلان وجود داشت و زمانی گیلان در زمره ی ۵ استان صنعتی کشور محسوب می شد، آیا سیاست ها و برنامه ریزی های دولت های مختلف پس از انقلاب سال ۵۷ تا به امروز برای نوسازی و باز سازی صنایع مهم در گیلان  عملیاتی شده است و رونق اقتصادی به بخش صنعت و معدن استان باز  گشته است؟ !
آیا تاکنون به ادعای برخی مدیران ارشد این حوزه ،در تمام سنوات گذشته،اخیر و اکنون، اقدامات اساسی   شده است و  یا اینکه فقط با مصاحبه ها،پروپاگاندا و تشکیل همایش ها و ارائه آمار غیر واقعی و… فقط زمان را تلف و گیلان در مسیر عقب ماندگی قرار داده اندا؟!
با این توصیف آیا در حال احیای صنعت گیلان بوده و هستند؟ !
چرا صنایع کوچک مورد ‌حمایت و پشتیبانی جدی برای ایجاد اشتغال و ثروت قرار نگرفته و نمی گیرند؟!

بخش میراث فرهنگی و توریسم و گردشگری و…؟!

در زمینه ی میراث فرهنگی ،گردشگری و توریسم تا به امروز که چندین دهه از برنامه ریزی و اجرای سیاست های مختلف می گذرد به چه توفیقاتی دست پیدا کرده ایم و تولید ثروت و اشتغال توسط این بخش مهم در گیلان چند درصد بوده است؟
آیا هم اکنون نیز درب،  بر روی پاشنه ی قدیم نمی چرخد که همان ناکار آمدی و هدر رفت امکانات مشاهده نمی شود؟

کمترین توجه به بهره‌ وری نیروی انسانی و منابع انسانی موجود

حکایت سیاست   دولت های  مختلف  در زمینه ی بهره وری از منابع مختلف و با وجود مشکلات موجود در زمینه ی عدم برخورداری از تکنولوژی های روز دنیا در زمینه های تولید اقتصادی و به دنبال آن، تولید ثروت در استان  که طرفداران دولت های مختلف با عناوین  مختلف از آن  یاد می کنند به کجا   انجامیده است؟!
آیا اعتباراتی که در این زمینه‌ها تاکنون هزینه شده ، به فرجامی مثبت رسیده است؟!
با توجه به محدودیت منابع مالی در کشور ، آیا میزان اعتبارات اختصاصی به این بخش، صنعت و معدن،کشاورزی، گردشگری و
بهره وری نیروی انسانی  توانسته ماموریت های محوله را بخوبی در حوزه های مختلف کاری و خدمات دهی به شکل قابل قبولی به انجام رساند؟ !

ایجاد اشتغال ؟!

در زمینه ی نرخ بالای بیکاری که یکی از مشکلات اساسی همه ی طبقات جامعه بویژه جوانان فارغ التحصیل دانشگاهی در استان گیلان است، دولت های مختلف تاکنون چه برنامه های تأثیرگذاری   داشته اند ، تا با ایجاد اشتغال پایدار جلوی بیشتر شدن  خیل عظیم بیکاران را در  استان گیلان بگیرند ؟!
این در حالی است که استان گیلان  ظرفیت های بی بدیلی در اشتغال زایی همچون استفاده از ظرفیت جنگل ها ،سواحل و دریا،شیلات و آبزی پروری، جاذبه های بازار های هفتگی محلی و اقتصاد سنتی ،بنادر استان، فرصت های کم نظیر بخش توریسم و گردشگری، صنایع تبدیلی کشاورزی وکشاورزی و … دارد، ولی با کمال تاسف تاکنون کمترین استفاده از آنها صورت گرفته و هم اکنون نیز در ارتباط با اشتغال از وضعیت نامطلوبی برخوردار هستند.

کارکردهای منطقه آزاد انزلی؟!

در بحث فعالیتهای منطقه آزاد انزلی و تاثیر گذاری آن بر اقتصاد محلی و ملی و منطقه ای و بین‌المللی در دولت های مختلف در گذشته و حال، آیا کارکردهای اقتصادی این منطقه در تولید ثروت و ایجاد اشتغال  در استان گیلان خودنمایی  کرده و می کند و اگر کرده و می کند ، میزان آن چقدر بوده است؟!

دولت ها اگر می خواهند منطقه ی آزاد انزلی بیش از گذشته در فرآیند اقتصاد ملی و محلی و بین‌المللی تأثیر گذار باشد،ضرورت دارد تا از  معافیت مالیاتی، و تلاش برای افزایش وسعت جغرافیایی تحت نفوذ منطقه ی آزاد انزلی، قوانین دست و پا گیر،بوروکراسی فشل کننده،دخالت های سیاسیون در کارکردهای تخصصی اقتصادی و تجاری منطقه ی آزاد انزلی ‌و سهم خواهی به هر عنوان و بهانه‌ای ،بشدت مقابله نمایند و سعی کنند تا برای گسترش حوزه های نفوذ منطقه ی آزاد انزلی مقامات مسئول را قانع کنند  تا چتر حمایتی منطقه ی آزاد انزلی در سطح استان و در شهرستان های مختلف و بویژه شهرستان های ساحلی گسترده تر گردد تا شاید کمی از شدت مشکلات استان از این طریق کاسته شود.

چه باید کرد؟

علی ایحال، با توجه به وجود مشکلات و معضلات متعدد که محصول حدود چهار دهه   کم توجهی و بی برنامگی و عملکرد ضعیف برخی مدیران  ، کارگزاران جامعه و محصول حکمرانی نامناسب در تمام ابعاد می باشد، زمان آن رسیده که بدون ارائه ی آمارهای غیر واقعی و به دور از خودشیفتگی های متنوع ،دست به اقدامات استاندارد  و منطقی برای حل و فصل مشکلات عدیده تمام  شهرستان های استان گیلان زده شود تا رونق، آرامش و رفاه، به زندگی  مردم  استان باز گردد.

مردم استان گیلان هم اثبات کرده اند که ‌ هم می توانند و هم شایستگی و لیاقت آن را دارند که زندگی شرافتمندانه ای داشته باشند.
این مهم بدست خواهد آمد با مدیریت منطقی ، صادقانه و مردم باوری واقعی نه شعاری و تبلیغاتی و با بکارگیری شایستگان در مناصب و موقعیت های تصمیم سازی و تصمیم گیری اداری  و اجرایی و قانون گذاری و نظارت.

پس ضرورت جدی دارد تا با واقعی تر کردن سیاست ها و اقدامات همه جانبه و غیر جانبدارانه و بدور از سیاست بازی و جناح گرایی و تبعیض و ایجاد رانت برای برخی از ما بهتران، و با قبول این واقعیت و  با همگرایی و همبستگی ملی ،عملی، عینی و واقعی بدون تبعیض و رانت جویی و رانت خواهی و رانت خواری ویژه خواری ویژه خواران، به روز آمدتر شدن سیاست ها و برنامه ها  روی بیاوریم و از تنگ نظری ها بپرهیزیم و به سعادتمندی و تأمین زندگی شرافتمندانه برای تمام گیلانیان عزیز اعم از روستایی و شهری روی بیاوریم و واقعی تر و جدی تر عمل کنیم تا بیش از این دیر تر نشود!!!!!؟؟