ادغام های ناکارآمد و پر هزینه وزارتخانه های صنایع و معادن و بازرگانی؛

تشدید ناکارآمدی بخش صنعت و معدن و تجارت و بازرگانی استان گیلان

علی کریمی پاشاکی__ روزنامه نگار/ بحث ادغام و کوچک کردن دولت از نظر صاحب نظران علم توسعه و کارشناسان ویژگی ها و مولفه هایی دارد و همچنین از منظر عملیاتی کردن نیز مصادیق خاص خودش را دارد که با کمال تأسف در ادغام برخی وزارتخانه ها به هیچ عنوان نه آن ویژگی ها و در […]

علی کریمی پاشاکی__ روزنامه نگار/

بحث ادغام و کوچک کردن دولت از نظر صاحب نظران علم توسعه و کارشناسان ویژگی ها و مولفه هایی دارد و همچنین از منظر عملیاتی کردن نیز مصادیق خاص خودش را دارد که با کمال تأسف در ادغام برخی وزارتخانه ها به هیچ عنوان نه آن ویژگی ها و در موقع عملیاتی شدن نه به مصادیق توجهی شده است.
این آسیب هم که محصول دولت های نهم و دهم بود،مدتی است که همان کارآمدی ناچیز پیشا ادغام این وزارتخانه ها را زیر سؤال برده و از همان اندک کارآمدی آنها بشدت کاسته است.
می توان به راحتی تبعات منفی این ادغام های غیر اصولی را در عدم کارآمدی آنان و میزان بالای نارضایتی مردم مشاهده کرد.
صاحب نظران معتقدند که بحث ادغام یا کوچک کردن دولت بایستی به چابک شدن و کارآمدتر شدن دولت منجر می شد که شوربختانه راه به جایی نبرده و فقط به صورت همه جانبه هزینه بر بوده و باعث شده تا سردرگمی مردم و ناکارآمدی ادارات بیشتر شود.
اساسأ هدف غایی تئوریسین های توسعه از کوچک کردن دولت ،کارامدتر کردن و افزایش بازدهی کمی و کیفی آن بود،چون باور داشتند یک دولت و تشکیلات دولتی فربه و چاق نمی تواند کارآمد و چابک باشد ،بنابراین برای کارآمد شدن باید وزن و سنگینی دولت کم شود،زیرا چاقی و فربگی هیچ تناسبی با کارآمدی و چابکی ندارد.
لاغرشدن دولت توأم با کارآمدی از اهداف غایی ادغام ‌وزارتخانه ها بود که با کمال تأسف حتی ادغام های صورت گرفته توسط دولت آقای احمدی‌نژاد نه تنها به کارآمدی منجر نشد بلکه این نوع ادغام باعث ناکارآمدتر شدن دولت و برخی وزارتخانه ها شد که هم اکنون نمونه‌های آن را در وزارت صنعت ،معدن و تجارت بخوبی مشاهده می کنیم که نه در زمینه ی صنعت و معدن چابکی و کارآمدی دارد و نه در زمینه ی تجارت و بازرگانی.
حکایت تلخ ناکارآمدی مدیریتی حوزه های صنعت،معدن و تجارت بعد از ادغام
در استان گیلان نیز این ناکارآمدی و غیر مفید بودن ادغام خیلی خیلی بیشتر از سایر استانهای کشور خود را نشان داده است،چون استان گیلان به عنوان یکی از پنج استان صنعتی کشور در سنوات گذشته، در این ارتباط هم در بخش صنعت و هم در بخش بازرگانی و تجارت دچار افت و ضعف مفرط و عقب گرد شدیدی را سالهای بعد از ادغام را تجربه می کند.صدالبته در حوزه ی صنعت و معدن علاوه بر تبعات ‌منفی ادغام ناکارآمد،بحث واگذاری های غیر کارشناسانه،عدم توجه به مقوله بهره‌وری نیروی انسانی و عدم وجود تکنولوژی های نو و ماشین آلات مدرن در کارخانجات و معادن و…بر وخامت اوضاع افزوده و شوربختانه مدیران خلاق و شجاعی هم نبودند که فریادرس صنایع و معادن استان گیلان باشند.
عدم سنخیت در حوزه‌ی کاری برخی حوزه های ادغام شده
در ارتباط با بحث ادغام وزارتخانه ها ،می بایست اولاً دلایل عالمانه همراه با بررسی‌های همه‌جانبه و قانونمند پشتوانه ی ادغام می بود و چون چنین نبود ،این اقدام بزرگ و مهم همانند قانون هدفمندی یارانه‌ها با نتیجه ی مناسب و مطلوب همراه نشده است.
ادغام می بایست در وزارتخانه هایی صورت می گرفت که از رویکرد مشابه و حوزه های مشترک کاری برخوردار می بودند و اگر حوزه ی کاری ‌متفاوتی داشته باشند ،آن ادغام نمی تواند با موفقیت به انجام برسد کمااینکه متاسفانه چنین شد و وزارتخانه های صنایع و معادن و بازرگانی با کمترین سنخیتی با یکدیگر ادغام شدند و چون حوزه ی اثر گذاری آنها متفاوت بود،نتیجه ادغام نه تنها موفقیت آمیز نبوده بلکه شکست خورده وبا هزینه ها و چالش های فراوانی نیز برای منافع ملی و مردم همراه بوده است.